| دسته بندی | معارف اسلامی |
| بازدید ها | 8 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 30 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 10 |
وقتی گفته می شود: چرا خداوند عالم یا انسان را آفرید؟ یا هدف خدا از آفرینش عالم یا انسان چیست؟ دو معنی ممکن است مورد نظر باشد:
1ـ این که خدا به عنوان خالق و فاعل عالم و انسان چه هدفی از خلقت خود داشته است ؟ یعنی هدف خودش از آفرینش عالم یا انسان چه بود و می خواست به چه هدفی دست یابد؟
2ـ این که خدا چه هدفی را برای موجودات عالم و از جمله انسان قرار داده است ؟ یعنی غایت مخلوقات و از جمله انسان چیست و قرار است به کدام مقصد برسند؟
حتماً به گوشتان خورده که خداوند متعال فرمود: « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ ــ و من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند»(الذاریات:56) ؛ این بیان از هدف خلقت انسان ، در حقیقت ، پاسخ پرسش دوم است ؛ امّا گاهی دیده می شود که برخی افراد ، آن را به اشتباه پاسخ سوال اوّل پنداشته و اشکالاتی بر آن وارد می کنند ؛ کما اینکه بسیاری ، عبادت را هم با مراسم عبادی خلط می کنند. پس لازم است که ما هر دو سوال را پاسخ دهیم تا حقیقت مطلب برای شما جوان گرامی نیز روشنتر شود.
بحث اجمالی
پاسخ سوال نخست آن است که خداوند کمال محض می باشد ؛ و هدف و غایت داشتن برای او بی معنی است. لذا او خلق می کند ، چون خالقیّت اقتضای ذات اوست. یعنی خالقیّت عین ذات اوست و فرض خدای غیر خالق ، مثل فرض مربّع سه ضلعی ، فرضی است متناقض.
امّا پاسخ پرسش دوم آنکه خداوند برای هر موجود مادّی ، غایت و نقطه ی اوجی معیّن ساخته که در مسیر حرکت خود به آن می رسد. برای انسان نیز غایتی تعیین نموده که اگر با اختیار خود به آن برسد ، سعادتمند است و در غیر این صورت ، ناقص و شقاوتمند خواهد بود. و آن نقطه ی اوج ، برای انسان ، همان مقام عبودیّت و بندگی است. دقّت شود: نمی گوییم عبادت رسمی مثل نماز و روزه ، بلکه می گوییم عبادت و بندگی ؛ که نماز و روزه و امثال اینها ، ابزار رسیدن به چنان مقام وجودی می باشند.
بنا بر این ، از عبادت ما نفعی به خدا نمی رسد ؛ بلکه عبودیّت کمال خود ماست که اگر به آن برسیم کاملیم و اگر نرسیم ناقص خواهیم ماند. پس مراد از عبودیّت و بندگی ، صرفاً به جا آوردن عبادتهای شرعی نیست ؛ بلکه مقصود رسیدن به درجه ای از معرفت و خلوص قلبی و درجه ی وجودی است که در آن مرتبه ، شخص هیچ اعتباری برای خود و دیگر مخلوقات قائل نیست و جز خدا هیچ نمی بیند و همه ی موجودات و از جمله خود را بند به اراده ی خدا می یابد ؛ لذا بنده ی خدا (بند شده به خدا) نامیده می شود. در این رتبه است که بنده ی خدا ، مظهر اسماء الله می شود و اسماء الهی در وجود او ظاهر می گردند ؛ لذا خلیفة الله و نماینده ی خدا ( نمایان کننده ی خدا) نامیده می شود ؛ چون تمام وجودش خدا را می نمایاند.
بحث تفصیلی
برای این که جواب این دو سؤال و ربط آنها مشخص شود به خودمان رجوع می کنیم. ما انسان ها قوّه ی خیال و تعقّل داریم ؛ قوّه ی شنوایی و بینایی داریم ، که گوش و چشم ابزار آنها می باشند ؛ حتی کمال جویی و آگاهی جویی داریم؛ و ... ؛ اینها کمالات ذاتی ما یا به تعبیری ، اوصاف ذاتی ما هستند ؛ به نحوی که اگر این قوا نباشند موجودی به نام انسان نیز نخواهد بود و نقص و ضعف در این قوا ، یک نحوه نقص و ضعف در انسان بودن ماست. ــ توجه : داشتن چشم و گوش برای دیدن کافی نیست. برای دیدن و شنیدن نیاز به قوّه ی بینایی و شنوایی هست که قوایی روحی هستند برای همین است که انسان در حالت خواب بدون چشم و گوش نیز می بیند و می شنود ــ. حال اگر کسی از ما بپرسد که شما چرا می بینید یا می شنوید؟ چه جوابی می دهیم؟ جواب می دهیم که: می شنوم و می بینیم چون انسانم و قوّه ی شنوایی و بینایی دارم. به همین صورت ما تخیّل می کنیم، تعقّل می کنیم و در پی آگاهی هستیم ؛ چون انسانیم و اینها از ذاتیّات انسان است. موجودی که قوّه ی شنوایی و بینایی ــ نه چشم و گوش ــ و تعقّل و تخیّل و علم جویی و کمال جویی ندارد ، یقینا انسان نیست ؛ چون فاقد کمالات اوّلیه انسانی است .چنین موجودی اگر زنده و از نظر ظاهری شبیه انسان باشد ، تنها یک شبه انسان است . مثل این است که میمونی را با جرّاحی پلاستیک شبیه انسان کنند. البته توجّه شود که مراد داشتن اصل این قواست نه فعلیّت یافتن آنها.
فایل ورد 10 ص
| دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
| بازدید ها | 13 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 79 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 24 |
فهرست مطالب
مقدمه. 1
شرایط نظامی و سیاسی ایران قبل از حمله. 1
شرایط عمومی.. 1
دلایل شروع حمله. 2
عوامل اقتصادی.. 3
نقش خلیفه بغداد. 3
حمله سپاه چنگیز. 4
نخستین تهاجم.. 4
اشغال بخارا و سمرقند و اترار 4
ایستادگی خجند. 5
سقوط پایتخت... 5
تصرف شهرهای خراسان.. 5
تعقیب و گریز سلطان محمد. 6
ویرانی شهرهای مسیر توسط سپاه جبه و سبتای.. 6
اسارت حرم. 7
مرگ سلطان محمد. 7
مقاومت جلالالدین.. 7
جنگ پروان.. 8
اثرات پیروزی جلالالدین.. 8
بازگشت از هند. 9
لشکرکشی دوم مغول.. 9
حکومت... 10
لشکرکشی هلاکوخان.. 11
سقوط قلعههای اسماعیلیه. 11
سقوط بغداد و پایان خلافت عباسیان.. 12
عوامل شکست... 12
قدرتمندی جنگجویان مغولی.. 12
عوامل وابسته به حکومت... 12
وحشت جهانی از مغول.. 13
پیامدها و نتیجه گیری.. 14
کاهش جمعیت... 14
رکود کشاورزی.. 14
به اسارت بردن صنعتگران.. 15
مهاجرت مغزها 15
رونق روابط تجارتی.. 15
پایان دادن به نفوذ سیاسی-مذهبی خلافت در ایران.. 15
منابع.. 16
مقدمه
حملهٔ مغول به ایران به سه لشکرکشی مغول به ایران در فاصله سالهای ۱۲۱۹ تا ۱۲۵۸ میلادی (۶۱۶ تا ۶۵۶ ه. ق) اشاره دارد. این لشکرکشیها به خاتمه حکومت خوارزمشاهیان، خلافت عباسیان، اسماعیلیه الموت و حکومتهای محلی اتابکان سلجوقی و ایجاد حکومت ایلخانان مغول به جای آنها در ایران منجر شد.
چنگیز خان پس از چیره شدن بر چین و بخشی از آسیای میانه با خوارزمشاهیان همسایه شد. خواسته چنگیز خان بازکردن راه بازرگانی میان قلمرو خوارزمشاهیان و چین بود. او در ابتدا، نسبت به سلطان محمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت نمود، ولی این پادشاه با تدابیر خصمانهٔ خود موجبات غضب خان مغول را فراهم کرد و هجوم او را به ممالک اسلامی باعث گردید. حملهٔ مغول در پی قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۶۱۶ ه. ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد، ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. چنگیز برای دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلالالدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلالالدین بیش از ۱۰ سال پس از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی کرد. دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه.ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که تحت سلطه خوارزمشاهیان باقیمانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای خوارزمشاهی مانند سمرقند، مرو، بامیان، هرات، توس، نیشابور و پایتخت این سلسله گرگانج بکلی ویران شد و مردم آن قتلعام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل نیز تحت هدف حمله قرار گرفتند.
سومین لشکرکشی در سال ۱۲۵۴ میلادی (۶۵۴ ه. ق) چهل سال پس از شکست و فرار سلطان محمد خوارزمشاه، با هجوم هولاکوخان به ایران آغاز شد. هلاکوخان در این لشکرکشی تسخیر قلعههای اسماعیلیه را اولین هدف خود قرار داد. رکنالدین خورشاه آخرین خداوند الموت در تسخیر این قلعهها به هلاکو کمکهایی نیز کرد؛ اما، سرانجام به دنبال تسخیر این قلعهها، خود او نیز کشته شد. بدین ترتیب دولت خداوندان الموت به پایان رسید. سپس، هلاکو در سال ۱۲۵۸میلادی (۶۵۶ ه. ق) به بغداد لشکر کشید و با سقوط بغداد، خلافت عباسیان پس از حدود ۵۱۸ سال به پایان رسید. پس از این پیروزی بود که حاکمان مغول کوشیدند تا به جای ویرانی و قتلعام مردم بر آنان حکومت کنند.
دفاع مردم در حملهٔ نخست مغولان در شهرهای اترار و خجند و هرات همچنین مقاومت اهالی خوارزم، نیشابور، هرات، طالقانِ خراسان و سمنان نشان از آن دارد که در حملهٔ نخست شهرهای مختلف در مقابل حملهٔ مغول به شدت مقاومت کردند، اما نفاق سران کشوری و لشکری با یکدیگر و نداشتن یک فرماندهٔ مدبر و فرار خوارزمشاه و بیانضباطی کار نگذاشت، که این همه مدافعات به نتیجهای قطعی منتج شود. حمله مغول بیش از خسارتهای اقتصادی، صدمات فرهنگی و روحی برجای گذاشت. در این حمله مراکز علمی و فرهنگی مانند کتابخانههای بسیاری سوزانده و ویران شد. شهرهای بزرگ بسیاری از بین رفت و به دنبال آن مراکز رشد و پرورش فکری به حداقل رسید. کاهش جمعیت و به اسارت گرفتن و فرستادن صنعتگران ایرانی به مغولستان باعث رکود اقتصادی در ایران گردید و تخریب قناتها و آبراهههایی که در طول قرنها ساختهشدهبودند، سبب رکود کشاورزی شد. پس از حملهٔ مغول شماری از دانشمندان که در این حمله جان سالم بدر برده بودند، به مناطق امن مانده از این حمله مانند آسیای صغیر و هند مهاجرت کردند. همچنین از اثرات دیگر آن، رونق تجارت در مسیر راه ابریشم بین ایران، چین و کشورهای غرب ایران بر اثر ایجاد دولت واحد مغول و امنیت راهها بود.
فایل ورد 24 ص
| دسته بندی | علوم سیاسی |
| بازدید ها | 15 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 87 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 15 |
تظاهرات ۹ دی ۱۳۸۸ با فراخوان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به ریاست احمد جنتی، در واکنش به تظاهرات هواداران جنبش سبز در تاسوعا و عاشورای ۱۳۸۸ انجام گردید. برخی از این راهپیمایی به انقلاب سوم تعبیر کردهاند. مراسم راهپیمایی بزرگداشت حماسهٔ نهم دی، همه ساله برگزار میشود ابتدا مقرر بود که راهپیمایی در روز سه شنبه ۸ دی برگزار شود. به این منظور خبر در پیش بودن این راهپیمایی از آخرین ساعات ۷ دی توسط خبرگزاریهای ایران مخابره شد؛ ولی این خبر در ساعات ابتدایی روز سه شنبه به فراخوان برای راهپیمایی در روز چهارشنبه تغییر کرد. در رشت راهپیمایی در روز ۸ دی برگزار شد. به این ترتیب راهپیمایی در روز چهارشنبه ۹ دی ۱۳۸۸ در تهران و در استانهای دیگر برگزار شد.
در ۱۷ استان این مراسم را یک روز زودتر برگزار شد. سخنرانی در این راهپیمایی را سید احمد علم الهدی عضو مجلس خبرگان رهبری از شهر مشهد و امام جمعه آن شهر بر عهده داشت. وی طی یک سخنرانی در این مراسم، ولایت فقیه را حاصل قطره قطره خون کسانی دانست که «با سینهٔ خشک جلوی گولهٔ داغ رفتند» و کسانی که به اصل ولایت فقیه توهین میکنند را «یک مشت بزغاله و گوساله» نامید. گزارش این راهپیمایی به طور زنده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
تحلیل رویداد
روزنامه تایمز در گزارشی اعلام کرد که تلویزیون دولتی تصویر دهها هزار تن از تظاهرکنندگان را در شهرهای مختلف نشان داد اما برخلاف تظاهرات معترضان، در خلال این راهپیماییها کسی هدف گلوله، ضربات باتوم و پرتاب گاز اشک آور از سوی پلیس ضد شورش قرار نگرفت. این روزنامه میافزاید که در حالیکه رسانههای دولتی از کثرت تظاهرکنندگان سخن میگفتند، سایتهای معترضان نوشتند که حکومت برای کشاندن مردم به صحنه تظاهرات، به کارمندان مرخصی داد، دانش آموزان و سایرین را با اتوبوس به محل تظاهرات آورد، بلیط مترو را مجانی کرد و به توزیع غذای رایگان در میان راهپیمایان پرداخت. روزنامه ایندیپندنت نیز به انعکاس رویداد این روز پرداخت که «رژیم ایران با برگزاری راهپیماییهای گسترده در صدد مقابله با اعتراضات برآمد». مینویسد که اتوبوسهای دولتی دهها هزار تن را به مرکز شهر آوردند تا حکومت بتواند در برابر مخالفان قدرت نمایی کند و ادامه میدهد که ادارات دولتی برای شرکت کارمندان در تظاهرات به آنان یک روز مرخصی دادند و کودکان مدارس و طرفداران حکومت از شهرها و روستاهای اطراف با اتوبوس به محل تجمع انتقال یافتند یکی از شاهدین این تظاهرات، به خبرنگار نیویوک تایمز گفته بود که تظاهرات کنندگان را با اتوبوس به این محل آورده بودند و به آنها شیرکاکائو داده بودند. همچنین آسوشیتدپرس گفته که دولت به همه کارمندان مرخصی داد تا آنها را به تظاهرات بیاورد. حمید بقایی بعدها اعتراف کرد:
در همین ماجرای ۹ دی ما خودمان گروه راهپیمایی راه انداخته بودیم خودم هم صف اول بودم همه کارمندان هم آمدند… حالا ما جار بزنیم که این کارها را کردهایم؟ ما این کارها را برای کس دیگری میکنیم
با وجود آنکه خبرنگاران رسانههای خارجی از تهیه گزارش از اعتراضات مردمی منع شده بودند، در این راهپیمایی اجازه پوشش خبری برای آنها صادر شده بود برخی خبرگزاریهای حامی دولت این راهپیمایی را میلیونی اعلام کردند. این درحالی است که خبرگزاریهای غیر ایرانی و حاضر در این مراسم، آن را دولتی و صدها هزار نفری در کل کشور خواندند این راهپیمایی در حالی برگزار شد که بخشنامههای متعددی به شرکتهای مختلف دولتی و غیردولتی صادر گردیده بود تا با کارمندان خود در این راهپیمایی شرکت کنند. مدیر عامل شرکت سایپا به همین منظور با تدارک دیدن اتوبوس، کارمندان خود را به محل راهپیمایی منتقل کرد جاناتان مارکوس از بیبیسی در همین راستا میگوید ارزیابی ابعاد این راهپیمایی دشوار است، اما روشن است که دولت شرکت کنندگان را سازماندهی و هماهنگ کرده بودهاست، حتی برخی از کارخانهها تعطیل شده بودند تا کارمندان خود را به محل راهپیمایی منتقل کنند.
به نوشته عباس میلانی، رژیم تمام کارمندان دولتی و بچه مدرسهایها و بسیجیها و خانواده پاسداران و تمام کسانی در گوشه و کنار کشور را گرد آورد، ولی به جای تظاهرات در میدان آزادی (که بنا بر رسم دیرینه در جهت ترساندن مخالفین و جهانیان در آنجا به صورت گسترده، جمع میکشتند)، این بار ترجیح دادند که در میدان کوچتری در وسط تهران گرد هم آیند. عکسهای ماهوارهای از تظاهرات حکومتی حکایت از آن دارد که جمعیت جمع شده، خیلی خیلی کمتر از گرد هم آیی مخالفان (که به چند میلیون میرسید) بود. حتی اگر ادعای رسانههای حکومتی در مورد جمعیت تظاهرات، حقیقت داشته باشد، مقایسه بین این دو نوع تظاهرات نامعقول است. چرا که مخالفان با خطر مضروب شدن، زندانی شدن و مرگ در مقابل جمعیتی که با تبلیغات گسترده رسانهای به خیابان آمدهاند.
فایل ورد 15 ص
| دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
| بازدید ها | 6 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 36 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 10 |
خلافت عباسیان یا به صورتی دیگر عبّاسیان به سومین خلافت اسلامی و دومین سلسله اسلامی اطلاق میشود. خلافت عباسیان توسط خاندان عباسی اداره میشد.
خلافت عباسی توسط نوادگان عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر، که از بنی هاشم بود در سال ۷۵۰ میلادی در حران تأسیس شد. مرکز این خلافت بعدها از حران به بغداد منتقل شد، حکومت عباسی در بغداد در سال ۱۲۵۸ میلادی پس از یورش مغولان به پایان رسید. سپس توسط بازماندگان این دودمان حکومت مذکور به قاهره منتقل شد؛ در سال ۱۵۱۹ میلادی پس از فتح شام ومصر توسط ارتش عثمانی، سلسله عباسیان منقرض شد.
بنی عباس در سیاست داخلی و اداره کشور مانند امویان همان سیستم اداری و روش ایرانیان را پسندیدند و پیش گرفتند. خلافت بنی عباس در سال ۱۳۲ هجری قمری توسط شخصی به نام سفاح تشکیل شد. مردی که در به قدرت رساندن خلافت بنی عباس نقش مهمی داشت ابو مسلم خراسانی بود که بعدها توسط منصور جانشین و برادرزاده سفاح به قتل رسید. منصور حکومتی را که عمویش پایهگذاری کرده بود قدرتمند کرد و پایتخت حکومت بنی عباس را به شهر بغداد منتقل کرد و تمامی دشمنان خود را به شدت سرکوب کرد.
قدرتمندرین فرمانروای خاندان بنی عباس هارون الرشید است که در زمان او قلمرو خلافت بنی عباس در اوج وسعت قرار داشت. با این همه بسیاری که از قدرتی که به هارون الرشید نسبت میدهند به خاطر وزیر بزرگ او یحیی برمکی بود. یحیی برمکی با هارون الرشید بزرگ شده بود با این حال بعدها به دلیل قدرت بسیاری که به دست آورده بود کشته شد.
بعد از مرگ هارون الرشید میان دو پسر او امین و مأمون بر سر قدرت درگیری اتفاق افتاد. امین بعد از پنج سال حکومت توسط برادر خود کشته شد. چون مأمون به یاری ایرانیان به قدرت رسید پایتخت بنی عباس را از بغداد به شهر مرو در خراسان انتقال داد. این کار مأمون با مخالفت شدید بزرگان خاندان بنی عباس قرار گرفت. مأمون برای اینکه بزرگ شیعیان یعنی علی بن موسی الرضا را زیر نظر مستقیم خود بگیرد، او را به مرو آورد و مقام ولیعهدی را به ایشان پیشنهاد کرد. علی بن موسی الرضا به شرط آنکه در کارهای سیاسی دخالتی نکند و هیچکسی را عزل یا نصب نکند قبول کرد با این وجود یک سال بعد ایشان توسط خلیفهٔ بنی عباس مسموم و کشته شد و مأمون دوباره پایتخت بنی عباس را به بغداد انتقال داد.
بعد از مرگ مأمون قدرت خاندان بنی عباس رو به انحطاط نهاد و قسمتهای قلمرو این حکومت سر یه طغیان برداشتند و حکومتهایی برای خود تشکیل دادند. شاید بعد از مأمون بتوان به دو نفر از خلفای بنی عباس اشارهٔ کوتاه کرد. یکی معتمد که در زمان او یکی از شاهان ایران به نام یعقوب لیث برای سرنگونی حکومت بنی عباس به بغداد حمله کرد ولی شکست خورد و کمی بعد بر اثر بیماری درگذشت. دیگری الناصر که تلاش بسیاری کرد تا حکومت ایرانی خوارزمشاهیان را در خراسان سرنگون کند و به همین جهت مغولان را تحریک کرد که به ایران حمله کنند. آخرین خلیفهٔ بنی عباس مستعصم از مغولان شکست خورد و تسلیم شد و حکومت بنی عباس سرنگون گردید.
زمامداری ۵۰۸ ساله خلفای عباسی با غارت و تسخیر بغداد توسط مغولان به پایان رسید
دوره نخست
دورهٔ نخست عبّاسی یا دورهٔ اصیل عبّاسی به دورهٔ صدساله ۱۳۲ق/ ۷۴۹م تا ۲۳۲ق/ ۸۴۷م گفته میشود، از برپایی و جابجایی حکومت جانشینی پیامبر از امویان در شام به عباسیان در عراق بهدست ابوالعباس سفاح تا پیش از خلافت متوکل.
جامعهٔ اموی را بدویمحور دانستهاند که عنصر بداوت هرچند با شهرنشینی آنان در فرهنگ عربی و اسلامی بازیابی شد؛ اما جامعهٔ عباسی در تمدن و شهرنشینی پیشرفت کرد، قشرهای بسیاری را جذب نمود و از گونهٔ جامعهٔ اموی دوری کرد. دولت و حاکمیت عباسیان میان پیروان دو گروه در مناقشه بود: «علویان شیعه» که ایرانیان و عربهای جنوب پشتیبانیاش میکردند و «عباسیان» که بیشتر اهل سنت و دولتمردان یاران آن بودند.
فایل ورد 10 ص
| دسته بندی | علوم سیاسی |
| بازدید ها | 9 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 157 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 11 |
فهرست مطالب
۱ آغاز درگیری
۲ تلفات دوطرف
۳ روزشمار جنگ
۴ واکنشهای بینالمللی
۵ جنایات جنگی
۵.۱ حملات به مناطق مسکونی
۵.۲ کاربرد جنگافزار نامتعارف
۵.۳ کاربرد جنگافزار کنترل نشده
۵.۴ رویداد قانا
۵.۵ سپر انسانی
۶ تخریب آثار تاریخی و بحران محیط زیست
۷ رویدادهای پس از آتشبس
۷.۱ تبادل اجساد و سرنوشت اسرا
۷.۲ جاسوسی نماینده پارلمان اسرائیل برای حزبالله لبنان
مقدمه
جنگ اسرائیل و لبنان که در اسرائیل به جنگ دوم لبنان (به عبری: מלחמת לבנון השנייה) و در لبنان به جنگ ژوئیه (عربی: حرب تموز) معروف است، جنگی است که به مدت ۳۳ یا ۳۴ روز بین ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان به وقوع پیوست و دامنه آن شمال اسرائیل و سراسر لبنان را دربرگرفت.
این جنگ با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۱۴ اوت ۲۰۰۶ پایان یافت. مرزی در این جنگ جابهجا نشد و دربارهٔ پیروز جنگ هم اختلاف نظرهایی بوجود آمد به طوری که هر کدام خود را پیروز میخوانند و دیگری را شکست خورده معرفی میکنند، حتی در مورد طول جنگ و آغازگر آن نیز هیچکدام از طرفین نظر یکسانی ندارند.
این جنگ به نامهای جنگ ۳۳ روزه،[۲۳] جنگ ۳۴ روزه[۲۴] و جنگ تموز[۲۶] نیز معروف است.
آغاز درگیری
پس از رد درخواستهای پیاپی حزبالله لبنان از سوی تلآویو مبنی بر آزادی زندانیان لبنانی دربند در اسرائیل،[۲۷] در ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ نیروهای حزبالله لبنان در مرز لبنان و اسرائیل با وارد شدن به خاک اسرائیل به گروهی از نیروهای زمینی ارتش اسرائیل حمله کردند و سه سرباز اسرائیلی را کشتند و دو سرباز اسرائیلی را اسیر گرفته و به خاک لبنان انتقال دادند.[۲۸] حزبالله این عملیات را «وعده صادق» نام گذاشته بود[۲۹].[۳۰][۳۱] ارتش اسرائیل بلافاصله برای نجات جان دو سرباز اسیر گرفته شده، اقدام کرد که در نهایت پنج سرباز دیگر اسرائیلی کشته، پنج سرباز دیگر مجروح و پنج شهروند غیرنظامی نیز مجروح شدند. حزبالله لبنان نام این یورش را «پاسخ عادلانه» گذاشت و سیدحسن نصرالله برای بازپس دادن دو سرباز اسیر اسرائیلی پیششرط آزادی چهار عضو حزبالله لبنان را از زندانهای اسرائیل خواستار شد. این افراد عبارت بودند از:
سمیر قنطار
نسیم نصیر
یحیی سخاف
علی فراتن
در همین حال ایهود المرت نخست وزیر اسرائیل، عملیات نظامی حزبالله لبنان در خاک اسرائیل را اعلام جنگ لبنان به اسرائیل خواند و اعلام کرد که «لبنان بهای آن را خواهد پرداخت.» اسرائیل دولت لبنان را «مسئول تجاوز نیروهای حزبالله لبنان به خاک اسرائیل خواند» و با تفسیر شرکت حزبالله لبنان در دولت قانونی لبنان و استقرار گروه نظامی حزبالله در خاک لبنان، این کشور را مسئول تجاوز و حمله نظامی حزبالله لبنان به خاک اسرائیل معرفی کرد.
فؤاد سینیوره، نخست وزیر لبنان در واکنش به این موضع اسرائیل، با تشکیل جلسه فوقالعادهٔ کابینه اعلام کرد که دولت مرکزی لبنان از این عملیات حزبالله لبنان به خاک اسرائیل اطلاعی نداشته و مسئولیت این حمله را به عهده حزبالله گذاشت.[۳۲] ونیروی هوائی اسرائیل به جهت مقابله حملاتی به زیرساختهای لبنان یعنی جادهها، پلها و فرودگاه بیروت انجام داد[۳۳] که در طی آن ۴۴ شهروند لبنانی کشته شدند[۳۴]
تلفات دو طرف
ارتش اسرائیل طی این جنگ ۱۱۹ سرباز[۳۵] خود را از دست داد. به علاوه ۴۳ شهروند اسرائیلی نیز بر اثر برخورد بیش از چهار هزار موشک حزبالله لبنان در خاک اسرائیل کشته شدند.[۳۶]
حزبالله لبنان هیچگاه آمار رسمی از تعداد سربازانش که در جنگ کشته شدند را ارایه نداد. اما تخمین منابع رسمی لبنانی و سازمان ملل متحد حاکی از کشته شدن حدود ۵۰۰ عضو حزبالله است.[۳۷]
شمار کشتهشدگان غیرنظامی لبنان در بین منابع مختلف متفاوت است، به طوری که سازمان بازسازی لبنان اعلام کرد در حدود ۱٬۱۹۱ شهروند لبنانی بر اثر بمبارانهای اسرائیل کشتهشدند.[۳۸] روزنامه آسوشیتدپرس اعلام کرد که آمار کشتهشدگان غیرنظامی لبنان ۱٬۰۳۵ نفر بودهاست[۱۳] در فوریه ۲۰۰۷ لس آنجلس تایمز گزارش داد که ۸۰۰ غیرنظامی در درگیریها کشته شدهاند[۳۹] و دیگر منابع مقدار آن تا ۸۵۰ نفر گفتهاند[۴۰][۴۱] دانشنامه انکارتا اندازهٔ آن را بین ۸۵۰ تا ۱۲۰۰ نفر گفته است[۴۲] یونیسف گزارش داد که ۳۰ درصد کشتهشدگان غیرنظامی کودکان زیر ۱۳ سال بودهاند[۴۳]
روزشمار جنگ:
۱۲ جولای ۲۰۰۶، حزبالله تعدادی راکت به زرئیت، شلومی، شلیک کرد که باعث زخمی شدن ۵ نفر گردید. نیروهای حزبالله با استفاده از مواد منفجره از پیش کارگذاشته شده و موشک ضد تانک به ۲ خودروی زرهپوش هاموی اسرائیل حمله کردند. ۳ سرباز اسرائیلی کشته و ۲ سرباز دیگر زخمی و اسیر شده و به لبنان برده میشوند که بر اثر شدت جراحات وارده اولیه جان خود را از دست میدهند (عملیات وعده صادق). ۵ سرباز و یک تانک دیگر اسرائیل در عملیات نجات (عملیات پاسخ عادلانه) کشته شدند. بعد از این عملیات، مبارزان حزبالله تلاش کردند به پاسگاههای مرزی اسرائیل حمله کنند که چندین مبارز حزبالله کشته و چندین تن نیز زخمی شدند اما این حملهها از سوی اسراییل دفع شدند. اسرائیل از هوا و دریا و با استفاده از توپخانه زمینی دست به حملات تلافیجویانه در لبنان زد و اهداف حزبالله و به همراه آن مسیرهای حمل و نقل را با هدف جلوگیری از انتقال نیرو و سربازان (حزبالله) هدف قرار داد. این حملات ساعتها قبل از برگزاری جلسه کابینه اسرائیل به جهت پاسخ به حمله حزبالله آغاز شد و ۱ مبارز حزبالله و ۴۴ غیرنظامی لبنانی در این حملات جان باختند.
فایل ورد 11 ص
| دسته بندی | فقه و علوم انسانی |
| بازدید ها | 8 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 34 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 18 |
مقدمه
ولایت فقیه به عنوان مهم ترین و اصلی ترین نهاد نظام جمهوری اسلامی است که مطابق قانون اساسی در اعمال مستقیم و غیر مستقیم قدرت سیاسی نقش بسیار مهمی دارد. بدین لحاظ بررسی جایگاه ولایت فقیه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران موضوع اساسی و مهمی است که همواره در جامعه ضرورت آن وجود دارد. به خصوص که بامسائل روزمره جامعه و استراتژی قانون گرایی دولت جدید مرتبط است و باید تلاش مضاعفی صورت گیرد که همه امور در چهارچوب قانون و طبق قانون اساسی باشد. نظریه ولایت فقیه حضرت امام خمینی(ره) که مبنای نظام جمهوری اسلامی است، وظایف، شرایط و اختیاراتی را برای ولی فقیه اثبات کرده که بیشترین قرابت و شباهت را با نظام امامت دارد. باتکمیل و تتمیم این نظریه در طول ده ساله عمر حضرت امام(ره) درنظام جمهوری اسلامی، ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی نهادینه شد. در واقع قانون اساسی، ترجمان حقوقی و ساختاری همان نظریه است که براساس ولایت امر و امامت مستمر، زمینه تحقق رهبری فقیه جامع الشرایط را آماده می کند تا ضامن عدم انحراف سازمان های مختلف از وظایف اصیل اسلامی خود باشد. (1)
بنابراین می توان گفت که مبنای فکری و نظری نظام جمهوری اسلامی ایران، نظریه (ولایت مطلقه فقیه) حضرت امام خمینی(ره) و ساختارحقوقی و اجرایی آن، قانون اساسی است و در واقع قانون اساسی استنتاجی از آن نظریه و براساس آن نظریه است. به عبارت روشن تر، وقتی در حوزه فلسفه و نظریه سیاسی بحث می کنیم، منظورمان نظریه ولایت مطلقه فقیه است که جایگاه و اختیارات بسیار والایی را برای ولی فقیه قایل شده است و هنگامی که در حوزه حقوق اساسی بحث می کنیم، ولایت فقیه در قالب قانون اساسی مطرح می شود که برخی این امر را تعبیر به محدود و محصور شدن ولایت فقیه در چهارچوب قانون اساسی می کنند و به نوعی باعث نگرانی و عکس العمل کسانی می شوند که براساس نظریه سیاسی حضرت امام خمینی(ره)، محدوده ولایت فقیه را مطلق و گسترده می دانند.
از این نظر شاید روشن شدن محل نزاع و تفکیک دو حوزه فلسفی وحقوقی از همدیگر، موجب حل این مشکل و رفع نگرانی دو گروه شود. ضمن این که در هر دو صورت، محدوده ولایت فقیه یکسان است و درصورت تعارض بین این دو حوزه، همواره حوزه حقوقی تابع حوزه نظری و فلسفی است (2) که با روال خاص اداری و اجرایی و از طریق تجدید نظر در قانون اساسی، رفع تعارض می شود. هدف مشخص و روشن این مقاله نیز تاکید بر این نکته است که همانند نظریه ولایت مطلقه فقیه، در قانون اساسی هم محدوده ولایت، مطلق و گسترده است و خود قانون اساسی زمینه آن را فراهم کرده است.
در واقع قانون اساسی نیز خودش در چهارچوب قانون قرار گرفته وآن هم قوانین و موازین شرعی است که براساس اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط از کتاب و سنت به دست می آید و ولی فقیه سمبل ونماد عینی این اجتهاد مستمر است. از این نظر در سلسله مراتب قواعد حقوقی جمهوری اسلامی ایران، قوانین و موازین شرعی در راس است و قانون اساسی هم در چهارچوب این موازین است. از سویی،این موازین هم جزو قانون اساسی شده است; یعنی مطابق خود قانون اساسی، این قوانین و موازین شرعی در راس قرار گرفته که براساس آن ها ولایت فقیه، مطلقه تلقی شده است.
البته در نظام هایی که حق قانونگذاری را از خدا سلب نموده وبشر را قانونگذار مستقل جهان اعلام کرده اند، قانون اساسی درراس سلسله مراتب حقوقی است و این امر در جامعه ای که حاکمیت خدا و پیامبر را پذیرفته و اصول دین و امامت و اجتهاد مستمررا مبنای نظام خود می داند، به گونه دیگری است. ضمن این که باید توجه داشت قانون اساسی یک فضل فروشی و مایه فخر و مباهات صرف نیست که تصور شود حتما باید قانون اساسی در راس باشد تاکشوری متمدن و قانون مند محسوب شود. قانون اساسی یک ابزارحقوقی برای تحقق یک هدف اجتماعی است و اگر با ابزار دیگری هم این هدف تامین شود، باکی نیست; چنان که کشور با سابقه ودمکراتیک انگلستان قانون اساسی مدون و مکتوب ندارد و هیچ مشکلی هم پیدا نمی کند. به منظور بررسی جایگاه ولایت فقیه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، به سه اصل قانون اساسی ج.ا.ا، به عنوان مبنای کار خودتکیه می کنیم: اصل پنجم، پنجاه و هفتم و یکصد و دهم. 1- اصل (ولایت فقیه) و (سیستم هدایت) (3) قانون اساسی، منبع حقوق اساسی است. یکی از شرایط قانون اساسی که حقوق دانان روی آن تاکید دارند، آن است که قانون اساسی باید بر اصولی متکی بوده و محتویاتش همواره نتیجه منطقی آن اصول باشد. (4) قانون اساسی ج.ا.ا، در این خصوص در فصل اول خوداصولی را گنجانده که در تاریخ حقوق اساسی دنیا کاملا بی سابقه و جدید است. از جمله این اصول، (تعیین پایه ها و اهداف نظام جمهوری اسلامی) (اصل دوم و سوم)، (لزوم تطبیق کلیه قوانین باموازین اسلامی) (اصل چهارم) و (پذیرش ولایت مطلقه فقیه با عنوان ولایت امر و امامت امت) (اصل پنجم) است. قانون اساسی ج.ا.ا، چکیده و محور اصلی اهداف، افکار، آرمان هاو ایده آل های ملتی است که تابع مکتب اسلام است و در آن، اسلام همه چیز را تحت الشعاع قرار داد و برگشت همه اصول آن به احکام اسلام است و بسیاری از اصول تدوین شده، آیات الهی را پشتوانه خود دارد. در جریان تدوین قانون اساسی تلاش شده تا احکام درهمه زمینه ها، ماخوذ از اسلام باشد و در موارد حرج و ضرورت بااستفاده از عناوین ثانویه به بن بست های ناشی از نارسایی های زمانی پاسخ داده شود. به این ترتیب قانون اساسی ج.ا.ا، با این که بسیاری از اصطلاحات و عبارت های قوانین اساسی دیگر کشورهارا دارد، محتوای آن اسلامی است.5 مقدمه قانون اساسی هم به این امر تصریح کرده و آن را (انعکاس خواست قلبی امت اسلامی) می داند. رسالت قانون اساسی، عینیت بخشیدن به زمینه های اعتقادی جامعه است. (6) برهمین اساس در اصل دوم آن، پایه های اعتقادی نظام جمهوری اسلامی برشمرده شده است. در جمهوری اسلامی ایران،حاکمیت، الهی است و طبق قانون اساسی این حاکمیت از طریق قوانین الهی و رهبری الهی (ولایت فقیه) اعمال می شود. اصل چهارم قانون اساسی، تکلیف همه قوانین، مقررات، آیین نامه ها و بخش نامه ها را از نظر ضرورت انطباق با موازین اسلامی صریحا روشن کرده است. از آن جا که این اصل در فصل کلیات آمده و نیز به حکم قانون اساسی، از ویژگی خاص (حاکمیت بر سایر اصول) برخوردار است، اگر اصولی از قانون اساسی احکامی را با اطلاق ویا عموم بیان کند که مصادیق آن اطلاق و عموم با موازین اسلامی تطبیق نداشته باشند، پذیرفته نمی شوند، حتی اگر موافق قانون اساسی باشند. (7)
فایل ورد 18 ص
| دسته بندی | فایل های گرافیکی |
| بازدید ها | 22 |
| فرمت فایل | zip |
| حجم فایل | 43204 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 77 |
لطقا تمام توضیحات را مشاهده کنید و بعد اقدام به خرید فایل کنید 0این کتاب به شما امکان گرفتن عکس های فوق العاده با استفاده از تلفن همراه را می دهد تنها توجه داشته باشید تلفن همراه شما باید هوشمند باشد همچنین دارای فلاشر قوی و دوربینی بالاتر از Redimi5Aکیفیت 13مگابیکسل داشته باشد
همچنین اکثر عکس هایی که در این کتاب مشاهده می کنید توسط امیر کریمی ثبت شده که آن را با تلفن همراه گرفته که حق نسخه برداری از آن را ندارید در صفحه 61 توضیح داده شده
برخی از عکس ها نیز توسط امیر کریمی گرفته نشده و جنبه آموزشی و نمونه دارد که در اینترنت رایگان موجود است ولی عکس های دیگر که در صفحه 61 توضیح داده شده توسط امیر کریمی گرفته شده و دارای قیمت است
این کتاب به شما امکانات گوشی و نحوه صحیح و غیره را توضیح می دهد و با عکس های مختلف مثال ها را نشان می دهد توجه داشته باشید فایل Power point2016 است توجه داشته باشید با هر اموزش خودتان عملی آن را تکرار کنید
| دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
| بازدید ها | 10 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 26 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 9 |
فهرست
فهرست......................................................................................1
عنوان پژوهش............................................................................... 2
هدف پژوهش...................................................................... ......8
شیوه گرد اوری اطلاعات............... ............................ .....................9
ابزار گرد اوری اطلاعات................... ........................... ....................9
نتایج پژوهش.......................................... ..................... ................10
پیشنهادات و سوال های جدید........ ............................ ................11
منابع...................................................... ...................... ...........12
زندگینامه سهراب سپهری
خانواده
سهراب سپهری در ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد پدربزرگش میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رئیس تلگرافخانه کاشان بود. پدرش اسدالله و مادرش ماه جبین نام داشتند که هر دو اهل هنر و شعر بودند.
مادر سهراب، ماه جبین، که اهل شعر و ادب هم بود، در خرداد سال ۱۳۷۳ درگذشت. منوچهر سپهری، برادر ارشد سهراب و تنها برادر وی که همبازی دوران کودکی سهراب بود نیز در سال ۱۳۶۹ درگذشت. او سه خواهر به نامهای همایون دخت، پریدخت و پروانه دارد.
پریدخت سپهری، خواهر وی، صبح ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ در ۸۶ سالگی درگذشت.
زندگی
دورهٔ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (شهید مدرّس فعلی) (۱۳۱۹) و متوسّطه را در دبیرستان پهلوی کاشان گذراند و پس از فارغالتحصیلی در خرداد ۱۳۲۲ در دورهٔ دوسالهٔ دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام ادارهٔ فرهنگ کاشان درآمد. در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و همزمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ شعر خود را با عنوان زندگی خوابها منتشر کرد. در آذر ۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزهها شروع به کار کرد و در هنرستانهای هنرهای زیبا نیز به تدریس میپرداخت.
سهراب به فرهنگ مشرقزمین علاقه خاصی داشت و سفرهایی به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر «حکاکی روی چوب» را در آنجا فراگرفت. همچنین به شعر کهن سایر زبانها نیز علاقه داشت؛ از این رو ترجمههایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی انجام داد
در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمناً در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس در رشتهٔ لیتوگرافی نامنویسی کرد. در دورانی که به اتفاق حسین زندهرودی در پاریس بود بورس تحصیلیاش قطع شد و برای تأمین مخارج و ماندن بیشتر در فرانسه و ادامهٔ نقاشی، مجبور به کار شد و برای پاک کردن شیشهٔ آپارتمانها، گاهی از ساختمانهای بیست طبقه آویزان میشد.
فایل ورد 9 ص
| دسته بندی | اقتصاد |
| بازدید ها | 9 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 116 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 17 |
چکیده:
در این تحقیق ، ما می خواهیم محورهای اساسی ومهم اقتصاد مقاومتی را معرفی کنیم. و تاثیرات قناعت وساده زیستی در پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی ومشکلات ونقص های پیشروجامعه برای تحقق این هدف را بیان کنیم ، مانند:وجود افراد سودا گر و منفعت طلب در این زمینه ، قوانین مقررات جامعه،واردات بی رویه در زمینه های مختلف، نوسانات قیمت ارز،مغایرت پیدا کردن سبک زندگی کنونی با سبک زندگی اسلامی که باعث می شود مشکلاتی در زمینه های مختلف جامعه به وجود بیاید. که خود به تبع باعث به وجود آمدن مشکلات دیگر جامعه می شود .به عنوان مثال بیکاری قشرجوان که خود کم کم منجر به وجود آمدن زمینهای مختلف آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد،طلاق، ،و...می شود را فراهم می کند. برای رسیدن به جهاد اقتصادی باید اقتصاد مقاومتی درهر دو زمینه اقتصاد خرد و کلان جامعه باور داشته باشیم وآن را به وجود آوریم .که دراین رابطه می توان از سبک زندگی امام سجاد در دوران خفقان با وجود محدودیت های سیاسی واجتماعی ایشان استفاده کرد. همچنین علاوه بر مشکلات پیش رو راهکارهایی هم برای تحقق این مساله مهم وخطیرانقلاب که از دغدغه های اصلی ومهم کشور به ویژه مقام معظم رهبری است را ارائه می دهیم. ونقش هریک از دو بخش فعال وپویای هرجامعه یعنی دولت ومردم را در تحقق این مساله یعنی جهاد اقتصادی که نقش اساسی دارند بیان می کنیم. در این مقاله سعی ما بر این است که وجه اشتراک قناعت وساده زیستی با اقتصاد مقاومتی که زیر شاخه جهاد اقتصادی است را بیان کنیم.
کلمات کلیدی: جهاد اقتصادی ،واردات، صادرات،اقتصاد مقاومتی ، تولید،تحریم، الگوسازی، آسیبهای اجتماعی، دولت،قناعت،
فهرست
چکیده: 5
مقدمه: 6
تعریف اقتصاد مقاومتی.. 6
محورهای اساسی اقتصاد مقاومتی.. 6
حمایت ازتولید ملی.. 6
سیاست های اصل ۴۴ قانون اساسی.. 7
مهار سوداگری و فساد، گام اول تحقق اقتصاد پایدار 7
مردمی سازی اقتصاد، ارتقاء مقاومت اقتصادی دربرابر تحریم ها 7
فرهنگ سازی اولویت تولید بر واردات و خرید کالای داخلی.. 8
اقتصاد مقاومتی و تحریم ها 8
نقش دولت و مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی.. 9
نقش دولت... 10
تثبیت نرخ ارز 10
اشتغال زائی.. 10
نقش مردم. 10
مدیریت مصرف... 11
قناعت(ساده زیستی و دوری ازتجملات) 11
موانع وچالشهای پیش روی اقتصاد مقاومتی.. 11
راه کارهای ذیل جهت رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی پیشنهاد می شود: 12
نتیجه گیری.. 13
فایل ورد 17 ص
| دسته بندی | علوم اجتماعی |
| بازدید ها | 9 |
| فرمت فایل | docx |
| حجم فایل | 35 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 14 |
ماهواره وسیله ای است دو بعدی وآثار مخرب آن بیشتر از آثار مفید وآموزنده اش می باشد. استفاده از ماهواره دارای اثرات سوئی است که در مواردی اصلاح این اثر، مشکل ویا غیر ممکن خواهد شد .از اثرات ماهواره این است که به صورت نا خود آگاه پیام های منفی را ارسال کرده به نحوی که در روح وجان مخاطب اثر گذاشر بوده وانسان را به مسیر های غیر واقعی و نادرست سوق می دهد.
اثرات ماهواره را می توان در سه حوزه اعتقادی، فرهنگی-اخلاقی وسیاسی مورد بررسی قرار داد واین اثرات در مورد جوان عمیق تر وشدید تر می باشد:
الف)اعتقادی
از آن جا که هر انسان به لحاظ ایدئولوژیک دارای یک سری مبانی واعتقاداتی می باشد ورفتار او نیز مطابق با نوع تفکر او به جهان وخداوند هست پس باید از این مرزهای اعتقادی دفاع کرده وآن ها را به نحو احسن بشناسد ومهمترین دشمن در عرصه ی اعتقادات ،شبهات وتلقین ها ی نا درست بوده ودر زمان فعلی این شبهات با رنگ ولعاب زیباتر خود را بروز می دهند .
متاسفانه ماهواره در شمار ابزارهایی قرار گرفته که به مرزهای عقیدتی انسان ها خصوصا اسلام وبه ویژه ی مکتب تشیع حمله ور شده و قصد دارد اساس این مکتب را در هم بریزد البته نا گفته نماند اغراض سیاسی در این مساله بی تاثیر نیست.
ب) فرهنگی واخلاقی
همان طور که می دانید هویت انسانی به فرهنگ وتمدن او بر می گردد وانسانی که دارای فرهنگ وتمدن نباشد دچار بحران هویت گشته واز او یک شخصیت کاملا وابسته ومتکی به دیگران می سازد ودائما چشمش به دیگران بوده تا خود را مو مو همانند آن ها قرار دهد واین مطلب به ویژه در مورد ملت ایران که دارای فرهنگ کهن واصیل می باشد بسیار خطرناک بوده وتهدیدی بسیاری جدی به شمار می آید واز طرفی قوام جامعه به اخلاق ورعایت اخلاقیت افراد جامعه می باشد و زمانی که انسانیت ،حریم های شخصی ،خانواده و...از بین برود چنین جامعه ای از درون خالی شده وباتلنگری در هم می ریزد واین مساله در مورد جوانان ونوجوانان مهم تر است ماهواره از طریق پخش فیلم های سکس وغیر اخلاقی که نتیجه ای جز بی بند وباری ،بی حیایی،مشوش شدن ذهن جوان و... ندارد به این مقصد پلید دست پیدا می کند.وبر همین اساس استفاده از برنامه های ماهواره در نظر مراجع حرام اعلام شده است.
نظرات برخی از مراجع:
استفاده از برنامههاى مفید و مشروع (مانند برنامههاى علمى و قرآنى) هر چند فى نفسه مانعى ندارد؛ ولى با توجه به اینکه برنامههایى که از طریق این دستگاه پخش مىشود غالباً در بردارنده آموزش افکار گمراه کننده و تحریف حقایق و برنامههاى لهو و فساد هستند، استفاده از ماهواره جایز نیست.
فایل ورد 14 ص