دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 700 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
عنوان صفحه
- فصل اول
مسجد در معماری ایران......................................................... 5
عملکردهای مساجد مختلف...................................................... 7
خصوصیات فضاهای کالبدی مسجد.......................................... 9
- فصل دوم
مسجد جمعه یزد.................................................................... 15
مسجد جامع قدیم................................................................... 16
مسجد جامع نو...................................................................... 19
کتیبهها ..............................................................................
فضای جلوخان .................................................................... 26
سردر و پیش درگاه............................................................... 28
دهلیز (کریاس) .................................................................... 31
منار................................................................................... 42
شبستان شرقی ..................................................................... 43
شبستان غربی...................................................................... 44
شبستان شاهزاده................................................................... 44
صحن داخلی........................................................................ 44
ایوان اصلی......................................................................... 45
زیر گنبد ............................................................................ 47
دالانها و شاه نشینهای متصل به ایوان........................................ 49
در و درگاههای شمالی و غربی ............................................... 50
پایاب ................................................................................ 51
سنگهای قبر غیره منصوب .................................................... 51
کتابخانه ............................................................................. 52
- فصل سوم
تزیین در معماری ................................................................ 55
انواع تزئینات....................................................................... 59
کتیبهها .............................................................................. 59
تزئینات هندسی .................................................................... 61
تزئینات گیاهی ..................................................................... 62
نکاتی راجع به تزئینات .......................................................... 65
تأثیر رنگ در تزئین معماری.................................................. 69
بررسی رنگها ..................................................................... 71
رنگ سفید .......................................................................... 72
رنگ آبی............................................................................ 72
رنگ قرمز.......................................................................... 74
رنگ زرد........................................................................... 75
رنگ سبز........................................................................... 77
کنارهم قرارگیری رنگها ........................................................ 77
معماری و نگارگری ............................................................. 79
نگاهی به اشکال هندسی و تطابق آنها با رنگهای اصلی.................. 80
رنگها در شب...................................................................... 81
جلوه رنگ در کاشی معرق..................................................... 82
طلوع و غروب.................................................................... 82
مفهوم نقوش........................................................................ 83
- فصل چهارم
مصالح تزئینات در مسجد جامع یزد ......................................... 90
آجر................................................................................... 91
گچ..................................................................................... 93
سنگ................................................................................. 94
چوب................................................................................. 95
کاشی................................................................................. 95
تاریخچة ظهور و انحطاط....................................................... 96
انواع کاشی ......................................................................... 98
مقرنس............................................................................... 99
پیوست 1
پیوست 2
تصاویر پروژه عملی
مطالب این مجموعه با عنوان بررسی تزئینات و نقوش مسجد جامع یزد گردآوری شده و سعی بر آن بوده تا جایی که متون تاریخی باقیمانده و منابع و سوابق تاریخی مسجد جامع یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبهها و تاریخ بنای آن و تغییرات ایجاد شده بر آن در طول سالیان، بپردازیم.
اگر چه نقوش شکل گرفته بر آن به طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم میخورد ولی خالی از لطف نبود که به بررسی تزئینات این مجموعه بپردازیم زیرا مجموعه بنای مسجد جامع یزد در شهری است که دارای بافت سنتی دست نخوردهای نسبت به بناهای شهرهای دیگر است، با این حال بناهای باستانی و اسلامی ایران همگی دارای لطف خاص خودشان هستند که معماران تلاشگر و هنرمند با اطلاعات و دانش معماری بالا به تأسیس بناها همت گماردهاند.
حال چه به صورت تحقیق دانشگاهی یا هر عنوان دیگری قطعاً علاقه و توجه شخصی و میل به دانستن در مورد این مطلب مرا بر آن داشت تا مروری هر چند اندک بر این پیشینة عظیم تاریخی داشته باشم و به این مسیر رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه دیگری از این سرزمین را ورق بزنیم، وارد فضای زیبا و ملکوتی شویم از داخل مقرنسها عبور کنیم و ایوانها را پشت سر گذارده و راه پر پیچ و خم نقوش اسلیمی و ختایی را گرفته از داخل بوتهها گذشته و مناره ها را دور بزنیم تا شاید نفحهای از روح خلاق و ذوق هنری معمار و نقشبند این بنا از روح خسته ما گذر کند و جانی تازه به ما ببخشد.
به هر حال دیدن و مشاهده کردن این گونه هنرهای تاریخی که از سالیان باقی مانده شاید تلنگری باشد برای تمامی از تلاش افتادگان راه هنر و بروز خلاقیت و پشتکار.
هنر جوهرهای است که در ذات هر ایرانی به فضل الهی به ودیعه نهاده شده است. به همین علت جلوههای هنر در تمام مظاهر و مقوله های زندگی ایرانی مانند: معماری، نقاشی ، خط و کتابت ، پارچهبافی، قالی وگلیمبافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در طول تاریخ بروز و ظهور داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.
یکی از مظاهر انعکاس هنر ایرانی در معماری این سرزمین است. هنرمند معمار ایرانی، از ابتدای کار و از هنگام بکارگیری آجر که از مصالح اولیه احداث بنا به شمار میرفته زیباترین نقشها و طرحها را هنگام احداث دیوارها و پوشش گنبد ها وگوشواره ها، مقرنسها و طاقنماها خلق کرده است و در روند تکاملی آن با گره چینی، گلاندازی، گرهسازی و آجرکاری خفته و رفته، شاهکارهای بینظیری را به وجود آورده است.
هنگام استفاده از گچ با خلق گچبریهایی با نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که در دنیا بی نظیر میباشد آفریده و در استفاده از چوب برای پنجره ها و درها با بهرهگیری از فنونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کندهکاری، خاتمسازی و نقاشی روی چوب، اعجاز باور نکردنی را پدید آورده است.
برای تزیین بنا از کاشیهایی نظیر یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه در شکلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و هنر را عرضه کرده و همه اینها به همراه حجاریهای زیبا، بنا هایی را در جای جای ایران بر پا و استوار کرده است.
بدون تردید تحقق این همه زیباییها و خلاقیت جز به مدد عشق به معبود امکانپذیر نبود، چرا که بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه میتوان دید.
بناهای مذهبی، همواره مورد احترام و توجه ملل و اقوام مختلف در طول تاریخ بوده است، و به لحاظ همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان برجسته هر دوره تاریخی در خدمت معماری و تزیین نقوش به کار رفته در احداث چنین اماکنی بوده است. این علاقه و توجه و بذل سرمایه های مادی و معنوی، نه از باب منافع اقتصادی و اغراض مادی، بلکه بر مبنای کشش و علاقهای قلبی بر اساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چه بسا مردمی که با مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما در سرمایهگذاری برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای وابسته به مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری فروگذار نکرده اند.
بناهای رفیع و با شکوهی که در طول تاریخ برای معابد، مساجد و کلیساها، سربرافراشتهاند، با یک پشتوانه قلبی و عشق حقیقی همراه بوده است.
در تاریخ اسلام، مسجد در رأس توجه مردم، به ویژه هنرمندان معتقد به مبانی دینی قرار داشته است. در دوره هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی در هیچ کجای عالم دیده نمی شود، برجستهترین آثار معماری جهان، از میان مساجد بزرگ در جای جای سرزمنیهای اسلامی بر جای مانده است، اگر چه به علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای متجاوز بیگانه به کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مساجد تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و آثار مهم مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که دستخوش غارت و آتشسوزی در کتابخانههای مهم جهان اسلام شده است، ما را از گنجینههای مهمی محروم کرده است، با این حال آنچه بر جای مانده، خود دریچهای است برای شناخت عظمت معماری به کار رفته در بنای مساجد بزرگ تاریخی، بویژه آن که در معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چه در انتخاب رنگ و چه در انتخاب شکل و فرم بسیار ماهرانه تلفیق شدهاند، و فضایی به وجود آورده است که انسان شیفته معنویت را بسوی خود می خواند.
- مسجد در معماری ایران
- عملکردهای مساجد مختلف
- خصوصیات فضاهای کالبدی مسجد
« مسجد » در معماری ایران.
در هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مساجد با دو پدیده شکل و محتوا یا عینیت و ذهنیت - و در یک کلام قالب و روح مواجهیم.
هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه اثر در شهر یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت هنرهای وابسته به معماری که شامل مواردی چون نور و رنگ و نقش است، میگردد که این اخیر با آنکه نقشی محوری در آنچه که معماری ایرانی نا میده میشود دارد، اما در دورههای پسین، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیهیی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که فضا سازی کند و بدون اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.
انسان- و به تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، مگر آنکه قالب و روحی داشته باشد. قالب و روح دو وجه منفک یا همراه و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی محشور و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. نه هر قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن بر هر قالبی را دارد. این دو تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رشد می کنند و مرتبت وجودی مییابند.
در هنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی آن از یکدیگر منفک نیستند و نمیتوانند که باشند. نمیتوان فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل گشت و به همین عنوان نمی توان صورت و شمایلی تصور نمود و مصالح آن را در نظر نداشت. روح فراخ در همنشین با قالب تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر میگردد یا قالب شکسته بر میدارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح خرد شده، ویرانه میشود. این دو تنها بار شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده میگردند. در فضاسازی ایرانی علاوه بر ترکیب یا انتزاع حجمی، از نقوش و رنگ و نور پردازی هم، به منظور القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و قابل توجهی می شود به این معنا که در یک فضای راسته، شکست نور یا تفرق نقوش، قطعهای را مجرد یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین لحاظ شناخت نقوش و در رأس آن گره بنایی، در فضاسازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.
موضوع قالب و روح در بیان هنری و فضاسازی معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که بحث وجود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را میآفرینند که «مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که «روالت» به هنگام نقشپردازی خود بخود «بوم آلت» را نیز مد نظر دارد. و هیچ یک از آلتهای «رو» و «بوم» بدون دیگری موجودیت نمییابند. اما هر مداخلی مناسب هر زمینهای نیست. به این معنا که تیزی و پخی یا راستگی و نقوس نقش مداخل را، نه اراده نقشبند که منظور نظر او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که رنگ و نور نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و بسزا دارند، مداخل نهایتاً در پیچیدهترین و رفیعترین مرتبت خود به گره بنایی مبدل میشود. گره در مسیر تحول خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتی « شاه گره » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران معروف میگردد. اما در این عرصه همچنان انعطاف و قالب خود را به صور و طرق مختلف حفظ مینماید و به گره کند و تند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به انضمام رنگ، قوالبی هم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.
معرفت حاکم بر هر اثر معماری یا شهری، نقشی بنیادین در تحول شخصیت و ادراک حیثیت آن اثر در طول زمان و همچنین در احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش در فضاسازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، با مجموعه تمهیدات مندرج در آن رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این آثار در طول حیات بشری گردیده است.
کاربرد نقوش در حیثیت خارجی و فضاسازی درونی هر اثر معماری، مؤثر و بلکه تعیینکننده است. گره بنایی در میان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید نقش دیگری همچون گره در فضاسازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.
همانگونه که دین اسلام، تنها دین عبادت و پرستش و توجه به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین آن شامل همه ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.
بلکه علاوه بر جلسههای وعظ و ارشاد مسلمین، حلقهها و مجالس درس و بحث نیز در آن تشکیل میشد و میشود. حتی پس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری که فضای مدرسه به صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، همواره در برخی از مسجدها تدریس علوم مذهبی تا قرن و دهههای اخیر ادامه داشته است. علاوه بر این اغلب مسجدها سنگر مبارزه اجتماعی مردم علیه حکام جبار، و کانون تجمع مردم در هنگام خوف و اضطرار بوده است.
مسجدها را از نظر دامنه تنوع و حوزه کارکرد های آنها می توان به چهار گروه طبقهبندی کرد: گروه نخست، شامل مسجدهای جامع و مسجدهای بزرگی میشود که توسط سلاطین، وزاء و حکام ساخته می شدند. اداره عموم این مسجدها توسط بانی یا مأموران دولتی صورت می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازه پیشنمازی یا تدریس در این مکان را نمی دادند بلکه اشخاصی که مورد تایید باقی قرار میگرفتند به منصب پیشنمازی یا تدریس برگزیده میشدند. دربرخی از مسجدهای جامع، چند پیشنماز همزمان به اقامه نماز میپرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک با اقتدا به پیشوای خود، نماز برگزار میکردند.
- گروه دوم، شامل مسجد های متوسطی میشود که توسط بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم ساخته می شد. در بسیاری از این مساجد ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی وجود نداشت و از محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد میشد، خبری نبود. هرچند باید توجه داشت که بعضی اوقات، پیرامون هر مذهب برای خود مسجد جداگانهای میساختند که پیشنماز و مدرسان آن از پیروان شاخههای همان مذهب بودند.
- گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسهها میشود. با وجود آنکه تعداد این مسجد - مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، اما اهمیت آنها از جهت اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به موازات یکدیگر، هر کدام بخشی از فضای کالبدی را به خود اختصاص دادهاند، قابل توجه است. مسجد و مدرسه بسیار جالب آقا بزرگ در کاشان ، و مسجد و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این گروه از مسجدها هستند.
گروه چهارم، شامل مسجدهای بسیار کوچکی میشود که عمدهترین و شاید تنها عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها نماز بجا آورده می شد. مثلاً در نایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود ده متر مربع دارند. این مسجدها توسط افراد خیرخواه در محلهها یا در امتداد بدنه بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند.
مسجدهای اولیه بسیار ساده ساخته میشدند و فضای کالبدی آنها متشکل از شبستانی بدون در بود که در جلوی آن حیاط یا فضای باز نیمه محصوری وجود داشت. بتدریج و با گذشت زمان و روی کار آمدن حکومتهای سلطنتی، بر عظمت و شکوه معماری مسجدها افزوده شد.
در ایران، عناصری از معماری بومی در فضای کالبدی مسجدها مورد استفاده قرار گرفت. ایوان، یکی از این عناصر بود. نخست، یک ایوان در شبستان اصلی و سپس دو ایوان روبهروی یکدیگر که اغلب یکی به ورودی اختصاص داشت، به ساختمان مسجد اضافه شد. تعداد این ایوانها در مرحلهای از تکامل طرح مسجد، به چهار عدد رسید. عنصر دیگر، عبارت از چهار طاقیهایی بود که در پیش از اسلام به عنوان بخشی از فضای آتشکدهها و آتشگاهها مورد بهرهبرداری واقع میشد و پس از اسلام بعضی از آنها به عنوان مسجد مورد استفاده قرار گرفت. این عنصر و گنبد به صورت گنبد خانه، در بخش شبستان اصلی مسجد به کار گرفته شد و بر عظمت فضای مسجد افزود. بدین ترتیب روند شکلگیری فضای کالبدی مسجد منجر به تکوین طرح فضاهای چهار ایوانی شد. طرح فضاهای چهار ایوانی که پیش از اسلام نیز شناخته شده بود، متأثر از جهانبینی و فرهنگ ایران باستان و در ارتباط با جهات چهارگانه مقدسی که در ارتباط با فضای مثالی و توجه به حرکت و سیر خورشید، شکل گرفته بود. طرح مزبور چنان مورد استقبال قرار گرفت که نه تنها در ساختمان مسجدها، بلکه در بنای مدرسهها و کاروانسراها نیز به کار برده شد. البته این طرح بیشتر در مسجدها و سایر بناهای بزرگ به کار برده میشد و عمومیت استفاده از آن، مانع از تکوین در فضاهای معماری نمیشد.
مسجدهای جامع، از جنبة روند شکلگیری فضاهای کالبدی، به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول، شامل مسجدهایی که ساختمان آنها در طول تاریخ تغییر شکل پذیرفته و در هر دوره، فضاهایی به آنها الحاق شده و بخشهایی از آن را تغییر شکل دادهاند. مسجد جامع اصفهان نیز که هستة اولیة آن پیش از زمان آلبویه ساخته شده بود، در دورة مزبور و پس از آن در عهد سلجوقیان و در دورههای بعد، همواره شاهد تغییراتی در فضای کالبدی خود بوده است.
گروه دوم، شامل مسجدهایی است که از ابتدا با نقشهای از پیش طرح شده ساخته میشدند. و هیچ تغییر شکلی را نمیپذیرفتند. این مسجدها که اغلب متعلق به دورة صفویه و بعد از آن هستند، بیشتر به صورت بنایی مجزا از فضاهای کالبدی پیرامون خود و گاهی بیتفاوت نسبت به آنچه در برخی از جوانب و اطرافشان وجود داشت، ساخته میشدند. این مسجدها با داشتن یک ورودی عظیم و با شکوه ، خود را از فضاهای اطرافشان متمایز میساختند و نظر بیننده را جلب می کردند.
تزیین بناهای مذهبی با آجر که در زمان سلجوقیان رایج، و در دورة ایلخانان تکامل یافته بوده، در دورة صوفیان جای خود را به تزیین پرکار و گستردة کاشیکاری داد. تزیین ساختمان به طور عمده متوجه فضای درونی بنا بود و پوستة خارجی بنا بسیار ساده بود و در اغلب موارد با کاهگل پوشانده میشد. تنها جایی که در نمای خارجی تزیین میشد و خود را جلوهگر میساخت، فضای ورودی بنا بود. تزیین ورودی مسجدها و سایر بناها از دورة ایلخانان به بعد، بسیار مورد توجه قرر گرفت. در این بناها، فضاهای ورودی، بسیار مرتفع و با شکوه ساخته میشد.
بعد از دورة هخامنشی گنبد، که در پی نیاز و ضرورتی فنی - ساختمانی، برای پوشش فضای بزرگ بدون استفاده از چوب، در زمان اشکانیان اختراع شد و در آن دوره و سپس در عهد ساسانیان در ساختمان کاخها و آتشکدهها مورد استفاده قرار میگرفت و پس از آن برای پوشش بخشی از آن فضای شبستان به کار گرفته میشد به سبب استفاده زیاد از آن در مسجدها و سایر فضاهای مذهبی موجب شد که مفهومی سمبلیک کسب کند و به عنوان نشانه و سمبلی برای فضاهای مذهبی مورد توجه قرار گیرد. جنبة نمادی و سمبلیت گنبد از چنان قدرتی برخوردار شد که امروزه برای بیان جنبة مذهبی ساختمان مسجد ها، مورد استفاده قرار میگیرد و هنوز هیچ عنصر و شکلی نتوانسته است جای آن را بگیرد و حتی تصور چنین تحولی در آیندة نزدیک دشوار به نظر میرسد.
مناره: همان گونه که از مفهوم واژه آن بر میآید، عنصری جهت تبادل اطلاعات از راه دور توسط آتش، و به طور کلی محل آتش بود و پیش از اسلام کاربرد داشت. این عنصر پس از اسلام ابتدا به صورت ساده و منفرد برای خواندن اذان و آگاه کردن مسلمانان از وقت نماز به کار میرفت. عنصر مزبور پس از قرن پنجم و ششم هجری، پس از پذیرش کاربردی فنی در جنب سر در ورودیها و جنب ایوانهای اصلی مسجدها و سایر بناهای مذهبی، به صورت عنصری نمایشی و تزیینی درآمد و جنبهای نمادی به خود گرفت.
نکتة بسیار مهم در مورد عناصر فوق، این است که با وجود آن که امروزه آنها به عنوان سمبل و نشانهای از فضاهای مذهبی شناخته شدهاند، اما این امر لزوماً به این معنی نیست که عناصر مزبور در زمان گذشته و در همة دورهها و در همة شهرها، دارای چنین مفهومی که امروزه دارند، بودهاند؛ هر چند که پذیریش وجوه مشترکی بین مفاهیم و جنبة ادراکی آنها در طول تاریخ ممکن است.
مساجد بادگیردار: در اقلیمهای کویری خشک و گرم، ساختن سرسراها، گل افرنگها، هواکشها و بادگیرهای حفرهای در تیزه گنبدی پوششهای عرفها، رواقها، شبستانها موجب نوررسانی و تهویه و کوران هوا و خنکسازی فضاها میشود. همچنین وجود بادگیرهای مرتفع باداشتن فضاهای کانال وسیع در نقاط مشخص سبب کشش باد به درون فضاها میشود. در مواردی وجود بادگیریهای مضاعف در محراب و شبستان هوای محیط را مطبوع می کند.
- مسجد جامع بزرگ یزد
- مسجد جامع قدیم
- مسجد جامع نو
مسجد جامع (جمعه) بزرگ یزد
یکی از مساجد بزرگ جامع ایران و درخشانترین بنای شهر یزد مسجد جامع آن است.
بنایی است قدیم و بسیار فاخر و جمیل. درخشندگی کاشیها، بلندی منارها، زیبایی گچکاری، گشادگی صحن، خوابیدگی و بالاخره شبستان زمستانی وسیع هر یک عنصری و عاملی از بزرگی، زیبایی، هنرمندی این یادگار ارجمند و دست پرودة هزار سالة یزد است.
وصف معماری و هنر ساختمانی آن را محمد کریم پیرنیا در یادداشتهای راهنماوار مربوط به آن شهر چنین کرده است:
«ایوان بزرگ و غرفه ها و گوشوارها و بزوارها و رواقها و طبنیهای آن همه در حد زیبایی است و معماری با شکوه پارتی را با همه جلال و احتشام و نغزی و ریزه کاریش به یاد میآورد.
قوسهای جناغی خوش اندامش که تناسب 4 و 3 دارد در عین نغزی ژرفنگری معماری ایرانی را در استواری بنا نشان میدهد. تکیة بلند و سر در آسمانش با اینکه اندامی بس کشیده دارد بر شانهای نازک ایستاده و فشار عمودی منارههای که آفریدة ذوق هنرمندان ایرانی است جزرهای باربر آنرا نغز و نازک کرده است. روشنایی گنبد با وضع طاقچههای گچ اندود در برابر روزنهای مشبک بنحوی شاعرانه تأمین شده.»
با وجود آنکه این مسجد از آثار دینی در شهر یزد و از نمودهای با ارزش و معماری تاریخی ایران است نخستین مطالعة دقیق عبارت است از مقالة تحقیقی ماکسیم سیرو که تحت عنوان زیر نشر شده است:
تحقیق در باب مسجد جامع یزد از دو قسمت تشکیل می شود. یکی اطلاعات تاریخی منقولات مربوط به مسجد جامع قدیم که فعلاً اثری از آن باقی نیست. دیگر آنچه مربوط به مسجد جامع کنونی که از عصر مظفری است و آن را بر جای مسجد جامع قدیم ساختهاند.
در زبان فارسی، مقالة مختصری که دربارة این مسجد نشر شده از آن علی جندقی یزدی است.
شامل ورد77صفحه ای
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 700 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
عنوان صفحه
- فصل اول
مسجد در معماری ایران......................................................... 5
عملکردهای مساجد مختلف...................................................... 7
خصوصیات فضاهای کالبدی مسجد.......................................... 9
- فصل دوم
مسجد جمعه یزد.................................................................... 15
مسجد جامع قدیم................................................................... 16
مسجد جامع نو...................................................................... 19
کتیبهها ..............................................................................
فضای جلوخان .................................................................... 26
سردر و پیش درگاه............................................................... 28
دهلیز (کریاس) .................................................................... 31
منار................................................................................... 42
شبستان شرقی ..................................................................... 43
شبستان غربی...................................................................... 44
شبستان شاهزاده................................................................... 44
صحن داخلی........................................................................ 44
ایوان اصلی......................................................................... 45
زیر گنبد ............................................................................ 47
دالانها و شاه نشینهای متصل به ایوان........................................ 49
در و درگاههای شمالی و غربی ............................................... 50
پایاب ................................................................................ 51
سنگهای قبر غیره منصوب .................................................... 51
کتابخانه ............................................................................. 52
- فصل سوم
تزیین در معماری ................................................................ 55
انواع تزئینات....................................................................... 59
کتیبهها .............................................................................. 59
تزئینات هندسی .................................................................... 61
تزئینات گیاهی ..................................................................... 62
نکاتی راجع به تزئینات .......................................................... 65
تأثیر رنگ در تزئین معماری.................................................. 69
بررسی رنگها ..................................................................... 71
رنگ سفید .......................................................................... 72
رنگ آبی............................................................................ 72
رنگ قرمز.......................................................................... 74
رنگ زرد........................................................................... 75
رنگ سبز........................................................................... 77
کنارهم قرارگیری رنگها ........................................................ 77
معماری و نگارگری ............................................................. 79
نگاهی به اشکال هندسی و تطابق آنها با رنگهای اصلی.................. 80
رنگها در شب...................................................................... 81
جلوه رنگ در کاشی معرق..................................................... 82
طلوع و غروب.................................................................... 82
مفهوم نقوش........................................................................ 83
- فصل چهارم
مصالح تزئینات در مسجد جامع یزد ......................................... 90
آجر................................................................................... 91
گچ..................................................................................... 93
سنگ................................................................................. 94
چوب................................................................................. 95
کاشی................................................................................. 95
تاریخچة ظهور و انحطاط....................................................... 96
انواع کاشی ......................................................................... 98
مقرنس............................................................................... 99
پیوست 1
پیوست 2
تصاویر پروژه عملی
مطالب این مجموعه با عنوان بررسی تزئینات و نقوش مسجد جامع یزد گردآوری شده و سعی بر آن بوده تا جایی که متون تاریخی باقیمانده و منابع و سوابق تاریخی مسجد جامع یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبهها و تاریخ بنای آن و تغییرات ایجاد شده بر آن در طول سالیان، بپردازیم.
اگر چه نقوش شکل گرفته بر آن به طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم میخورد ولی خالی از لطف نبود که به بررسی تزئینات این مجموعه بپردازیم زیرا مجموعه بنای مسجد جامع یزد در شهری است که دارای بافت سنتی دست نخوردهای نسبت به بناهای شهرهای دیگر است، با این حال بناهای باستانی و اسلامی ایران همگی دارای لطف خاص خودشان هستند که معماران تلاشگر و هنرمند با اطلاعات و دانش معماری بالا به تأسیس بناها همت گماردهاند.
حال چه به صورت تحقیق دانشگاهی یا هر عنوان دیگری قطعاً علاقه و توجه شخصی و میل به دانستن در مورد این مطلب مرا بر آن داشت تا مروری هر چند اندک بر این پیشینة عظیم تاریخی داشته باشم و به این مسیر رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه دیگری از این سرزمین را ورق بزنیم، وارد فضای زیبا و ملکوتی شویم از داخل مقرنسها عبور کنیم و ایوانها را پشت سر گذارده و راه پر پیچ و خم نقوش اسلیمی و ختایی را گرفته از داخل بوتهها گذشته و مناره ها را دور بزنیم تا شاید نفحهای از روح خلاق و ذوق هنری معمار و نقشبند این بنا از روح خسته ما گذر کند و جانی تازه به ما ببخشد.
به هر حال دیدن و مشاهده کردن این گونه هنرهای تاریخی که از سالیان باقی مانده شاید تلنگری باشد برای تمامی از تلاش افتادگان راه هنر و بروز خلاقیت و پشتکار.
هنر جوهرهای است که در ذات هر ایرانی به فضل الهی به ودیعه نهاده شده است. به همین علت جلوههای هنر در تمام مظاهر و مقوله های زندگی ایرانی مانند: معماری، نقاشی ، خط و کتابت ، پارچهبافی، قالی وگلیمبافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در طول تاریخ بروز و ظهور داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.
یکی از مظاهر انعکاس هنر ایرانی در معماری این سرزمین است. هنرمند معمار ایرانی، از ابتدای کار و از هنگام بکارگیری آجر که از مصالح اولیه احداث بنا به شمار میرفته زیباترین نقشها و طرحها را هنگام احداث دیوارها و پوشش گنبد ها وگوشواره ها، مقرنسها و طاقنماها خلق کرده است و در روند تکاملی آن با گره چینی، گلاندازی، گرهسازی و آجرکاری خفته و رفته، شاهکارهای بینظیری را به وجود آورده است.
هنگام استفاده از گچ با خلق گچبریهایی با نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که در دنیا بی نظیر میباشد آفریده و در استفاده از چوب برای پنجره ها و درها با بهرهگیری از فنونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کندهکاری، خاتمسازی و نقاشی روی چوب، اعجاز باور نکردنی را پدید آورده است.
برای تزیین بنا از کاشیهایی نظیر یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه در شکلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و هنر را عرضه کرده و همه اینها به همراه حجاریهای زیبا، بنا هایی را در جای جای ایران بر پا و استوار کرده است.
بدون تردید تحقق این همه زیباییها و خلاقیت جز به مدد عشق به معبود امکانپذیر نبود، چرا که بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه میتوان دید.
بناهای مذهبی، همواره مورد احترام و توجه ملل و اقوام مختلف در طول تاریخ بوده است، و به لحاظ همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان برجسته هر دوره تاریخی در خدمت معماری و تزیین نقوش به کار رفته در احداث چنین اماکنی بوده است. این علاقه و توجه و بذل سرمایه های مادی و معنوی، نه از باب منافع اقتصادی و اغراض مادی، بلکه بر مبنای کشش و علاقهای قلبی بر اساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چه بسا مردمی که با مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما در سرمایهگذاری برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای وابسته به مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری فروگذار نکرده اند.
بناهای رفیع و با شکوهی که در طول تاریخ برای معابد، مساجد و کلیساها، سربرافراشتهاند، با یک پشتوانه قلبی و عشق حقیقی همراه بوده است.
در تاریخ اسلام، مسجد در رأس توجه مردم، به ویژه هنرمندان معتقد به مبانی دینی قرار داشته است. در دوره هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی در هیچ کجای عالم دیده نمی شود، برجستهترین آثار معماری جهان، از میان مساجد بزرگ در جای جای سرزمنیهای اسلامی بر جای مانده است، اگر چه به علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای متجاوز بیگانه به کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مساجد تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و آثار مهم مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که دستخوش غارت و آتشسوزی در کتابخانههای مهم جهان اسلام شده است، ما را از گنجینههای مهمی محروم کرده است، با این حال آنچه بر جای مانده، خود دریچهای است برای شناخت عظمت معماری به کار رفته در بنای مساجد بزرگ تاریخی، بویژه آن که در معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چه در انتخاب رنگ و چه در انتخاب شکل و فرم بسیار ماهرانه تلفیق شدهاند، و فضایی به وجود آورده است که انسان شیفته معنویت را بسوی خود می خواند.
- مسجد در معماری ایران
- عملکردهای مساجد مختلف
- خصوصیات فضاهای کالبدی مسجد
« مسجد » در معماری ایران.
در هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مساجد با دو پدیده شکل و محتوا یا عینیت و ذهنیت - و در یک کلام قالب و روح مواجهیم.
هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه اثر در شهر یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت هنرهای وابسته به معماری که شامل مواردی چون نور و رنگ و نقش است، میگردد که این اخیر با آنکه نقشی محوری در آنچه که معماری ایرانی نا میده میشود دارد، اما در دورههای پسین، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیهیی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که فضا سازی کند و بدون اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.
انسان- و به تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، مگر آنکه قالب و روحی داشته باشد. قالب و روح دو وجه منفک یا همراه و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی محشور و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. نه هر قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن بر هر قالبی را دارد. این دو تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رشد می کنند و مرتبت وجودی مییابند.
در هنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی آن از یکدیگر منفک نیستند و نمیتوانند که باشند. نمیتوان فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل گشت و به همین عنوان نمی توان صورت و شمایلی تصور نمود و مصالح آن را در نظر نداشت. روح فراخ در همنشین با قالب تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر میگردد یا قالب شکسته بر میدارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح خرد شده، ویرانه میشود. این دو تنها بار شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده میگردند. در فضاسازی ایرانی علاوه بر ترکیب یا انتزاع حجمی، از نقوش و رنگ و نور پردازی هم، به منظور القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و قابل توجهی می شود به این معنا که در یک فضای راسته، شکست نور یا تفرق نقوش، قطعهای را مجرد یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین لحاظ شناخت نقوش و در رأس آن گره بنایی، در فضاسازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.
موضوع قالب و روح در بیان هنری و فضاسازی معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که بحث وجود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را میآفرینند که «مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که «روالت» به هنگام نقشپردازی خود بخود «بوم آلت» را نیز مد نظر دارد. و هیچ یک از آلتهای «رو» و «بوم» بدون دیگری موجودیت نمییابند. اما هر مداخلی مناسب هر زمینهای نیست. به این معنا که تیزی و پخی یا راستگی و نقوس نقش مداخل را، نه اراده نقشبند که منظور نظر او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که رنگ و نور نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و بسزا دارند، مداخل نهایتاً در پیچیدهترین و رفیعترین مرتبت خود به گره بنایی مبدل میشود. گره در مسیر تحول خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتی « شاه گره » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران معروف میگردد. اما در این عرصه همچنان انعطاف و قالب خود را به صور و طرق مختلف حفظ مینماید و به گره کند و تند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به انضمام رنگ، قوالبی هم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.
معرفت حاکم بر هر اثر معماری یا شهری، نقشی بنیادین در تحول شخصیت و ادراک حیثیت آن اثر در طول زمان و همچنین در احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش در فضاسازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، با مجموعه تمهیدات مندرج در آن رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این آثار در طول حیات بشری گردیده است.
کاربرد نقوش در حیثیت خارجی و فضاسازی درونی هر اثر معماری، مؤثر و بلکه تعیینکننده است. گره بنایی در میان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید نقش دیگری همچون گره در فضاسازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.
همانگونه که دین اسلام، تنها دین عبادت و پرستش و توجه به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین آن شامل همه ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.
بلکه علاوه بر جلسههای وعظ و ارشاد مسلمین، حلقهها و مجالس درس و بحث نیز در آن تشکیل میشد و میشود. حتی پس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری که فضای مدرسه به صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، همواره در برخی از مسجدها تدریس علوم مذهبی تا قرن و دهههای اخیر ادامه داشته است. علاوه بر این اغلب مسجدها سنگر مبارزه اجتماعی مردم علیه حکام جبار، و کانون تجمع مردم در هنگام خوف و اضطرار بوده است.
مسجدها را از نظر دامنه تنوع و حوزه کارکرد های آنها می توان به چهار گروه طبقهبندی کرد: گروه نخست، شامل مسجدهای جامع و مسجدهای بزرگی میشود که توسط سلاطین، وزاء و حکام ساخته می شدند. اداره عموم این مسجدها توسط بانی یا مأموران دولتی صورت می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازه پیشنمازی یا تدریس در این مکان را نمی دادند بلکه اشخاصی که مورد تایید باقی قرار میگرفتند به منصب پیشنمازی یا تدریس برگزیده میشدند. دربرخی از مسجدهای جامع، چند پیشنماز همزمان به اقامه نماز میپرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک با اقتدا به پیشوای خود، نماز برگزار میکردند.
- گروه دوم، شامل مسجد های متوسطی میشود که توسط بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم ساخته می شد. در بسیاری از این مساجد ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی وجود نداشت و از محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد میشد، خبری نبود. هرچند باید توجه داشت که بعضی اوقات، پیرامون هر مذهب برای خود مسجد جداگانهای میساختند که پیشنماز و مدرسان آن از پیروان شاخههای همان مذهب بودند.
- گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسهها میشود. با وجود آنکه تعداد این مسجد - مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، اما اهمیت آنها از جهت اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به موازات یکدیگر، هر کدام بخشی از فضای کالبدی را به خود اختصاص دادهاند، قابل توجه است. مسجد و مدرسه بسیار جالب آقا بزرگ در کاشان ، و مسجد و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این گروه از مسجدها هستند.
گروه چهارم، شامل مسجدهای بسیار کوچکی میشود که عمدهترین و شاید تنها عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها نماز بجا آورده می شد. مثلاً در نایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود ده متر مربع دارند. این مسجدها توسط افراد خیرخواه در محلهها یا در امتداد بدنه بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند.
مسجدهای اولیه بسیار ساده ساخته میشدند و فضای کالبدی آنها متشکل از شبستانی بدون در بود که در جلوی آن حیاط یا فضای باز نیمه محصوری وجود داشت. بتدریج و با گذشت زمان و روی کار آمدن حکومتهای سلطنتی، بر عظمت و شکوه معماری مسجدها افزوده شد.
در ایران، عناصری از معماری بومی در فضای کالبدی مسجدها مورد استفاده قرار گرفت. ایوان، یکی از این عناصر بود. نخست، یک ایوان در شبستان اصلی و سپس دو ایوان روبهروی یکدیگر که اغلب یکی به ورودی اختصاص داشت، به ساختمان مسجد اضافه شد. تعداد این ایوانها در مرحلهای از تکامل طرح مسجد، به چهار عدد رسید. عنصر دیگر، عبارت از چهار طاقیهایی بود که در پیش از اسلام به عنوان بخشی از فضای آتشکدهها و آتشگاهها مورد بهرهبرداری واقع میشد و پس از اسلام بعضی از آنها به عنوان مسجد مورد استفاده قرار گرفت. این عنصر و گنبد به صورت گنبد خانه، در بخش شبستان اصلی مسجد به کار گرفته شد و بر عظمت فضای مسجد افزود. بدین ترتیب روند شکلگیری فضای کالبدی مسجد منجر به تکوین طرح فضاهای چهار ایوانی شد. طرح فضاهای چهار ایوانی که پیش از اسلام نیز شناخته شده بود، متأثر از جهانبینی و فرهنگ ایران باستان و در ارتباط با جهات چهارگانه مقدسی که در ارتباط با فضای مثالی و توجه به حرکت و سیر خورشید، شکل گرفته بود. طرح مزبور چنان مورد استقبال قرار گرفت که نه تنها در ساختمان مسجدها، بلکه در بنای مدرسهها و کاروانسراها نیز به کار برده شد. البته این طرح بیشتر در مسجدها و سایر بناهای بزرگ به کار برده میشد و عمومیت استفاده از آن، مانع از تکوین در فضاهای معماری نمیشد.
مسجدهای جامع، از جنبة روند شکلگیری فضاهای کالبدی، به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول، شامل مسجدهایی که ساختمان آنها در طول تاریخ تغییر شکل پذیرفته و در هر دوره، فضاهایی به آنها الحاق شده و بخشهایی از آن را تغییر شکل دادهاند. مسجد جامع اصفهان نیز که هستة اولیة آن پیش از زمان آلبویه ساخته شده بود، در دورة مزبور و پس از آن در عهد سلجوقیان و در دورههای بعد، همواره شاهد تغییراتی در فضای کالبدی خود بوده است.
گروه دوم، شامل مسجدهایی است که از ابتدا با نقشهای از پیش طرح شده ساخته میشدند. و هیچ تغییر شکلی را نمیپذیرفتند. این مسجدها که اغلب متعلق به دورة صفویه و بعد از آن هستند، بیشتر به صورت بنایی مجزا از فضاهای کالبدی پیرامون خود و گاهی بیتفاوت نسبت به آنچه در برخی از جوانب و اطرافشان وجود داشت، ساخته میشدند. این مسجدها با داشتن یک ورودی عظیم و با شکوه ، خود را از فضاهای اطرافشان متمایز میساختند و نظر بیننده را جلب می کردند.
تزیین بناهای مذهبی با آجر که در زمان سلجوقیان رایج، و در دورة ایلخانان تکامل یافته بوده، در دورة صوفیان جای خود را به تزیین پرکار و گستردة کاشیکاری داد. تزیین ساختمان به طور عمده متوجه فضای درونی بنا بود و پوستة خارجی بنا بسیار ساده بود و در اغلب موارد با کاهگل پوشانده میشد. تنها جایی که در نمای خارجی تزیین میشد و خود را جلوهگر میساخت، فضای ورودی بنا بود. تزیین ورودی مسجدها و سایر بناها از دورة ایلخانان به بعد، بسیار مورد توجه قرر گرفت. در این بناها، فضاهای ورودی، بسیار مرتفع و با شکوه ساخته میشد.
بعد از دورة هخامنشی گنبد، که در پی نیاز و ضرورتی فنی - ساختمانی، برای پوشش فضای بزرگ بدون استفاده از چوب، در زمان اشکانیان اختراع شد و در آن دوره و سپس در عهد ساسانیان در ساختمان کاخها و آتشکدهها مورد استفاده قرار میگرفت و پس از آن برای پوشش بخشی از آن فضای شبستان به کار گرفته میشد به سبب استفاده زیاد از آن در مسجدها و سایر فضاهای مذهبی موجب شد که مفهومی سمبلیک کسب کند و به عنوان نشانه و سمبلی برای فضاهای مذهبی مورد توجه قرار گیرد. جنبة نمادی و سمبلیت گنبد از چنان قدرتی برخوردار شد که امروزه برای بیان جنبة مذهبی ساختمان مسجد ها، مورد استفاده قرار میگیرد و هنوز هیچ عنصر و شکلی نتوانسته است جای آن را بگیرد و حتی تصور چنین تحولی در آیندة نزدیک دشوار به نظر میرسد.
مناره: همان گونه که از مفهوم واژه آن بر میآید، عنصری جهت تبادل اطلاعات از راه دور توسط آتش، و به طور کلی محل آتش بود و پیش از اسلام کاربرد داشت. این عنصر پس از اسلام ابتدا به صورت ساده و منفرد برای خواندن اذان و آگاه کردن مسلمانان از وقت نماز به کار میرفت. عنصر مزبور پس از قرن پنجم و ششم هجری، پس از پذیرش کاربردی فنی در جنب سر در ورودیها و جنب ایوانهای اصلی مسجدها و سایر بناهای مذهبی، به صورت عنصری نمایشی و تزیینی درآمد و جنبهای نمادی به خود گرفت.
نکتة بسیار مهم در مورد عناصر فوق، این است که با وجود آن که امروزه آنها به عنوان سمبل و نشانهای از فضاهای مذهبی شناخته شدهاند، اما این امر لزوماً به این معنی نیست که عناصر مزبور در زمان گذشته و در همة دورهها و در همة شهرها، دارای چنین مفهومی که امروزه دارند، بودهاند؛ هر چند که پذیریش وجوه مشترکی بین مفاهیم و جنبة ادراکی آنها در طول تاریخ ممکن است.
مساجد بادگیردار: در اقلیمهای کویری خشک و گرم، ساختن سرسراها، گل افرنگها، هواکشها و بادگیرهای حفرهای در تیزه گنبدی پوششهای عرفها، رواقها، شبستانها موجب نوررسانی و تهویه و کوران هوا و خنکسازی فضاها میشود. همچنین وجود بادگیرهای مرتفع باداشتن فضاهای کانال وسیع در نقاط مشخص سبب کشش باد به درون فضاها میشود. در مواردی وجود بادگیریهای مضاعف در محراب و شبستان هوای محیط را مطبوع می کند.
- مسجد جامع بزرگ یزد
- مسجد جامع قدیم
- مسجد جامع نو
مسجد جامع (جمعه) بزرگ یزد
یکی از مساجد بزرگ جامع ایران و درخشانترین بنای شهر یزد مسجد جامع آن است.
بنایی است قدیم و بسیار فاخر و جمیل. درخشندگی کاشیها، بلندی منارها، زیبایی گچکاری، گشادگی صحن، خوابیدگی و بالاخره شبستان زمستانی وسیع هر یک عنصری و عاملی از بزرگی، زیبایی، هنرمندی این یادگار ارجمند و دست پرودة هزار سالة یزد است.
وصف معماری و هنر ساختمانی آن را محمد کریم پیرنیا در یادداشتهای راهنماوار مربوط به آن شهر چنین کرده است:
«ایوان بزرگ و غرفه ها و گوشوارها و بزوارها و رواقها و طبنیهای آن همه در حد زیبایی است و معماری با شکوه پارتی را با همه جلال و احتشام و نغزی و ریزه کاریش به یاد میآورد.
قوسهای جناغی خوش اندامش که تناسب 4 و 3 دارد در عین نغزی ژرفنگری معماری ایرانی را در استواری بنا نشان میدهد. تکیة بلند و سر در آسمانش با اینکه اندامی بس کشیده دارد بر شانهای نازک ایستاده و فشار عمودی منارههای که آفریدة ذوق هنرمندان ایرانی است جزرهای باربر آنرا نغز و نازک کرده است. روشنایی گنبد با وضع طاقچههای گچ اندود در برابر روزنهای مشبک بنحوی شاعرانه تأمین شده.»
با وجود آنکه این مسجد از آثار دینی در شهر یزد و از نمودهای با ارزش و معماری تاریخی ایران است نخستین مطالعة دقیق عبارت است از مقالة تحقیقی ماکسیم سیرو که تحت عنوان زیر نشر شده است:
تحقیق در باب مسجد جامع یزد از دو قسمت تشکیل می شود. یکی اطلاعات تاریخی منقولات مربوط به مسجد جامع قدیم که فعلاً اثری از آن باقی نیست. دیگر آنچه مربوط به مسجد جامع کنونی که از عصر مظفری است و آن را بر جای مسجد جامع قدیم ساختهاند.
در زبان فارسی، مقالة مختصری که دربارة این مسجد نشر شده از آن علی جندقی یزدی است.
شامل ورد77صفحه ای
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 857 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
فایل پاورپوینت 33 اسلاید
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 3806 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
طراحی داخلی چیست؟
طراحی داخلی (Interior Design)
به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینهسازی فضاهای داخلی ساختمانها به منظور انجام فعالیتهای روزمره یعنی زندگی و کار است
بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری میشود. این فضاها محیطی را ایجاد میکنند که پاسخگوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیتهای ما در آن صورت میگیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح میبخشد، فضای داخلی آن است. بنابراین میتوان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیتهای ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحتسازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.
طراحی داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است. از اینرو موضوع طراحی داخلی به هیچ وجه محدود به اقشار مرفه و خانههای اعیانی نیست.
طراحی داخلی میتواند برای کل جامعه و طبقات کمدرآمد هم مفید باشد. اگر قناعت را اصل اساسی امروز جامعه بدانیم و قصد داشته باشیم امکان زندگی راحت را در فضای 40 یا 60 متری آپارتمانها فراهم کنیم، طراحی داخلی یک ضرورت گریزناپذیر خواهد بود. طراحی داخلی میتواند به ما نشان دهد که در این فضای کوچک چطور و با چه وسایلی باید زندگی کنیم.
از آنجا که طراحی داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای روحی ـ روانی انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگیهای رفتارهای انسانی در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد.
از اینرو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که میخواهد آن فضا بر استفادهکننده داشته باشد.
طراحی داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفهها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمیگیرد.
این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
طراحی داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار میگیرد، به همان میزان که شامل جنبههای کاربردی، ساختاری و فنی میشود، طراحی تجسمی و جنبه های بصری و زیباییشناسانه را نیز در بر دارد.
از اینرو طراحی داخلی اغلب در ردیف هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.
فایل پاورپوینت 29اسلاید
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1767 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
تاریخچه
مسجد جهانشاه یا مسجد کبود (گوی مسجد) از آثار ابوالمظفر جهانشاه بن قرا یوسف از سلسله ترکمانان قراقویونلو می باشد که در870 هجری به همت و نظارت جان بیگم خاتون،زن جهانشاه بن قرایوسف قره قویونلو ،پایان یافته است.
در کتابهای تاریخی،این بنای باشکوه را «عمارت مظفریه»خوانده اند که مورد توجه ابو المظفر یعقوب بهادر خان قرار گرفت.در این روزگار تبریز در نهایت آبادانی و رونق بود.در نیمه اول قرن یازدهم هجری،کاتب چلبی و اولیا چلبی جهانگردان ترک عثمانی و در نیمه دوم همین قرن،تاورنیه و شاردون جهانگردان فرانسوی از این مسجد دیدن کرده بودند.کاتب چلبی در تاریخ جهان نما می نویسد:
«درگاه مسجد جهانشاه بلند تر از طاق کسری است.بنایی عالی است که با کاشیهای زیبا آراسته شده،گنبد های بلندی دارد....جامع دل انگیزی است که هر کس داخل شود دلش اجازه بیرون شدن را نمیدهد.لیکن شیعیان غالبااز رفتن بدان مسجد خودداری میکنند.این بنا با کاشیهای زیبا آراسته شده،گنبدهای بلندی دارد و همه در ودیوار آن با کاشیهای رنگارنگ زینت یافته است»
وجه تسمیح مسجد کبود
در زمان ابومظفر جهانشاه در قرن 9 ه.ق ساخته شده و به همین دلیل نام دیگر آن مسجد جهانشاه میباشد. مسجدی است تماماً مسقف که به دلیل عدم رسیدگی و تجربه زلزلههای متوالی، تخریب شده است. ویژگی منحصر به فرد و محرز این بنا، پیشآمدگی پیشخوان مسجد همچون مساجد دیگر مغول و تیموری و همچنین استفاده از کاشیهایی به رنگ لاجوردی و آبی در نماسازی است که به این خاطر به آن مسجد کبود میگویند.
معماری مسجد
نمای روبروی مسجد با سردرب کاشیکاری شده،شکوه و جلال بخصوصی دارد.مصالح بنا آجری است.سنگهای ساختمانی نادری در آن به کاررفته است.از بقایای مسجد معلوم می شود که آجرها با گچ بند کشی شده است.صحن مربع شکل،حوضی برای وضو،شبستانهای اطراف برای درس و همچنین پناهگاه مستمندان،مسجد را تشکیل می دادند.در قسمت جلوی صحن و رو به قبله،بنای اصلی مسجد به پا شده که محوطه ای محصور،پوشیده ومربع شکل است.فاصله پایه های سقف ضربی آن ، 12 متر است که بر روی چهار پایه یک محوطه مربع شکل قرار دارد.بالای این بنا گنبدی قرار داشت که از آجر ساخته شده بود ، که ریخته است.تزیینات دل انگیز و زیبای متنوع به داخل مسجد اختصاص دارد.کف مسجد کاشیهای براق داشت . شبستان بزرگ محاط به رواق های به هم پیوسته است و از سه سو با طاقنماهایی به رواقهای اطراف خود ارتباط دارد . این شبستان با سقفی ضربی پوشیده شده است که قطر دهانه آن 17 متر است . تنها خصوصیت جالب این گنبد ساخت آن برروی چهارپایه مربعی است که این مربع خود به خود به تقارن و تجانس در درون مسجد می انجامد لذا عظمت و زیبایی مسجد را که طی قرون مختلف به نامهای مختلف خوانده شده است باید به لحاظ معماری خاص آن دانست .
اگرنمازگاه را که شامل محراب نیز است از بنای اصلی جدا کنیم، مربعی به طول 30 متر به وجود می آید.
فایل پاورپوینت 26 اسلاید
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1620 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
عمر هنر در ایران به قدمت تاریخ است و معماری از کهن ترین هنرها است. رونق و اعتلای معماری در ایران از دوران باستان گواه آن است که این سرزمین از کانون های نخستین شهرسازی و نیزسدسازی و مهندسی بوده است که نمونه آن بناهای مختلف و سدهای باستانی و دهکده های متعدد در جای جای خاک این کشور است. آثاری که جسته و گریخته از میان نوشته های باستان شناسی و شرق شناسان به دست می آید روشنگر آن است که هنر و معماری از ۵۰۰۰سال قبل در این مرز و بوم ریشه دوانده است.
معماری ایرانی
نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان این ویژگی را آشکار می سازد که معماری ایرانی بر سه اصل استحکام، آسایش و انبساط پایه گذاری شده است. معماری ایرانی در طی تاریخ خود دارای اصالت طرح و سادگی توام با آرایش و تزیین بوده است.تمامی گستره ایران به ویژه روستاها و آثار قدیمی و باستانی آن چون کتاب زنده اما فرسوده ای از تاریخ معماری و هنر است که هر برگ از این کتاب در لحظه ای کوتاه دروازه چندین هزار سال تاریخ را بر روی تماشاگر می گشاید.
و در ادامه داریم:
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 542 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
معماری فولدینگ
فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود . فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 مطرح شد .
اولین نظریه پرداز: فیلسوف فقید فرانسوی ، ژیل دلوز .
فلسفه دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است و عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب مردود می داند .از نظر دلوز ، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است . وی در کتاب معروف خود ، ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی ( 1972) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد . از نظر دلوز ، خرد هر جایی است. زیر بنا و روبنا وجود ندارد.دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک ( 1982 ) جهان را چنین تبیین می کند : " جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . " دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن می بیند .
و در ادامه داریم:
بحث ریزوم
معماری فولدینگ= نئوباروک
معمار سبک فولدینگ :بهرام شیر دل
معمار سبک فولدینگ: پیتر آیزنمن
معمار سبک فولدینگ: گرگ لین
فایل پاورپوینت 15 اسلاید
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 3077 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
فهرست مطالب :
مقدمه
معماری چیست؟
معماری با الهام از طبیعت
معماری پایدار
معماری سبز یا پایدار
مقدمه
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
معمار معمولاً هنگامی شروع به کار می کند که محل و نوع و هزینه یک ساختمان مشخص شده اند.
محل شامل رفتار متغیر محیط طبیعی می شود که باید طبق نیازهای فیزیکی ثابت انسان تغییر داده شود؛ نوع ، فرم عمومی تعیین شده توسط جامعه است که باید طبق کاربرد خاصی که ساختمان برای آن لازم است تغییر کند؛ هزینه متضمن اقتصاد زمین ، نیروی کار و مصالح است که باید طوری تنظیم شود که با مجموعه خاصی متناسب باشد.
بدینسان طرح ریزی عبارت است از فرآیند اختصاصی کردن و نهایتاً هماهنگ کردن نیازهای محیط، کاربرد اقتصاد. این فرآیند علاوه بر ارزش سودمندی یک ارزش فرهنگی نیز دارد زیرا در تهیه یک طرح برای هر فعالیت اجتماعی معمار اجباراً بر روی انجام آن فعالیت تأثیر گذار است.
طرحریزی و محیط
محیط طبیعی همزمان یک مانع و هم یک کمک است، و معمار پیگیر جلب کمک آن و دفع حملات آن است. او به منظور مسکونی ساختن و راحت کردن ساختمان باید اثرات گرما، سرما، نور، هوا، رطوبت و خشکی را کنترل کند و پتانسیل های مخرب مانند آتش، زمین لرزه، سیل و بیماری را پیش بینی کند.
روش های کنترل محیط که در اینجا مورد ملاحظه قرار گرفته اند فقط جنبه های عملی طرحریزی هستند. معمار در زمینه های جنبه های ظاهری با آنها مواجه می شود. محل و نوع ساختمان ها در رابطه با مکان آنها، توزیع فضاها در داخل ساختمان، و سایر اجزای طرحریزی که در زیر مورد بحث قرار گرفته اند عناصر بنیادی در زیبایی شناسی و معماری هستند.
جهت گیری
آرایش محورهای ساختمان ها و بخش های آنها روشی برای کنترل آثار خورشید، باد و بارندگی است. مسیر خورشید منظم است؛ این در نیمکره شمالی به سوی نماهای جنوبی ساختمان ها است و به نماهای شمالی آنها نمی خورد، به گونه ای که امکان دارد با چرخاندن محور یک طرح به سوی آن یا پشت به آن برای گرما گرفته شود یا برای خنکی از آن دوری شود. در داخل ساختمان ، محور و استقرار هر فضا مقدار خورشیدی را که دریافت می کند تعیین می نماید. جهت گیری می تواند هوا ارا از نظر گردش کنترل کند و معایب باد، باران و برف را کاهش دهد، زیرا در اکثر اقلیم ها می توان جریان های متداول را پیش بینی کرد. مشخصات محیط بی واسطه نیز بر جهت گیری تأثیر می گذارند : درختان، شکل اراضی و سایر ساختمان ها سایه ایجاد می کنند و باد را کاهش داده یا تشدید می کنند، در حالی که منابع آب رطوبت ایجاد می کنند و خورشید را منعکس می نمایند.
طراحی
طراحی می تواند با طراحی فرم هایی از معماری که امکان دارد آثار نیروهای طبیعی را تعدیل کنند، محیط را کنترل کند. مثلاً پیشامدگی، ابزارها، بیرون زدگی ها، حیاط ها و پیشخوان ها سایه و محافظت در مقابل باران ایجاد می کنند. سقف ها طوری طراحی می شوند که برف را دفع کنند و آب را تخلیه کرده یا حفظ کنند. دیوارهای محافظ در اطراف ساختمان ها باد، نور و گرما را محدود می کنند.
پنجره بندی
پنجره ها وسایل اصلی کنترل نور طبیعی هستند؛ مقدار، توزیع، جهت، شدت، و کیفیت آن با تعداد، اندازه، شکل و محل استقرار آنها با مشخصات مواد نیمه شفاف تعیین می شوند.
ولی طراحی پنجره بندی تحت تأثیر عوامل دیگری نیز هست، مانند تهویه و گرمایش. چون اکثر مواد نیمه شفاف گرما را ساده تر از دیوارهای متوسط هدایت می کنند، در اقلیم های فوق العاده پنجره ها به طور محدودی به کار می روند. نهایتاً، از آنجایی که پنجره های شفاف رابط تماس بصری بین داخل و خارج هستند، طراحی آنها با نیازهای زیبایی و عملی مشروط می شود.
رنگ
رنگ به دلیل گستره بازتاب و جذب پرتوهای خورشید آن علاوه بر یفیت ظاهری یک کارکرد عملی طرحریزی نیز دارد. از آنجایی که رنگ های روشن گرما را باز می تابنند و رنگ های تیره آن را جذب می کنند انتخاب مواد و رنگدانه ها ابزار مؤثری برای کنترل محیطی است.
مصالح و تکنیک ها
انتخاب مواد علاوه بر خواص آنها که آنها را برای انسان مفید می سازند، با قابلیت آنها در مقاومت در مقابل محیط نیز مشروط می شود. یکی از کارهای معمار یافتن یک راه حل موفق برای دو شرط است : موازنه امتیازات فیزیکی و اقتصادی چوب در مقابل امکان آتش سوزی، موریانه و کپک، مقاوت به هوای شیشه و فلزات سبک نسبت به رسانندگی گرمایی بالای آنها، و بسیاری از تضادهای مشابه. جلوه های طبیعی خشن تر مانند بار سنگین برف، زمین لرزه، بادهای قوی و طوفان های تور نادو در نقاطی که متداول هستند با وسایل فنی خاصی کنترل می شوند.
امکان دارد به دلایل مختلف هر تعداد از این کنترل ها خارج از دسترس طراح باشند. مثلاً محیط شهری آزادی جهت گیریف طراحی، پنجره بندیف و غیره را محدود می کند و مشکلات کنترل جدید مختص خود را به وجود می آورد؛ دود، گرد و خاک ، صدا و بو.
کنترل داخلی
کنترل محیط از طریق طراحی طرح و پوسته بیرونی ساختمان نمی تواند کامل باشد، زیرا حالات فوق العاده گرما و سرما، نور و سر و صدا به داخل نفوذ می کنند که در آنجا می توانند با طراحی فضاها و با وسایل تهویه خاص بیشتر تعدیل شوند.
دما، نور و صدا همگی می توانند توسط اندازه و شکلفضاهای داخلیف روش اتصال فضاها به یکدیگر و مصالح به کار رفته در کف ها، دیوارها، سقف ها و اثاثیه، کنترل شوند. هوای گرم می تواند با تنظیم ارتفاع سقف و منابع تهویه نگهداشته شود یا آزاد شود. نور در رابطه با بافت و رنگ سطوح منعکس می شود و می تواند به وسیله دیوارهای زبر تیره کاهش یابد و توسطدیوارهای همواره روشن افزایش یابد؛ اصوات توسط بعضی از مواد انتقال می یابند و توسط مواد دیگر جذب می شوند و می توانند با شکل داخل و با استفاده از مصالح ساختمانی یا کاربردی ای کنترل شوند که براساس چگالی، ضخامت، و بافت شان امواج صوتی را تقویت کرده یا محدود می کنند.
قبل از ورود سیستم های مکانیکی و الکتریکی در قرن نوزدهم، وسایل تهویه در معماری نقش محدودی داشتند. بخاری دیواری تقریباً تنها روش کنترل دما بود (اگرچه رومی ها سیستم آبی مدرن را برای گرمایش تابشی پیش بینی کرده بودند)؛ چراغ های سوختی و شمع باید قابل حرکت می بودند و بیشتر در حوزه اثاثیه بودند تا معماری؛ همین مطلب برای آویزهای دستباف و آویزهای مورد استفاده برای مقاصد آکوستیکی صحیح است.
امروزه گرمایش، عایق بندی، تهویه هوا، نوردهی و روش های آکوستیکی به اجزای اساسی برنامه معماری تبدیل شده اند. این محافظت ها و رفاهیات صنعتی شدن محیط را آنقدر مؤثر کنترل می کنند که معماری معاصر آزاد است از قسمت اعظم رویکردهای سنتی به طراحی محل و داخل استفاده کند یا آنها را کنار گذارد.
نقشه های معماری و تکنیک های طراحی
برای ما شواهد فراوانی وجود دارد که مطئمن باشیم که اکثر بناهای یادبود اسلامی قبل از اینکه ساخته شوند روی نقشه طراحی شده اند. معماران اسلامی تکنیک های رسم دنیای باستان را به ارث گرفتند که علاوه بر نقشه های اجزایی، با توجه به ابزارهای ظریف ترسیم هندسی که در ساختار حفاری باستان شناسی یافت شده اند نیز می دانیم خیلی اصلاح شده اند. توصیف البلوی مورخ از ساختمان مسجد ابن تولون در قاهره (9-876) تأیید می کند که تا ورود کاغذ از چین در قرن نعهم پوست مورد استفاده بوده است. احمد (زندانی) گفته است "بیایید، در مورد ساختن مسجد چه می گویید؟" مسیحی پاسخ داد : "من آن را برای پرنس رسم خواهم کرد، برای او که با چشمان خود ببینید، بدون یک ستون بلکه دو تا برای محراب". احمد دستور داد که پوست ها برای وی آورده شوند، و مسجد را رسم کرد.
فایل ورد 13 ص
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
سلجوقیان: ساختمان مظهر زیبایی
معماری سلجوقی موقر و نیرومند و دارای ساختاری بغرنج بود. ولی اینهمه نه ناگهانی بودند و نه تصادفی، بلکه تجلی متعالی یک رستاخیز ایرانی بود که در اوایل سده دهم با سامانیان آغاز شد. این رستاخیز در زمان سلجوقیان به اوج خود سید، چون هرچند ایجاد آثار هنری پس از سده دوازدهم نیز ادامه یافت، الخطاطی مشهود در نیروی خلاق پدیدار گردید. این مساله اغلب وقتی صادق است که نیروی جنبش یک عصر بزرگ به نهایت می رسد و گرایش به ایجاد بناهای تاریخی و کارهای پهلوانی جای خود را به داستانسرایی و یادآوری گذشتگان می دهد.
زمینه فرهنگی
ایران علاوه بر منابع دایمی خود مقدار زیادی از ثروت اقتصادی و معنوی قلمرو و عباسیان برخوردار بود که در اواسط سده هشتم در تحت تسلط ایرانیان در بغداد ایجاد شد. انگیزه های خلاق جامعه های متفاوت و غالباً رقیب، پیوسته حیات فرهنگی و تفکر اسلامی را گسترده و تقویت می کرد و محتوی غنی تر و سرمشقهای تازهتر زیباشناختی و معنوی فراهم می ساخت. مهمترین آنها تناسب سازی و حفظ فرهنگ یونانی بود. علم و حکمت یونانی، از طریق ترجمه های سازمان یافته با سرمایه مامون عباسی (813-833) در ایران شناخته شد. و در آنجا هم درست مانند پیدایش رستاخیز در اروپا، تاثیری قاطع داشت. آثار جالینوس، افلاطون و ارسطو به وسیله همه رهبران فکری ایران با پیگیری مطالعه شد. به علاوه، خلفای عباسی علاقه عمیقی به معارفدر جدی ترین شکل آن داشتند. (اطلبوالعلم ولو بالعین) سفارش پیامبر اسلام بود و بعد از عبادت، کسب معرفت مقدسترین کار تلقی می شد، که حتی برایمان بی دلیل ترجیح داشت.
منصور عباسی (754-75) در تشویق علوم شرکت جست و حمایتش از شعرا و فضلا پیدایش گروههایی برای مباحثات جدی را معمول ساخت. چنین تاسیساتی با علاقه مورد پذیرش قرار گرفت و راه موثری برای ایجاد و ترویج فرهنگ تازه شد. در سراسر اعصار اولیه اسلامی، با اینکه نبوغ ایرانی برای اداره امپراطوری اسلامی اهمیت اساسی داشت، شخصیت ملی خود ایران سترون و افسرده مانده بود. ولی در اثنای سده دهم ایران، شاعران، حکما، ریاضی دانان، منجمان، طبیعی دانان، مورخان، جغرافیدانان و لغت نویسان برجسته ای پرورد، که اغلب درخشان و بسیاری شان دارای اعتباری بیهمتا بودند و و همه با اصالت، شجاعت و ظرفیت فرهنگی فراوان، عصر ساسانی علی رغم کشمکشهای سخت و طاقت فرسا در ایران، دوران ادب و تمدن بود. بیشک در مقام مقایسه، همان عصر در اروپا دوران تاریکی به شمار می رفت.
بی شک مهمترین عنصر در آغازگری رستاخیز ملی ایران شاهنامه فردوسی بود که در سال 1010 به اتمام رسید. این کتاب که از بزرگترین حماسه های جهان است، بلافاصله به طور دائم در دلهای مردم راه یافت. از آغاز پیدایش اسلام که ایران آن را با علاقه پذیرفت، هیچ اثر هنری مستقلی را پیش از فردوسی نمی توان ذکر کرد. با اینکه عربی جایگزین فارسی شده بود، فردوسی منظومه خود را به شعر فارسی نوشت و به پاکسازی زبان از واژه های خارجی پرداخت و به آن شخصیتی تازه و نیرومند بخشید. او در تمام پنجاه هزار بیت شعرش بیش از نهصد و هشتاد و چهار عبارت عربی به کار نبرده و بقیه فارسی سره است. او نه تنها بهره گیری از زبانی نوسازی شده و با شکوه را احیاء کرد، بلکه کتابش اعتماد و میهن پرستی تازهای پدید آورد. شاهنامه افتخارات گذشته ایران را بیان، سنت های آن را احیاء جشن های ملی را تجدید، احساسات ملی را تریوج و در عین حال آینده اش را پیشگوئی می کرد.
در این لحظه حساس از تاریخ ایران رسوم ملی نیروی جنبش چشمگیری یافت. فردوسی از طریق دستاورد خویش ذخایر ایران را به حرکت در آورد.م او مقام بزرگترین شاعر ایران را داراست و نه تنها در غنای فرهنگی ملتش سهیم است.
مییل فطریشان به ریاضیات و علوم طبیعی را هم تشویق کرده. به این ترتیب روح استقلال معنوی و خلاقیت در سراسر ایران نفوذ می کرد و دستاوردهای این عصر میتوانست کشور را برای از سر گذراندن مصایبی که در راه بود رهبری کند.
فرمانروایان که در میانشان فضلا و شعرای واقعی هم بود، در حمایت از شعرا، هنرمندان و فضلا با هم رقابت می کردند. حامی علم و ادب بودن وظیفه ای شاهانه تلقی می شد و نشانه با ارزش برای احراز مقام و قبول عامه بود.
کتابخانه های عصر گویای داستان فرهنگی با مشارکت وسیع است، که در آن معرفت محترم شمرده می شد. صاحب بن عباد وزیر آل بویه کتابخانه بزرگی داشت با بیش از 000/200 مجله کتاب. هر مسجد یک مجموعه کتاب داشت و قاضیان گردآوری و حفظ آنها را تشویق می کردند. قاضی نیشابور خانه ای را همراه با کتابخانه برای استفاده خاص علمایی که از آن شهر دیدار می کردند، اختصاص داد و حتی هزینه زندگی آنها را هم تأمین می کرد. یکی از معروفترین کتابخانه ها را عضدالدوله گرد آورد. و در بنای خاصی در شیراز جای داد. تالار طاق ضربی بزرگی به اطاق های متعدد باز می شد که در آنها کتاب ها را در صندوق های مخصوصی نگهداری میکردند. فهرست منظمی برای آنها تنظیم شده بود. البته بقیه جهان اسلام هم در علاقه ایران به کسب معرفت سهیم بود، مثلاً ابن ندیم بغدادی از همه کتابهای شناخته شده در آن عصر اعم از اسلامی و غیر اسلامی، فهرست مفصلی تالیف کرد. این کتابخانهها مورد استفاده وسیع و عاقلانه ای قرار می گرفت، درهای اغلبشان به روی همه استفاده کنندگان باز بود و تسهیلات- از جمله اعتباراتی برای قلم و کاغذ- تأمین می شد.
از این اوضاع و احوال یک عده، فضلا، علماء، طراحان و هنرمندان پدید آمدند که در بسیاری زمینه ها به کامیابی های مهمی دست یافتند. در هر دو عصر آل بویه و سلجوقی برخی از بهترین منسوجاتی بافته شد که تا کنون به دست آمده است. طرحهایی قوی و سنگین، با اصالت و برازندگی و تجسم نمایان و در عین حال فنون بافندگی بی همتا.
متخصصانی که سفالگری این عصر و بیشتر کارهای نیشابور و سمرقند را دیده اند آنها را ظریف ترین آثاری می دانند که تا کنون شناخته شده است. نیمه دوم سده نهم شاهد ظهور عده ای از دایره المعارف ها و تاریخهای عمومی، لغت نویسان و نحویانی بود که به طور جدی برای تکمیل زبان به عنوان وسیله موثلر صراحت و ارتباط کار میکردند و بر رونق عصر جدید طلوع معرفت می افزودند.
هر یک از شاغل علمی موجب پیدایش متفکران بزرگی شده که بسیاری شان در رشته های مختلف سرآمد بودند. رازی (ح 850-923) پزشک نامدار، چیزی فراتر از بزرگترین پزشک بالینی اسلام بود و در عین حال شیمیدان و فیزیک دانی بود که تاثیرش در سراسر جهان اسلام منتشر شد و در عصر رستاخیز در اروپا نمایان گشت. لایق ترین همکاران او ایرانی بودند. یکی از آنان به نام دینوری در عین حال لغت نامه نویس، مورخ، گیاهشناس و منجم بود.
در سده دهم، طبری (838-923) مولف تاریخ موسیقی ده جلدی[1] که حاوی اطلاعات تاریخی و حتی باستان شناسی با ارزشی است، یک زیج، صورالکواکب و برخی ابزارهای نجومی ابتکاری را به وجود آورد. حکما و مورخان کم آوازهتری هم بودند که البته آثارشان در سطح والایی قرار داشت. ریاضیات و نجوم سخت تشویق میشد و در یک دایره المعارف ایرانی مربوط به سال (976) به نام مفاتیح العلوم به خوبی تلخیص شده بود و علمایی در رشته های مختلف شرحهای مشترکی تحت عنوان رساله های اخوان الصفا منتشر می کرد. در نیمه اول سده یازدهم فعالیت فکری به نقطه اوج خود رسید. در میان فضلای این عصر دو تن از بزرگترین دانشمندان جهان بودند که به این عصر یک برجستگی جهانی بخشیدند این دو عبارت بودند از ابن سینا (980-1037) و بیرونی (مستوفی 1048).
شاید از این دو ابن سینا بزرگتر باشد- دارای آثار بیشتر، فراگیرتر، درخشانتر، جامعتر شخصیتی سازمان دهنده و خستگی ناپذیر بود. او ریاضیدان، منجم و شاعری مادرزاد بود که در زمینه فیزیک کارهای درخشانی کرد. و از نخستین شخصیتهای برجسته جهان در زمینه پزشکی و رشته وابسته آن داروشناسی بود. او در مقام یک مرجع استناد پزشکی در سراسر اروپا سخت مورد احترام قرار گرفت و کتابهای پزشکیاش تا سده هفدهم در اکسفورد و مون پلید متنهای پایه بود.
در نیمه دوم سده یازدهم عمرخیام شاعر محبوب می زیست که در عین حال فیلسوفی اصیل و ریاضیدانی بزرگ بود. او یازده نوع مختلف از معادلات در جد سوم را تشخیص داد. در سال 1074 تقویم تازه ای تنظیم کرد. با اینهمه هنوز به عنوان یک جبران برجسته شناخته می شود. یک شخصیت کاملاً متفاوت دیگر که بر همان عصر تاثیر گذاشت، (غزالی 1038-1111) بود که دارای قدرتی معنوی، احساساتی عمیق و ایثار محض بود. او در شاعری، حکمت و فقه شهرت داشت ولی بنا به عرف زمان اطلاعات مفیدی در برخی از علوم بدست آورد. و رسالاتی در باب اختر شماری و اصول اساسی نجوم نوشت. سلجوقیان که طایفه ای ترک و ایرانی بودند، به این تمدن بسیار پیشرفته وارد شدند و رهبرانشان با فرهنگ ایرانی، که به دست سامانیان و غزنویان در آسیای میانه ایجاد شده بود، تا حدی آشنایی داشتند. آنان می باید تا حدی تحت تاثیر شکوه و عظمت غزنوی قرار گرفته باشند، ولی روش زندگی سخت گیرانهشان و تثایر سازنده دشتهای زادگاهشان در آسیای میانه آنان را به شیوهای نیرومندتر و کم بضاعت تر معتقد ساخته بود.
سلجوقیان به رهبری طغرل بیک (1031-63) در جنگ های متعدد سالهای (1037-51) ایران را گشودند. بقایای دولت آل بویه را بر انداختند. و سلسله سلطنتی مهمی تاسیس کردند که در تاریخ کمتر نظیری داشت.
آلپ ارسلان، ملکشاه، سلطان سنجر همه مردانی صمیمی و جدی بودند. که برای حکومتی توام با عزت زاده شده بودند.
معماری سلجوقی
قدرت و نجابت معماری سلجوقی بی شک به بهترین صورتی در مسجد جامع اصفهان تجلی کرده، که یکی از بزرگترین مسجدهای جهان است. اصفهان از اوایل اسلام به خاطر در مرکز قرار داشتن و زیبائی های طبیعی اش مستعد بزرگ شدن بود و ناگزیر مسجد جامعش می باید بزرگ می شد. مسجد جامع اصفهان، به عنوان یک بنای با شکوه در شهری که در اعصار کاملاً مختلف و در دوران فرمانروایان متعدد به پایتختی برگزیده شد، کاملاً سلجوقی نبود، ولی آن بخشهایی که از عصر سلجوقی است، حتی امروز هم شکوه عمده آن است. در بیت ساختمان کاملاً متمایز آن بیش از 800 سال از معماری ایران هویداست وتاریخ آن از سده یازدهم تا هجدهم را در بر می گیرد. در عمر طولانی آن بارها جنگ پیش آمده و بارها آسیب دیده و بازسازی شده و چیزی نمانده که ویران شود. با اینهمه، مسجد بر جای است و همه تریباسی کنند. آن که همگی هنوز کاملاً خوانده نشده، اطلاعات خوبی درباره شکلهای عالی آن به دست می دهد.
یک حیاط چهار ایوان (60*70متر) به وسیله رواقها و دهلیزهای روباز دو طبقه کاشیکاری یا آجر نخودی احاطه شده است. یک ایوان دراز که به ویژه کاشیکاری آراستهای دارد، به یک شبستان گنبددار باز می شود که بنا بر کتیبهاش به زمان نظامالملک در آغاز پادشاهی ملکشاه (سال 1072 و تقریباً به یقین پیش از سال 1075) ساخته شده است. (شکل 105-108، 110)
ولی برخی از بناهای قدیمی تر را هنوز می توان دید و احتمال دارد که قسمت زیرین این مسجد از اواخر سده دهم باشد. این اطاق، فضادار و عالی با عظیمتی خیره کننده- گنبد عظیمی را نگهداشته، به قطر 17 متر که بر روی گوشواره های سه بره قرار دارد. (شکل آنها گسترش سبک بقعه دوازده امام یزد مربوط به عصر آل بویه است). گوشواره ها به نوبه خود بر روی پایه های قطور استوانه ای قرار گرفته که بالایشان گچبری های متکائی سبک عباسی و مسلماً مربوط به زمانی پیش از ساختمان خود گنبد بوده است. (شکل 118) مسجد را رواقها و شبستانهای پوشیده از اقسام طاقهای آجری گنبد مانند احاطه کرده که برخی دارای دنده و شبکه پشت بند مستقل به شیوه گوتیک است. (این حاکی از امکان یک رابطه همکاری است) شکل 119
اغلب این طاقها روی ستونهایی است که تاریخ شان از پیش از سلجوقی تا عصر متفاوت است. همه ایوانها در عصر سلجوقی بازسازی یا تجدید آرایش شده است. نشان می دهد که نقشه اصلی بنای مجسد در عصر سلجوقی قبلاً آماده بوده است.
ایوان شمال غربی که از بیرون یک بنای راه راه است. از داخل باستونهای بزرگی (احتمالاً از سده هجدهم، چون تجدید تزئینات دارای تاریخ 1744 است). پرشده سایر اجزای مهم مجموعه مسجد جامع شامل یک شبستان طاق ضربی (ح 48*25متر) است که در سال 1447 ساخته شده و بیشتر بدون تزئینات است. اطاقی با محرابی عالی از اوایل سده 14 مربوط به الجاتیو و مدرسه ای که در سال 1366 ساخته شده و دارای یک طاق عرضی و ایوان ورودی جالب است.
ولی اینهمه تنها بخش هایی از یک بنای بزرگ و تودرتوست که توصیف شان در این مختصر نمی گنجد. از لحاظ زیبائی، مهمترین واحد مسجد جامع گنبد کوچک ولی عالی شمالی معروف به گنبد خرکاست. از سال 1088 که درست در نقطه مقابل محراب قرار دارد. این شاید کامل ترین گنبد ساخته شده است. وقار و قدرت به یاد ماندنی گنبد مربوط به ابعادش نیست (با 20 متر بلندی و 10 متر قطر)، بلکه ناشی از طرح آن است. همه جنبه ها با دقت زیاد بررسی شده و در حد کمال یک غزل در یک کل کاملاً جوش خورده است. از لحاظ مکانیکی با ضرورت های ریاضی یک گنبد کمال مطلوب برابری می کند.
و در نقاط حساس به حد دقتی رسیده است که همتای آن است. در هر گوشه چهار طالقچه هلالی باریک با ستون ه های نبشی دنباله گوشواره ها را به سمت پائین تشکیل می دهد. از سطح کف، این ستون چه ها چشم را با سرعت متوجه گوشوارههای سه پره می کند. خود گوشواره را قوس بزرگتری احاطه کرده که همراه با قوسهای مشابه طول دیواره های جانبی یک حلقه هشت گوش از قابهای کم عمق را نگهداشته و با پایه گنبد یکی شده است. همه شکل های قوسی از جمله گنبد دارای یک بدنه است و عنصر کلیدی یا نقشی را تشکیل می دهد که از گوشه ها آغاز می شود. با جامعیتی متوالی یک عنصر را در میان دیگری فرا می گیرد تا آنکه کثرت آنها به تحلیل می رود و به گنبد می رسد- نتیجه نامنتظر حرکت مختلط به سوی بالا. بدین سان گنبد نقطه اعتلای یک جریان نیروی عمود روست. یک چنین توالی طبیعی و منطقی از شکلهای یکسان که با دقت تصریح شده به این فضا چنان یکپارچگی و وحدت کاملی میبخشد که آن را به اندازه هر چیزی در معماری ایرانی موثر می سازد.
رنگ مفرغی آرام آجر تنها با حاشیه های تزئینی دودی و سفید جلوه گر می شود و بر حالت موقر آن می افزاید. ولی احساس تمامیت محص از کمال خود شکل ناشی میشود. این گنبد تک جداره قریب 900 سال بدون یک ترک خوردگی در کشوری زلزله خیز دوام آورده و شاهدی است بر «ریاضیات دقیق و مکانیک بی عیب» معمار عصر سلجوقی. آن هم مانند گنبد قابوس «به خاطر ابدیت ساخته شده است».
فایل ورد 51 ص