دسته بندی | جزوه های درسی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 560 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 91 |
وقتی با شخص
ارتباط برقرار مینمائیم در حقیقت برقراری یک نوع اشتراک فکر و تفاهم اندیشه با اوست.
ارتباط جریان دوطرفهای است که طی آن دویاچند نفر به تبادل افکار نظریات، احساسات و
حقایق میپردازد و از طریق به کار بردن پیامهایی که معنایش برای آنها یکسان است به انجام این
امر مبادرت میورزند و هرگونه انتقال پیام بین فرستنده از یک طرف و گیرنده از طرف دیگر ارتباط
محسوب میشود، چه فرستنده انسان باشد چه یک دستگاه مکانیکی، ارسطو فیلسوف مشهور، هدف
ارتباط را جستجو برای دستیافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران
میداند، به این صورت که برقرار کنندة ارتباط از هر راه و یا وسیلهای که امکان داشته باشد طرف
مقابل ارتباط یا مخاطب خود را تحت نفوذ در آورده نظر و عقیده خود را به او میقبولاند. پیامها
مستقیماً بین دو طرف مبادله میشود چنین ارتباطی رودر رو است و پیام دهنده و پیام گیرنده در
برابر هم قرار میگیرند و از مقاصد و اهدافشان نیز باخبرند البته در چنین ارتباطی ممکن است
پیامدهنده و یا گوینده شخص واحدی باشد اما مخاطبان تعداد کثیری باشند مانند سخنرانی یک
نفر در جمعی.
دانشمندان مقصود از برقراری ارتباط را موارد زیر میدانند:
-1 شناخت اوضاع و احوال و آشنایی با حوادث و وقایع
-2 ترغیب دیگران به قبول یک فکر و عقیده خاص و اقناع آن
-3 سرگرمی و تفریح
انواع ارتباط
در مقولۀ انواع ارتباط و تقسیمبندی آن میان دانشمندان علوم ارتباطات اتفاق نظری وجود
ندارد و در این زمینه نظرات مختلفی ارائه شده است اما به طور کلی میتوان به انواع ارتباط زیر
اشاره کرد:
-1 ارتباط خصوصی و بدون واسطه
ارتباطی است رو در رو که طی آن پیام بدون واسطه و مستقیم بین پیام گیرنده و
پیامدهنده مبادله میشود، این نوع ارتباط ویژگیهایی دارد:
الف – فرصت جابجایی پیامگیرنده و پیامدهنده
ب – فرصت تصحیح یکدیگر
3
ج – ارتباط چهره به چهره و عمیق
د – قابل رؤیت بودن آثار پیام
-2 ارتباط جمعی یا عمومی
Massmedia ارتباط جمعی یا عمومی تعبیر جدیدی است که جامعهشناسان برای مفهوم
بکار بردهاند. ارتباط جمعی یا عمومی انتقال اطلاعات با وسایلی چون (روزنامه، کتاب، امواج، رادیو و
تلویزیون و ...) برای گروه کثیر و غیرمحدودی از مردم با سرعت زیاد است و زمینه ارتباط میلیونها و
میلیاردها انسان را فراهم میسازد ارتباط جمعی خاص جوامع تودهای است این گونه ارتباط فاقد
محدودیت زمانی و مکانی است البته امروزه با توسعه و تکمیل تکنولوژی وسایل ارتباط جمعی مثل
اینترنت بسیاری از محدودیتهای ارتباطی از میان رفته است.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش سرمایه انسانی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
براساس دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت، منابع شرکت به عنوان مهمترین محرک رقابت و عملکرد محسوب میشوند. این منابع شامل داراییهای مشهود و همچنین داراییهای نامشهود ایجاد شده در داخل شرکت است که به گونه ای کارآ و اثربخش در راستای اجرای راهبردهای سودآور و رقابتی خاص به کار گرفته میشود. نوع اول داراییها (از قبیل اموال، ماشینآلات، تجهیزات و فناوریهای فیزیکی) عموماً مشهود، متداول، به راحتی تقلیدپذیر و قابل جایگزین است. به علاوه این نوع داراییها به راحتی در بازار آزاد داد و ستد میشود. نوع دوم داراییها عموماً نامشهود، ارزشمند، نادر و اغلب بینظیر و غیرقابل جایگزین است. این نوع داراییها، داراییهای راهبردی است که میتواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار و عملکرد مالی برتر شود(ستایش و کاظم نژاد، 1388). در اقتصاد امروزی رشد و تولید ثروت عمدتاً از داراییهای نامشهود سرچشمه گرفته و پیشرفتهای اقتصادی اکثر سازمانهای موفق نیز حاکی از این مطلب است که ارزشافزایی بیشتر متکی به داراییهای نامشهود است تا داراییهای فیزیکی(شجاعی، بیگی و نظری پور، 1389). در ادامه مباحث چهار دارایی نامشهود سازمانی تحت عناوین سرمایه انسانی، سرمایه رابطهای، سرمایه سازمانی و سرمایه اطلاعاتی مورد بحث قرار خواهند گرفت.
سرمایه انسانی بالاترین و باارزشترین سرمایه و بزرگترین دارایی هر سازمان و کشور محسوب میشود، و تنها سرمایهای است که با استفاده بیشتر کاهش نیافته و به صورت فزاینده توسعه پیدا میکند. در حقیقت سرمایه انسانی مهمترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است که شامل تمامی قابلیتهای فردی، استعدادها، دانش و تجربه کارکنان و مدیران یک سازمان میباشد. سرمایه انسانی عواملی نظیر دانش کارکنان، مهارت، توانایی و نگرش آنان را نیز شامل میشود(بازبورا، 2004). نقش حیاتی سرمایه انسانی در تئوریهای رشد اقتصادی درون زا تشخیص داده شده و در طول دهه 1990 پیشنهاد شده ومورد بحث قرار گرفته است. این نقش بطور مکرر بر نهادهای بینالمللی و اعلامیههای سیاسی تأکید کردهاست(لانزی، 2007) به گفته کاستانیس و هلفات(1991) تغییر در هر مهارت کارکنان نتایج مزیت رقابتی را تعیین میکنند. این دیدگاه توسط پتراف و بارنی(2003) مورد تأیید قرار گرفته، و بیان شده که اگرچه مهارت مهم است، کارمندان شرکتی که مهارتهای خاص صنعتی کارآمدی دارند، مزیت رقابتی بیشتری ایجاد میکنند. از زمانی که قانون مداران، قاطعانه آموزش مهارت منابع انسانی را به شرکتها تحمیل کردهاند، این سرمایه انسانی مهمترین منبع حرفهای شرکت به شمار آمد(آیو، 2009).
2-2-7-2 بیان مسأله
توسعه تئوری سرمایه انسانی در سال 1960 اغاز شد، هنگامی که تئودور شولتز این ایده را که ((مهارت و دانش شکلی از سرمایه هستند)) معرفی نمود. شولتز همچنین ارتباط بین سرمایه انسانی و رشد اقتصادی را با مرتبط کردن سرمایهگذاری با هدف بهبود ((قابلیتهای انسانی برای انجام کار مولد)) با افزایش در بهرهوری انها، برجسته نمود. بِکِر تعریف و تئوری سرمایه انسانی را توسعه داده و بر سرمایهگذاری در سرمایه انسانی تمرکز نمود ، که این ((فعالیتهایی که درآمد حقیقی آینده را از طریق تعبیه منابع در افراد تحت تأثیر قرار میدهد))(داوسون، 2012). تئوری سرمایه انسانی بیان میکند که بین سرمایه انسانی و عملکرد رابطه وجود دارد که میتواند از انباشت سرمایه انسانی ارزشمند و ویژه سازمان بهره ببرد. سرمایه انسانی نشانگر موجودی دانشی افراد یک سازمان است که در وجود کارکنان آن نهفته است(بونتیس، 1999، 2001). سرمایه انسانی به عنوان مجموع مهارتها، تجربیات، قابلیتها و دانش ضمنی کارکنان تعریف میشود(ادوینسون و مالون، 1997 : 5-34). داونپورت و پروساک(1998 : 49) اضافه میکنند که (( سرمایه انسانی شامل منابع نامشهودِ تواناییها، تلاش و زمانی که کارکنان برای سرمایهگذاری در کارشان به همراه میآورند، میشود)). بونتیس(1998) سرمایه انسانی را به عنوان قابلیتهای جمعی سازمان برای استخراج بهترین راه حل از دانش افراد خود تعریف میکند. هادسون(1993) سرمایه انسانی را به عنوان مجموعهای از ژنتیک وراثتی ، آموزش، تجربه و شیوه زندگی و کسب و کار تعریف کرده است. سرمایه انسانی دانش، مهارت، تجربیات افراد و همچنین تمایل آنها برای تسهیم این ویژگیها با سازمان برای خلق ارزش است(بونتیس و همکاران، 2001). سرمایه انسانی شامل اجزایی نظیر دانش، تخصص، مهارت، تجربه، شایستگی، خلاقیت، توانایی کارگروهی، وفاداری، آموزش و تحصیلات، توانایی حل مسأله، نگرش، وفاداری و انگیزش افراد است(سیدلر، هیفلیگرو پروکسا، 2013). ارزش سرمایه انسانی ذاتاً وابسته به تواناییهای بالقوه آن برای مشارکت در مزیت رقابتی یا شایستگیهای اصلی است(لیپاک و اسنِل، 1999). سرمایه انسانی یکی از اجزای اصلی سرمایه فکری است و در بسیاری از صنایع نظیر توسعه نرمافزار، مشاورههای مدیریتی و خدمات مالی منبع حیاتی میباشد(بونتیس و همکاران، 2007). روس و همکاران(1997) اظهار میکنند که کارکنان سازمان از طریق شایستگی، نگرش و تیزهوشیشان سرمایه فکری ایجاد میکنند. شایستگی شامل مهارتها و تحصیلات است، در حالی که نگرش نحوه رفتار کارکنان در حین کار توصیف میکند. هوش نیز فرد را قادر میسازد تا فعالیتهای روزمره را تغییر دهد و از طریق تفکر خلاق مسائل را حل کند(بونتیس و همکاران، 2001). برآوردها نشان دادهاند که داراییهای نامشهود بطور متوسط 60 تا 75 درصد ارزش سازمان را تشکیل میدهند. موجودی سرمایه انسانی(شامل مهارتها، دانش و تواناییهای افراد)، سرمایه اجتماعی(شامل ارتباطات ارزشمند بین افراد) و سرمایه سازمانی(شامل فرآیندها و جریان عادی سازمان)، سرمایه فکری را تشکیل میدهند(پابلس، 2002). سرمایه انسانی شامل عواملی نظیر دانش کارکنان، مهارت، توانایی و نگرش آنان است. در نتیجه این عوامل، کارکنان به عملکردی ترغیب میشوند، که مشتریان بابت آن حاضرند پول بپردازند.
os et al