دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
موسیقی رامشگران شمال خراسان در درجۀ نخست موسیقی آوازی است رامشگر آوازش را با دو تار همراه می کند. هنگامیکه نوازندهای شمال خراسان دوتارش را به صدا درمی آورد، رفته رفته سوز و گداز و آه درونی وجود دارد نیز بیشتر و بیشتر می شود. با انگشتانش دوتار را می نوازد و به یاد حادثه ها و اتفاقات تلخ و شیرین در گذشته و یا تاریخ سرزمین و قوم و طایفۀ خود می افتد. اینجاست که بناگاه همراه با ساز زدن شروع به خواندن و بیان این اندوهها و تهاجمات و غارتگریها و ظلم و ستمها می کند با نیازش می نوازد و با زبانش تاریخ را بیان می کند و با یاد تاریخ می خواهد حماسه ها و شجاعتهای مردان طایفۀ خود را بازگو سازد و بر همگان روشن کند. داستانهایی که اگر بازگو نشود چه بسا به فراموشی سپرده شود ، آنچنانکه صادق هدایت می نویسد :
« ایران رو به تجدد می رود، این تجدد در همه طبقات مردم بخوبی مشاهده می شود، رفته رفته افکارش عوض شده، رفتار و روش دیرین تغییر می کند و آنچه قدیمی است منسوخ و متروک می گردد. تنها چیزی که در این تغییرات ما تألیف است ، فراموش شدن و از بین رفتن دسته ای از اضافه ها، قصه ها، پندارها و ترانه های ملی است که از پیشینان با یادگار مانده و تنها در سینه ها محفوظ است زیرا تا کنون این گونه تراوشها کلی را کوچک شمرده و .... »[1]
داستان گویی یکی از ملحقات موسیقی شمال خراسان چه در میان کردها، چه ترکها و یا ترکمنها است و یکی از مهمترین شکلهای اجرایی موسیقی بخش های شمال خراسان نیز بشمار می رود. این داستانها توسط بخشی با آواز و همراهی دوتار اجرا می شود. بخش آوازی را می توان به دو گونۀ کاملاً مشخص تقسیم کرد، یکی بیان محاوره ای و نقلی که بسیار به شیوۀ نقالی شبیه است و دیگری بیان آوازی. قسمتهای مختلف داستان، با این دو شیوه اجرا می شوند.
شیوۀ نقلی برای شرح رویدادهای داستان مورد استفاده قرار می گیرد. در این داستان گویی دوتار علاوه بر همراهی کنندۀ آواز ،در بیشتر اوقات نقش مکالمه ای را با آواز یا داستان انجام می دهد، حاج قربان سلمانی دربارۀ داستان گویی معتقد است که ترکها در موسیقی خود داستان گویی دارند و موسیقی را با داستان به هم می آمیزند و اجرا می کنند و می گوید موسیقی کردها از نظر داستانی به هم می آمیزند و اجرا می کنند و می گوید موسیقی کردها از نظر داستانی دارای عمق و ریشۀ کمتری است[2]. با تمام این موارد موسیقی کردها از قدمت بیشتری نسبت به موسیقی ترکها و ترکمنها برخوردار است[3]. در این خصوص پیرامون این ؟؟ می توان عنوان کرد که در هر کدام از طایفه های شمال خراسان یک قسمت از موسیقی رنگ و نمو بیشتری نسبت به سایرین دارد. نقلهای ترکی که همراه موسیقی اجرا می شود، موسیقی کردها که سرشار از داستانهای عاشقانه و عارفانه است و موسیقی ترکمنها که مانند موسیقی ترکی همراه نقلهای ترکمن بر ارزش و اعتبارش افزوده می شود، همه و همه نشان از قدمت و اصالت و بی مانند موسیقی این هنر آسمانی در شمال خراسان دارد. اما می توان نوشت که داستان گویی در هر سه طایفه (ترکها، کردها و ترکمنها) وجود دارد. داستانهای شمال خراسان را از نظر مضمون می توان به سه گروه اصلی تقسیم بندی کرد، الف) مضمون عاشقانه این نوع داستانها ماجراهای عاشقانه قهرمان و دلبر او را بازگو می کنند که همیشه با مخالفت و ناسازگاری همراهاست و الگوی آنها حماسه های غنایی قرون وسطایی مانند لیلی و مجنون و فرهاد و شیرین است. اینگونه روایتگرری در میان رامشگران ترک زبان بویژه در آسیای میانه بسیار رایج است. از میان شناخته ترین این داستانها می توان از اصلی و کرم (داستانهای ترکمنی)، غریب و شاه صنم (ترکی) ، همراه و صیادخان (ترکی و ترکمنی) ، حمراء و حور لقاء (ترکی و ترکمنی)، گل و بلبل ، وامق و عذرا ، شاه اسماعیل و گلزار خانم، طاهر و زهره (ترکی و ترکمنی) و ..... را نام برد.
دسته بندی | معارف اسلامی |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
مقدمه مهدی در قرآن
قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع اسلامی حاوی آیاتی است که درباره مسائل آینده و حوادث آخرالزمان و استیلای خوبان بر جهان حکومت یافتن صالحان و حضرت سخن گفته هر چند در این آیات به جزئیات مساله اشاره نشده است اما این آیات را مفسران بر طبق مدارک حدیثی و تفسیری مربوط به حضرت مهدی و ظهور آخرالزمان دانسته اند در این قسمت آیاتی را در مورد حضرت مهدی بیان شده مطرح می کنیم سپس بصورت جدا به ذکر آیاتی در ارتباط با نشانه های ظهور حضرت مهدی است می پردازیم .
تعدادی از آیاتی که در ارتباط با حضرت مهدی بیان شده را ذکر می کنیم :
( مادر زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالح ما به ارث می برند )
( علی بن ابراهیم ذکر را تمام کتب آسمامی می داند مفسرین دیگر ذکر تورات دانسته اند و برخی موارد از ذکر را قرآن جید ذکر کرده اند همان گونه که در خود آیات قرآن این عنوان یعنی ( ان هوالّاذکر للعالمین )[2] به قرآن نسبت داده شده است . )
امام باقر در ذیل این آیه می فرماید :
( هم اصحاب المهدی فی آخرالزمان ) بندگان صالحی که وارث زمین می شوند یاران مهدی در آخرالزمانند .
شیخ طبرسی بعد از نقل این حدیث می گوید :
حدیثی که شیعه و سنی از پیامبر روایت کرده اند بر گفته امام دلالت دارد و آن حدیث این است :
( اگر از عمر دنیا باقی نماند مگر یک روز ، خداوند همان روز را آن قدر دراز میگرداند تا مردی صالح از اهل بیت من برانگیزد و او جهان را همانگونه که از ظلم و ستم پر شده باشد از داد و دادگری لبریز می سازد .
شیخ موسی نیز در تبیان در تفسیر این آیه از امام محمد باقر نقل می کنند که فرمودند : این وعده الهی برای مومنان است که آنان تمامی زمین را به ارث خواهند برد .
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند وعده داده است که آنها را جانشین پیشینیان کند همچنان که امتهای صالح قبلی را پیش از اینها جانشین پیشینیان قرار داد و دینی را که برای آنان پسندید بر همه ادیان تمکین و تسلط بخشد و پس از ترس ، ایمنی کامل به آنان دهد که مرا ستایش کنند و هیچ چیز را شریک من ندانند و هر کسی بعد از این کافر شود جزو بدکاران و گناهکاران خواهد بود .
امام سجاد در ارتباط با این آیه می فرماید :
(هم و الله شعتنا اهل بیت یفعل الله بهم علی یدی رجل منا و هو مهدی هذه الامه این گروه همان پیروان ما هستند که خداوند به وسیله مردی از خاندان ما این موضوع را تحقق می بخشد او مهدی این امت است . )
این آیه درارتباط با امام زمان است که خداوند او را بر همه ادیان غالب می کند و زمین را از عدل و داد پر می کند در روایاتی که از ائمه اهل بیت نیز رسیده تاویل این آیه را متعلق به حضرت مهدی و ظهور او می دانند از جمله : از ابوبصیر روایت شده که گفت از امام رضا در مورد آیه (هو الّذی ارسل رسوله بالهدی ….) سوال کردم فرمود
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 62 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
آغاز مهاجرت
با آغاز جنگهای سخت میان نظامیان وابسته به شوروی سابق و شبه نظامیان مجاهدین افغان تعداد زیادی از مردم افغانستان بخاطر نجات از جنگ ، فقر و گرسنگی افغانستان را ترک و به کشورهای مختلف پناهنده شدند که در این میان بیشترین آنان به ترتیب ، ایران کشوری در غرب و پاکستان در کشوری جنوب و شرق افغانستان را برای مهاجرت بر گزیدند. در میان کسانیکه بیش از همه از جنگ متضرر میگشتند ، پشتونها بیشتر به پاکستان و [تاجیک]ها ، هزارهها و تعدادی از مردم ترکمن افغانستان به ایران پناهنده شدند.
مهاجرت به ایران
تعدادی از مهاجران افغان مقیم شیرازدر ایران آغاز مهاجرت افغانها همزمان بود با جنگ ایران و عراق . خمینی رهبر وقت حکومت ایران سپاه و بسیج را مکلف ساخت تا با افغانهای مهاجر همکاری کنند او گفته بود ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آنها پذیرایی کنیم.[۱]. دولت وقت ایران مرز را به فرمان خمینی به روی افغانها گشود ، افغانها مکلف به پرداخت وجه و یا ارایه گذرنامه و ویزا نبودند ، مرز موسوم به اسلام قلعه - دوغارون عمده ترین محل تردد افغانها بود ، شهرهای مرزی افغانستان با ایران از جمله هرات ، فراه و نیمروز بتدریج با کاهش جمعیت مواجه شدند. بیشترین این جمعیت به استان خراسان سرازیر شدند ، مناطق تربت جام ، تربت حیدریه و شهر مشهد مملو از افغانهای مهاجر شدند ، تعدادی از آنها بتدریج به سایر استانهای دیگر ایران از جمله تهران ، شیراز و اصفهان رفتند.
وظیفه و اشتغال
تعدادی از کارگران افغان در حال حفر چاه در تهران.دولت ایران بر اساس قوانین این کشور اجازه کارهای رسمی به مهاجران نداد . تنها به تعداد معدودی از افغانهای مرتبط با مجاهدین با ایجاد دفاتر سیاسی از جمله دفتر جمعیت اسلامی افغانستان ، دفتر سیاسی حزب اسلامی افغانستان ، دفتر سیاسی حزب وحدت اسلامی افغانستان و چند نهاد کوچک دیگر به آنها اجازه داد تا به فعالیتهای سیاسی بپردازند. دولت ، دفاتر احزاب سیاسی را حمایت میکرد و مجاهدین افغان را تحت پوشش اقتصادی قرار میداد. مهاجران عادی آرام آرام به کارهای شخصی مصروف شدند ، کار در ساختمانها ، دامداریها و بخش کشاورزی عمده ترین محل کسب درآمد افغانها بود. وضعیت اقتصادی افغانها گاها" رو به وخامت گرایید و گاهی نیز وضعیت بهتری داشتند. بر اساس آمار ارائه شده سه ملیون مهاجر افغان بتدریج وارد ایران شدند.[۲].
وضعیت اجتماعی مهاجرین
افغانهای مهاجر بتدریج با یکدیگر پیوند خویشاوندی بستند ، تعدادی نیز با دختران ایرانی ازدواج کردند و در مواردی نیز دختران افغان با مردان ایران پیوند زناشویی بستند. در این مدت ، مهاجران افغان تجربههای زیادی را بدست آوردند و در مقابل ، تجربه هاو نوع نگرشهای جدیدی را نسبت به جامعه افغانستان، به کشور میزبان انتقال دادند. ایران خانه دوم تعداد زیادی از مهاجرین شد ، برخی از آنها زمین و املاک شخصی را خریداری کردند و برخی حتی دیگر حاضر به بازگشت به افغانستان نبودند. تعدادی از مهاجرین در جنگ ایران و عراق شرکت کردند ، سهم مهاجران در نو سازی و بازسازی ایران گسترده بود ، تا جای که محمد کاظم کاظمی در شعر معروف بازگشت نوشت " به سنگ سنگ بناها نشان دست من است. عدهای هم دست به خلافکاری از جمله قاچاق مواد مخدر زدند. هرگونه عملکرد منفی افغانها بشدت در ایران منتشر میشد و چهره منفی را از افغانها در این کشور ترسیم میکرد.
مزیتهای مهاجران برای ایران
کارگران افغان در ایجاد تقریبا همه ساختمانهای جدید ایران نقش داشتند.استفاده از نیروی کار پرتلاش کم توقع مهاجران افغان بزرگترین فایده مهاجران افغان برای ایران بود ، آنها در بدل حقوقی کم کار بهتر انجام میدادند. در این سه دهه اخیر شاید کمتر ایرانی ( را پیدا کرد که ساختمانهای و خانههای شان توسط کارگران افغان ، ساخته نشده باشند.
هر چند حضور کاگران و مهاجرین افغان در ایران، همواره موجب نارضایتی کارگران ایرانی بود و بارها آنها خواهان برخورد جدی دولت با معضل بیکاری شدند، اما دولت و شرکتهای خصوصی در ایران از حضور مهاجرین افغان نهایت استفاده اقتصاد را بردند تا آنجایی که یک سال پیش که یکی از روزنامههای ایران با اعتراف به این واقعیت تحت عنوان «سازندگان ایران، اما بی نام و نشان »این موضوع را مورد ارزیابی قرار داد. در این مدت کمتر سنگبری، دامداری ، جاروکشی خیابانها و... را میتوان دید که کارگران ایرانی در آنها حضور داشته میداشتند سازمان ملل متحد از ابتدای مهاجرت افغانها به ایران تا اکنون به جمهوری اسلامی ، جهت پذیرایی از سه میلیون مهاجر، میلیونها دلار کمک نمودهاست. اما رسانهها و مقامات جمهوری اسلامی هیچگاه از این کمکها یادنکرده و میزان سالانه آن را مشخص نکردهاند
دسته بندی | معارف اسلامی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
از بحثهای مهمِ مسئله معاد، بحث درباره چگونگی معاد از نظر جسمانی و روحانی بودن آن است. در این زمینه از سوی فیلسوفان و متکلمان اسلامی، سه نظریه مطرح گردیده است:
از آنچه گفته شد، روشن میشود که اعتقاد به هر دو نوع معاد جسمانی و روحانی مبتنی بر امور زیر است:
الف. حقیقت انسان را بدن مادی اوتشکیل نمیدهد، بلکه حقیقت انسان عبارت است از نفس و روح او ـ که مجرد از ماده میباشد، ـ و با مرگ بدن به حیات خود ادامه میدهد.
ب. در سرای آخرت بدنهای مردگان صورتهای پیشین خود را بازیافته، و نفس و روح آدمیان که با مرگ، از بدن قطع علاقه کرده بود، به بدنها تعلق گرفته و در نتیجه بدنهای مرده زنده میشوند.
ج. پاداشها و کیفرهای اخروی منحصر در آلام و لذایذ حسی و بدنی نبوده، یک رشته لذایذ و آلام کلی و عقلانی نیز تحقق مییابد.
بنابراین، کسانی که حقیقت انسان را در همان جنبة مادی و بدن او خلاصه کرده و روح را نیز امری مادی دانستهاند، معاد را منحصر در معاد جسمانی میدانند. اکثریت متکلمان و محدثان طرفدار این قول بودهاند، چنانکه صدرالمتألهین(ره) گفته است:
«اکثر متکلمان و عموم فقیهان و محدثان قایل به معاد جسمانی میباشند؛ زیرا آن روح را جسمی میدانند که مانند آب در گل، و آتش در ذغال، و روغن در درخت زیتون، ساری و نافذ در بدن میباشد.»
برعکس، آنان که روح را واقعیتی مجرد از ماده میدانند که پس از مرگِ بدن همچنان به حیات خود ادامه میدهد، ولی به تعلق دوباره آن به بدن معتقد نیستند، فقط به معاد روحانی قایل شدهاند، چنان که اکثریت فلاسفه بر این عقیده بودهاند. صدرالمتألهین(ره) در اینباره گفته است:
«اکثر فلاسفه و پیروان طریقة مشّاء، فقط قایل به معاد روحانی میباشند؛ زیرا به نظر آنان ماده و صورت بدن پس ازمرگ نابود شده، و دیگر اعاده نخواهد شد. و از طرفی، نفس جوهری است باقی و فناناپذیر که پس از مرگِ بدن، علاقة او از عالم طبیعت قطع گردیده و به عالم مجردات میپیوندد.»
ولی آنان که در عین اعتقاد به تجرد نفس از ماده و بقای آن پس از مرگ، اعادة بدن را به صورت پیشین و تعلق نفوس را به آنها پذیرفتهاند، و بر این عقیدهاند که در سرای دیگر علاوه بر لذایذ و آلام حسی و بدنی، آلام و لذایذ روحی و عقلی نیز وجود دارد، به هر دو معاد جسمانی و روحانی معتقد میباشند. صدرالمتألهین(ره) در اینباره گفته است:
«بزرگان، حکیمان و عارفان و گروهی از متکلمان ـ مانند غزالی، کعبی، حلیمی، راغب اصفهانی، قاضی ابویزید دبوسی ـ و بسیاری از دانشمندان و اساتید امامیه اثنا عشریه ـ مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، علامة مجلسی و دیگران ـ قایل به معاد جسمانی و روحانی میباشند؛ زیرا آنان نفس را مجرد از ماده میدانند که بار دیگر تعلق به بدن پیدا میکند.»[1]
عقل و معاد روحانی
براهین چهارگانهای که بر لزوم قیامت و معاد اقامه گردید، معاد روحانی را نیز اثبات میکنند؛ زیرا تحقق چنین معادی هم مقتضای حکمت، رحمت و عدل الهی است، و هم مورد وعده و خبر الهی است.
اینکه معاد روحانی مورد وعدة و خبر الهی است در آینده بیان خواهد شد، اما اینکه معاد روحانی مقتضای عدل، حکمت و رحمت خداوند است، بیان آن این است که: چون عدهای از انسانها در مراتب عالی از کمال علمی و عملی قرار دارند، تا آنجا که لذایذ و آلام حسی و بدنی در نظر آنان ارزش چندانی ندارد و جز به رضای دوست و لقای محبوب نمیاندیشند، بدون شک شایستگی پاداشی متناسب با کمالات خود را دارند. در اینصورت، اکتفا نمودن به پاداشهای حسی و بدنی (معاد جسمانی) موجب بطلان این شایستگی و تضییع حق آنان است. و این با رحمت و حکمت و عدل الهی منافات دارد.
حکیم سبزواری(ره) برهان یاد شده را اینگونه تقریر کرده است:
«إنَّ الْخَلْقَ طَبَقاتٌ، فَالمُجَازاتْ مُتَفَاوِتَةٌ فَلِکُلً مَنْها مَحْبُوبٌ و مَرْغُوبٌ و جَزَاءٌ یَلِیقُ بِحَالِهَا، وَ لِلَّذائِذِ الْحِسیَّةِ وَ المَبْتَهَجاتِ الصُّوریَّةِ لِلکلِ فِی الْعِلْمِ وَ الْعَمَلِ کَالظِّلِ غَیْرُ المُلتفِتِ إلَیْهِ بِالذّاتِ».[2]
تفاوت انسانها از نظر مراتب کمال که در حقیقت به تفاوت مراتب عبودیت و بندگی در برابر خداوند باز میگردد، در منابع دینی نیز تصریح شده است. قرآن از افرادی به عنوان «مُخلصون» یاد کرده و یادآور میشود که آنان به هیچ وجه تحت تأثیر اغوای شیطان قرار نگرفته[3] و هیچگونه لغزش و خطایی در عقیده آنان راه ندارد[4] و حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ را از جمله مخلصان میداند[5] آنگاه مقامات ویژه آنان را در قیامت بیان میکند.[6]
نیز از گروهی از انسانها در قیامت به عنوان «اصحاب اَعراف» یاد کرده و برای آنان اوصاف و مقامات ویژهای را بیان مینماید.[7]
همچنین صاحبان «نفس مطمئنه» را به بهشتی ویژه بشارت میدهد و میفرماید:
«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ اِرْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی».[8] در هرحال، آنان که خدا را فقط به انگیزة محبت[9] او پرستش کردهاند، نه به سودای بهشت یا خوف از دوزخ، بدون شک شایستگی پاداشی فراتر از بهشتِ دیگران را دارند.
دسته بندی | عمران |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 547 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
در این پروژه پاورپوینت آزمایشگاه مصالح ساختمانی - آزمایش درجه اشتعال قیر در 15 اسلاید کاملا قابل ویرایش همراه با شکل و تصاویر طبق موارد زیر ارایه شده است:
1- مقدمه :
2- هدف از انجام آزمایش :
3- وسایل مورد نیاز :
4- مصالح موزد نیاز :
5- روش انجام آزمایش
6- نکات کم شدن خطاهای آزمایش :
دسته بندی | فایل های لایه باز و PSD |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 5230 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 1 |
طرح فتوشاپ فایل فروش تخم بلدرچین
اندازه 12.29*6.84 سانتی متر
شامل یک فایل لایه باز با فرمت psd
کیفیت 300
قابل ویرایش متون
مخصوص دفتر فنی
قابل ویرایش با فتوشاپ
فرمت فایل psd
برچسبها :
طرح لایه باز بلدرچین , psd بلدرچین , فوتوشاپ طرح بلدرچین , فتوشاپ طرح بلدرچین
دسته بندی | فایل های لایه باز و PSD |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 6950 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 1 |
لیبل و برچسب فروش تخم بلدرچین
اندازه 18*13
شامل یک فایل لایه باز با فرمت psd
کیفیت 300
قابل ویرایش
مخصوص دفتر فنی
قابل ویرایش با فتوشاپ
فرمت فایل psd
دسته بندی | معارف اسلامی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
آنچه نفس، این موجود بیهمتای الهی را از دیگر موجودات متمایز میسازد، صفت بقا و جاودانگی آن است. مقاله حاضر سعی دارد مسأله بقای نفس را از دیدگاه فلاسفه بزرگی مانند ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا مورد بررسی قرار دهد. همچنین به دلیل رابطه تنگاتنگ میان بقای نفس و مسأله معاد، بحث از معاد نیز به دنبال آن خواهد آمد.
در آغاز پس از نگاهی گذرا به معنای بقا و مراد فلاسفه از آن، به بیان ادله هر کدام از فلاسفه در باب آن خواهیم پرداخت که حاصل آن اثبات صفت جاودانگی برای نفس خواهد بود. سپس به معنای معاد و تفاوت آن با بقا پرداخته و دیدگاه هر کدام از فلاسفه مذکور در باب کیفیت و چگونگی معاد، مورد بحث قرار خواهد گرفت. نتیجه بدست آمده این است که ابنسینا معاد روحانی را با دلایل عقلی اثبات نموده و معاد جسمانی را به شرع ارجاع داده است. شیخ اشراق سعی نموده تا با تکیه بر اصول اشراقی معاد جسمانی را اثبات نماید اما او نیز از اثبات عینیت جسم دنیوی و اخروی بر نیامده است. صدرالمتألهین با بنیان نهادن یازده اصل مستحکم، به تبیین و اثبات معاد جسمانی همت گمارده است.
واژگان کلیدی
نفس ناطقه، بقـا، فساد، معاد روحانی، معاد جسمـانی، ابنسینا، شیخ اشراق، ملاصدرا
روح آدمی یا به تعبیر فلاسفه، نفس ناطقه انسانی از مخلوقات شگفت خداوند است که از صفات و ویژگیهای خاصی برخوردار میباشد. از جمله این صفات، ویژگی «تجرد» است[2]. اما اصل تجرد نفس لوازم بسیاری در پی دارد که مهمترین آنها بقا و جاودانگی است. اثبات بقا در واقع اساس و زیر بنای اثبات معاد و زندگی ابدی را تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، برای اثبات معاد باید ابتدا تجرد و سپس بقای نفس را اثبات نماییم.
بر این اساس، در این مقاله برآنیم تا دلایل و آراء سه فیلسوف بزرگ مسلمان (ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا) که مؤسس سه مشرب فلسفی بزرگ مشاء، اشراق و حکمت متعالیه هستند را نقل و نقد نماییم. پس از اثبات بقای نفس به بحث پیرامون معاد و دیدگاه این متفکران مسلمان پرداخته و در مورد چگونگی آن بحث خواهیم نمود.
مراد از بقا نزد فلاسفه اسلامی
قبل از پرداختن به دلایل فلاسفه مبنی بر بقای نفس، باید بدانیم بقا نزد فلاسفه به چه معناست؟ به عبارت دیگر، مراد ایشان از بقا، آن هنگام که در صدد اثبات این صفت برای نفس آدمیاند، چیست؟
اولین معنایی که از واﮊه بقا به ذهن آدمی تبادر میکند، معدوم نشدن و فانی نگردیدن است. به عبارت سادهتر، فنا ضد کلمه بقا و باقی متضاد فانی به شمار میآید. با این حساب «نفس، باقی و جاودانه است» یعنی نفس فنا نمیپذیرد و معدوم نمیگردد. اما آیا فلاسفه در صدد اثبات فناناپذیری نفس میباشند؟
اندک تأملی در معنای کلمه فنا ما را به پاسخ این سؤال رهنمون میسازد. فنا به معنای معدوم شدن یا ازاله وجود است. به عبارت دقیقتر، فلان امر فانی شد یعنی عدم بر وجودش چیره شد. روشن است که غلبه عدم بر وجود، امری محال است، لذا نه در مورد مادیات و نه مجردات رخ نمیدهد. ما در اطراف خود مشاهده میکنیم که فلان چیز از بین رفته و جای خود را به امر دیگری میدهد. مثلاً آب به بخار تبدیل میشود یا هسته خرما تبدیل به درخت میگردد یا اینکه مواد به اجزاء تشکیلدهنده خود منحل میشوند مثلاً اجساد حیوانات با گذشت زمان تجزیه میگردد. در همه این موارد، فنا رخ نداده و وجودی معدوم نگردیده، بلکه صورتی از بین رفته و صورت جدیدی جای آن را گرفته است نه آنکه وجود جوهری یک امر معدوم شده باشد. فلاسفه از این امر (ازاله یک صورت) به فساد تعبیر کرده و در تعریف آن گفتهاند «فساد عبارت است از زایل شدن صورت از ماده، بعد از حصول آن در ماده» (جرجانی، 1407هـ، ص214) یا در تعریف دیگری آوردهاند «فساد انحلال یا چیزی شبیه انحلال است، همچنین به انحلال صورت جوهری از ماده، فساد میگویند» (آل یاسین، 1405هـ، ص407).
دسته بندی | جغرافیا |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
ژئومورفولوژی و هیدرولوژی ایران
اطلاعات کامل از علوم منابع طبیعیی
(آبخیزداری،ژئومورفولوژی،هیدرولوژی،آّب،خاک،گیاه)
راندگى اصلى زاگرس ( Main Zagros thrust):
راندگى اصلى زاگرس از شمال بندرعباس تا ناحیه مریوان، در طول 1350 کیلومتر امتداد دارد. در ناحیه مریوان این گسل وارد خاک عراق میشود و بار دیگر به ناحیه سردشت مىرسد و از سردشت وارد خاک ترکیه مىشود. نخستین بار ریچـاردسون و لیس از آن به عنـوان زون راندگـى نام بردند. گانسر (1960) آن را خط راندگى اصلىMain thrust line نامیده است.
این مسیر گسلى در اواخر پرکامبرین و در اثر کوهزایى کاتانگایى شکل گرفته و از آن به بعد در شکلگیرى حوضه زاگرس و در تغییرات ساختارى و رخسارهاى طرفین خود مؤثر و کنترل کننده بوده است.گسل زاگرس اثر چشمگیرى در لرزهخیزى ایران دارد و در حال حاضر، به ویژه بخش شمال باخترى آن و یا گسلهاى منطبق بر این زون شکستگى، فعالیت جوان داشته و لرزهخیزى تاریخى و ثبت شده دارنــد.
به عقیدة ریکو ( 1975 ) تراست زاگرس از دوبخش تراست اصلی و تراست جوان اصلی تشکیل شده است که به موازات هم هستند و گاهی این دو گسل به هم متصل می شوند . از شمال تنگة هرمز شروع شده و با روند شمال غرب - جنوب شرق از بخشهای غربی ایران از ایران خارج میشود و به گسلة آناتولی متصل میگردد . حدود 1200 کیلومتر طول دارد و زاگرس مرتفع یا سنندج - سیرجان را از پوستة عربستان جدا میکند راستاى گسل زاگرس از مرز ترکیه تا خاور حاجیآباد بندعباس، شمال باخترى – جنوب خاورى (N130E) است ولى در این پهنه، پیچش مییابد. از این مکان به سمت جنوب، گسل زاگرس با درازاى 250 کیلومتر داراى روند شمال باخترى – جنوب خاورى (N170E) است. این بخش از گسل زاگرس به نامهاى خط عمان، گسل زندان و یا گسله میناب نیز نامیده شده است.
سازوکار گسل زاگرس راندگى – فشارى است. شیب گسل در بخش با راستاى N130E، به سمت شمال خاورى (رانده شدن ایران مرکزى بر روى زاگرس) و در بخش N170E به سمت خاور شمال خاورى (رانده شدن مکران بر روى زاگرس) است. گسل جوان زاگرس یک گسل معکوس راستالغز راستگرد است که شیب آن نیز به سمت شمال شرق است . حدفاصل این دو گسل یک زون برشی مرتفع و شدیداً خردشده وجود دارد که زاگرس مرتفع است . در طول گسلة زاگرس تغییر شیبهای زیادی به چشم میخورد بطوریکه از حد 80 درجه تا حدود تراست یعنی Nape در طول این گسل دیده میشود
گسل زاگرس اصلی بصورت تراستی عمل کرده و از پرکامبرین فعالیت داشته ولی گسل جوان بعد از برخورد و بسته شدن نـئـوتـتـیـس در منطقه شکل گرفته و روند عمدة آن N130 است
دسته بندی | علوم نظامی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1738 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مقدمه :
کمین، تکی است غافلگیرانه که از یک موضع پنهانی علیه دشمن متحرک یا ثابت ، ستونهای موتوری و پیاده و موقتاً ثابت اجرا می گردد. کمین یکی از قدیمی ترین و مؤثرترین عملیات نظامی است. کمین ممکن است به صورت یک یورش شدید غافلگیرانه و یا با تیراندازی به هدف اجرا گردد. کمین مؤثرترین و مناسبترین تاکتیک مورد استفادۀ یگانهای نظامی است.
1) کمین مورد استفادۀ چریکها است ، زیرا :
الف- در اجرای کمین نیازی به تصرف و نگهداری زمین نیست.
ب- چریکها با اجرای کمین می توانند یگانهایی را که از نظر جنگ افزار، نفرات و تجهیزات دهها برابر آنها است، به ستوه آورده و نابود کنند.
2) کمین مورد استفادۀ نیروهای ضد چریک است ، زیرا :
الف- چریکها را که گریزان از رزم قطعی هستند، مجبور به نبرد در زمان و مکان نامناسب و درگیر یک رزم قطعی می نماید.
ب- از تحرک و جا به جایی چریکها که امری حیاتی برای آنان است، جلوگیری می کند.
ج- تجهیزات و جنگ افزار و مهمات چریکها ، در اثر اجرای کمین علیه آنان از بین رفته و جایگزینی وسایل مورد نظر برای چریکها مشکلاتی در پی خواهد داشت.
د- سران و نفرات برجستۀ چریکها کشته یا دستگیر شده و توان رزمی و روحیۀ جنگی آنان تضعیف می گردد.
3) کمین برای پشتیبانی از جنگ های منظم، به منظورهای زیر بکار می رود :
الف- کاهش قدرت رزمی دشمن و خسته کردن دشمن.
ب- اجبار دشمن به افزایش اقدامات تأمینی، از تمرکز آنان می کاهد و بیش از اندازه آنان را محتاط و محافظه کار می نماید.
ج- اجبار دشمن به اتخاذ مواضع پدافندی و جلوگیری از گسترش آنان.
د- منحرف ساختن توجه دشمن از انجام مأموریت های طرح ریزی شده و جلو
گیری از گشت زنیهای پیگیر ومجبور کردن آنها به حرکت در ستونها و عده های کوچک.
هـ - محدود کردن عملیات دشمن از نظر رزم شبانه به واسطۀ ترس از کمین.
اصطلاحات کمین :
کمینگاه :
زمینی است که مواضع یک کمین نقطه ای در آن استقرار می یابد.
کشتارگاه :
به بخشی از زمین کمینگاه اطلاق می شود که آتشهای کمین به منظور جداساختن ، به دام انداختن و نابودسازی و انهدام هدف، در روی آن متمرکز شده باشد.
نیروی کمین :
گشتی، گروه، دسته و سایر یگانهایی که یک کمین را سازمان داده و برقرار می نمایند، نیروی کمین نامیده می شوند.
عنصر تک کننده :
عنصر تک کننده از عناصر متشکلۀ آتش و مانور در کمین نقطه ای هستند. مانند هجوم و عنصر پشتیبانی آتش در یک گشتی کمین.
عنصر کمین :
عنصری است که سیستم اعلام خبر سریع را برقرار و در حقیقت بخش تأمین کنندۀ نقطه ای به شمار می آید. مانند عنصر تأمین در گشتی کمین.
کمین عنکبوتی :
نوعی کمین نقطه ای است که عنصر تک کننده در حفره روباههای که کاملاً استتار و پوشانیده شده اند، مخفی شده و به محض صدور فرمان حمله، عنصر تک کننده سرپوش واضع خود را عقب زده و ضمن برخاستن از زمین به سمت هدف آتش گشایی نموده و به هدف تک می کند. معمولاً این نوع کمین در زمین های باز و بدون پوشش انجام گرفته و از جمله کمین های نزدیک می باشد.
کمین دور :
نوعی کمین منطقه ای است که عنصر هجوم در مسافت دورتری (بیش از 40 متر) قرار گرفته باشد. معمولاً منظور از این نوع کمین تیراندازی به دشمن است.
کمین ایذایی :
منظور از آن اذیت کردن، بر هم زدن آرایشها و به تأخیر انداختن دشمن است که فقط با تیراندازی به هدف اجرا می گردد.
کمین انهدامی :
کمینی است که به منظور نابودی قطعی هدف اجرا شده و با آتش انبوه همراه است.