دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 621 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
کوبیسم:
کوبیسم یا حجم گری، انقلابی ترین و نافذترین جنبش در هنر دنیای مدرن،بویژه در نقاشی است که توسط دو هنرمند،یکی اسپانیایی،(پابلو پیکاسو )دیگری فرانسوی(جرج براک) در سال های ۱۹۰۷ و ۱۹۰۸ پایه گذاری شد.اگرچه ظاهر کوبیسم و ایده های درونی آن در طول سال ها تکامل یافته و مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت،اما این مکتب، ویژگی های عمومی و خاص خود را در گذر زمان به تمامی حفظ کرده است. نقاشی های کوبیست با به کارگیری اشکال هندسی که طرحها را مسطح و هموار می کنند و با استفاده از سطوح فضایی خرد شده و یا اشکالی که روی شکل های مجاورشان می غلتند و یا از آنها عبور می کنند،حس مبهمی از فضا را می آفرینند.مورخان هنر، غالباً از کوبیسم به عنوان تأثیرگذارترین جنبش هنری نیمه اول قرن بیستم یاد می کنند.
اکسپرسیونیسم انتزاعی:
این اصطلاح که در حدود سال 1950 رواج یافت ، توصیف گر جنبشی در هنر انتزاعی است که طی سال های دهه 1940 در نیویورک ابداع و رواج یافت. این اصطلاح به برخی از آثار نقاشی "کاندینسکی"به کار می رود . اما نخستین بار هنگامی که برای آثار" ارشیل گورکی" و "جکسون پولاک "به کار رفت ، فراگیر شد.
این نقاشان بیشتر در دیدگاه هایشان مشابهت داشتند تا سبک آثارشان .مشخصات این دیدگاه عبارت بود از قیام علیه وابستگی به سبک های سنتی یا فرآیند های از پیش تعیین شده شیوه کار ، چشم پوشی از آرمان اثر هنری مبتنی بر معیار های قراردادی زیبا شناختی ، روح ستیزه جویانه خود اتکا و نیاز جدی به آزادی خود انگیخته در تجربه هنری . این جنبش بسیارمتاثر از سبک تاشیسم (پاشیدن رنگ روی بوم) بود و طی دهه های 1950 و 1960 تاثیر زیادی بر هنر کشورهای اروپایی گذاشت. شاخص ترین چهره و مهمترین نقاش اکسپرسیونیسم انتزاعی را "آرشیل گورکی "هنرمند ارمنی متولد 1904 می دانند که در سال 1920 به آمریکا مهاجرت کرد .او به تعالیم سزان و سپس تجربیات کوبیسم آشنا بود . ولی در سال های 1930 تحت تاثیر پیکاسو به سوی سورئالیسم متمایل گشت، سپس با آغاز جنگ به نحو متهورانه ای به کشف و تجربه پرداخت.
و در ادامه داریم:
دادائیسم:
فوویسم:
د استیل
پاپ آرت
فوتوریسم
سو رئالیسم یا فراوفراواقعگرایی
آپ آرت
باروک
کلاسیسیسم
رو کوکو
نئو کلاسیسیسم
رمانتیسیسم
امپرسیونیسم یا دریافت گرایی
رئالیسم
نئوامپرسیونیسم یا نودریافت گرایی
پوینتیلیسم
هنر مفهومی
هنر زمینی
فایل ورد 22 صفحه
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
تحقیق در مورد دادائیسم
تعریف در رابطه با دادا
هیچ دادائیستی خاطراتش را نخواهد نوشت! هر چه را «از تاریخ دادا» نامیدند باور نکنید. ولو مقدار زیادی از آن هم حقیقت داشته باشد، چون مورخی که صلاحیت نوشتن آن را داشته باشد هنوز به دنیا نیامده است.
مارسل یانچو
… باز یک نمایشگاه دادائیستی دیگر! مردم چه شان شده؟ می خواهند دادا را مثل یک شیء عتیقه به موزه بسپارند؟ داداد یک بمب بود… عجیب نیست که کسی نزدیک نیم قرن بعد از انفجار یک بمب، بخواهد تکه های آن را جمع کند و به هم بچسباند و آن را به نمایش بگذارد؟
ماکس ارنست
این اختلاف در تاریخگذاری که در بالا می بینیم، از تردیدی حکایت دارد که بر تاریخ ولادت این جنبش هنری حاکم است، جنبشی که ظاهراص هم هنر را انکار می کرد و هم اهتمام جنبش های متعارف را مردود می شمرد. جستجوی ریش ها و تلاش برای ترسیم و تعریف این «دون کیشوت» مآبترین پدیده روزگار ما سرگرمی بیهوده محققان و غارشناسان هنری بسیاری در پنجاه سال گذشته بوده است. اب این همه کمتر جنبشی تا بدین حد در برابر تفسیر جدی مقاومت کرده است.
دادائیستها، با همه سوء ظنشان به برنامه ها و تنفرشان از نظام های رسمی، منتظر کردن مرامنامههای پی در پی و غالباً ضد و نقیض لذت می بردند. در حالی که معتقد بودند تعریف کردن دادا عملی «غیر دادائیستی» است، همیشه سعی می کردند آن را تعریف کنند و در این میان اشتیاق زیادی به مغلطه بازی و تناقض گویی از خود نشان می دادند. مثلا تسارا از یک طرف اعلام می کرد «دیگر مانیفست بی مانیفست» و از طرف دیگر وقت و نیروی زیادی را صرف نوشتن آنها یکی بعد از دیگری می کرد. اما خود او بعدها در یکی از اشعارش گفت: «اگر همه مخالف خوانی می کنند و برای این است که حق دارند». عجیب نیست که ماکش ارنست از والت ویتمن به عنوان یکی از محبوب ترین شاعران خود یاد می کرد.
مانیفست ظاهراً پاسخگوی نیاز مردم به بیان صحیح و جدل انگیز بود. ولی با لجاجت، فقط هدف دادائیستها را برآورئده می کرد که دست انداختن بورژوازی بود. مردم بیانیه سرراستی می خواستند که جوهر این جنبش هنری تازه را برایشان توضیح بدهم، ولی در تله کلماتی می افتادند که قصدشان در درجه اول این بود که ثابت کنند زبان چیز زائدی است. با وجود این، این اعلامیه ها و بیانیه های زیر، با همه تناقضهای شدید و عمدیشان دستکم قدری از جوهر و لحن داداد را غیر مستقیم منتقل می کنند:
کسی که با این مانیفست مخالف باشد دادائیست است.
… من در اصل با هر مانفستی مخالفم، همان طور که با هر اصلی مخالفم… این مانیفست را برای این می نویسم که نشان بدهم مردم ضمن اینکه با هم یک نفس عمیق در هوای تازه می کشند می توانند دست به هر کار مخالفی هم بزنند.
تریستان تسارا