فروشگاه نوین داک

فروشگاه نوین داک

فروش تحقیق ، پروژه ، مقاله ، پاورپوینت
فروشگاه نوین داک

فروشگاه نوین داک

فروش تحقیق ، پروژه ، مقاله ، پاورپوینت

دانلود پاورپوینت مهارت های خودآگاهی و هم دلی

خودآگاهی هم دلی عزت نفس ویژگی های افراد تاب آور ویژگی های افراد خود آگاه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل ppt
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
دانلود پاورپوینت مهارت های خودآگاهی و هم دلی

فروشنده فایل

کد کاربری 23133


خودآگاهی

یکی از مهمترین عواملی که به ما کمک می کند زندگی خوب و موفقی داشته باشیم ، این است که خود ر ابشناسیم ، احساس خوبی در مورد خودمان داشته باشیم و از کسی که هستیم، شاد و راضی باشیم.

عزت نفس

یکی از مولفه های مهم خود آگاهی عزت نفس است .
عزت نفس به احساس ارزشمندی شخص اشاره دارد که تحت تاثیر عملکرد ، موفقیت ها ، توانایی ها ، ظاهر شخصی و قضاوت های افراد مهم است.
عزت نفس پیامد مجموعه ای از عوامل فردی ، اجتماعی وخانوادگی است.
عزت نفس بالا موجب اعتماد به نفس می شود که تصمیم گیری خوب و مستقلانه و برخورد مناسب با تعارضات بین فردی را تسهیل می نماید.
عزت نفس افراد در محیط حمایت کننده و مثبت تقویت می شود.
و در ادامه داریم:
عزت نفس و مصرف مواد
عزت نفس و تاب آوری
ویژگی های افراد تاب آور
ویژگی های افراد خود آگاه
مولفه های خود آگاهی
فواید خودآگاهی
شناسایی و کنترل احساسات
خود پنداره
فایل پاورپوینت 23 اسلاید

دانلود پاورپوینت تاب آوری و عزت نفس

تاب آوری عزت نفس ویژگی های اصلی افراد تاب آور عوامل موثر در رشد تاب آوری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل ppt
حجم فایل 111 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
دانلود پاورپوینت تاب آوری و عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 23133

مقدمه

عزت نفس بالا یکی از مهم ترین عوامل رشد اجتماعی است . عزت نفس افراد متاثر از تجارب ، رویدادها و شرایط زندگی آنهاست . با این وجود عزت نفس چیزی است که افراد می توانند آن را توسعه بدهند و با کسب مهارت و تجربه آن را کنترل کنند. برای این کار هر کس باید بداند چه چیزی در او احساس خوب به وجود می آورد و سپس به گونه ای برنامه ریزی کند تا این نوع رویدادها در زندگی او اتفاق بیفتد.
تاب آوری یعنی چه؟
تاب آوری یعنی در شرایط آسیب زا پرورش یافتن ، آسیب ندیدن و به رشدی بیش از پیش دست یافتن. این مفهوم به فرایند بازگشت فرد به کارکرد عادی پس از یک رویداد استرس زا یا هیجان منفی نیز گفته می شود.فرایند تاب آوری محدود به دوره ی کودکی نیست و می تواند تا سالمندی نیز تداوم یابد . تاب آوری فقط فهرستی از ویژگیها نیست . تاب آوری نتیجه ی فرایندی تاب آفرینانه در زندگی واقعی است .
از میان عوامل موثر در افزایش تاب آوری آموزش مهارتهای زندگی است . علاوه بر رابطه حمایتگر و همراه با توجه و گروههای حمایت کننده از یکدیگر ، معیارها و چارچوب های بالا اما معقول خانواده و جامعه و فراهم شدن فرصت مشارکت در فعالیت ها و کارکردهای اجتماعی از دیگر عوامل موثر در بالا بردن میزان تاب آوری افراد است.
و در ادامه داریم:
ویژگی های اصلی افراد تاب آور
عوامل موثر در رشد تاب آوری
مهارت های موثر در پرورش تاب آفرینی
ویژگیهای افراد رشد یافته از دیدگاه یونیسف
همدلی
هوش هیجانی
خودپنداره مثبت
فایل پاورپوینت 23 اسلاید

دانلود پاورپوینت تاب آوری و عزت نفس

تاب آوری عزت نفس ویژگی های اصلی افراد تاب آور عوامل موثر در رشد تاب آوری
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل ppt
حجم فایل 111 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
دانلود پاورپوینت تاب آوری و عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 12271

مقدمه

عزت نفس بالا یکی از مهم ترین عوامل رشد اجتماعی است . عزت نفس افراد متاثر از تجارب ، رویدادها و شرایط زندگی آنهاست . با این وجود عزت نفس چیزی است که افراد می توانند آن را توسعه بدهند و با کسب مهارت و تجربه آن را کنترل کنند. برای این کار هر کس باید بداند چه چیزی در او احساس خوب به وجود می آورد و سپس به گونه ای برنامه ریزی کند تا این نوع رویدادها در زندگی او اتفاق بیفتد.
تاب آوری یعنی چه؟
تاب آوری یعنی در شرایط آسیب زا پرورش یافتن ، آسیب ندیدن و به رشدی بیش از پیش دست یافتن. این مفهوم به فرایند بازگشت فرد به کارکرد عادی پس از یک رویداد استرس زا یا هیجان منفی نیز گفته می شود.فرایند تاب آوری محدود به دوره ی کودکی نیست و می تواند تا سالمندی نیز تداوم یابد . تاب آوری فقط فهرستی از ویژگیها نیست . تاب آوری نتیجه ی فرایندی تاب آفرینانه در زندگی واقعی است .
از میان عوامل موثر در افزایش تاب آوری آموزش مهارتهای زندگی است . علاوه بر رابطه حمایتگر و همراه با توجه و گروههای حمایت کننده از یکدیگر ، معیارها و چارچوب های بالا اما معقول خانواده و جامعه و فراهم شدن فرصت مشارکت در فعالیت ها و کارکردهای اجتماعی از دیگر عوامل موثر در بالا بردن میزان تاب آوری افراد است.
و در ادامه داریم:
ویژگی های اصلی افراد تاب آور
عوامل موثر در رشد تاب آوری
مهارت های موثر در پرورش تاب آفرینی
ویژگیهای افراد رشد یافته از دیدگاه یونیسف
همدلی
هوش هیجانی
خودپنداره مثبت
فایل پاورپوینت 23 اسلاید

دانلود پاورپوینت مهارت های خودآگاهی و هم دلی

خودآگاهی هم دلی عزت نفس ویژگی های افراد تاب آور ویژگی های افراد خود آگاه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل ppt
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
دانلود پاورپوینت مهارت های خودآگاهی و هم دلی

فروشنده فایل

کد کاربری 12271

خودآگاهی

یکی از مهمترین عواملی که به ما کمک می کند زندگی خوب و موفقی داشته باشیم ، این است که خود ر ابشناسیم ، احساس خوبی در مورد خودمان داشته باشیم و از کسی که هستیم، شاد و راضی باشیم.

عزت نفس

یکی از مولفه های مهم خود آگاهی عزت نفس است .
عزت نفس به احساس ارزشمندی شخص اشاره دارد که تحت تاثیر عملکرد ، موفقیت ها ، توانایی ها ، ظاهر شخصی و قضاوت های افراد مهم است.
عزت نفس پیامد مجموعه ای از عوامل فردی ، اجتماعی وخانوادگی است.
عزت نفس بالا موجب اعتماد به نفس می شود که تصمیم گیری خوب و مستقلانه و برخورد مناسب با تعارضات بین فردی را تسهیل می نماید.
عزت نفس افراد در محیط حمایت کننده و مثبت تقویت می شود.
و در ادامه داریم:
عزت نفس و مصرف مواد
عزت نفس و تاب آوری
ویژگی های افراد تاب آور
ویژگی های افراد خود آگاه
مولفه های خود آگاهی
فواید خودآگاهی
شناسایی و کنترل احساسات
خود پنداره
فایل پاورپوینت 23 اسلاید

دانلود تحقیق عزت نفس و احساس خود و دیگران

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایستۀ رسیدن به خوشبختی هستند جوهر عزت نفس است
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 6
فرمت فایل doc
حجم فایل 50 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 93
دانلود تحقیق عزت نفس و احساس خود و دیگران

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

انگاره اولیه

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایستۀ رسیدن به خوشبختی هستند. جوهر عزت نفس است.

قدرت این باور و این اطمینان به خویشتن در این حقیقت نهفته است که این چیزی بیش از یک داوری یا یک احساس است. این یک انگیزه دهنده است، الهام بخش رفتار است.

اما به سهم خود مستقیماً تحت تاثیر عمل ماست. سبب در هر دو سمت جاری است. چرخۀ بازخوردی پیوسته ای میان اعمال ما در دنیا و عزت نفس مان وجود دارد. میزان عزت نفس ما روی عمل و رفتارمان تاثیر می گذارد و طرز عملمان عزت نفس ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که هر کسـی شایسته و

زییبندۀ خوشبختی است جوهر و عصارۀ عزت نفس است



اگر به ذهن و به قضاوتم اطمینان کنم، بیشتر در قالب یک موجود اندیشمند فرو رفته ام. وقتی به توانایی خود به اندیشیدن را صحه گذاشتم، وقتی آگاهی مناسب را به فعالیتهایم راه دادم ؛ زندگی بهتری پیدا می کنم. این اعتماد من به ذهنم را افزایش می دهد . اگر به ذهنم اعتماد نکنم، به احتمال بیشتری رفتار انفعالی پیدا می کنم، از آگاهی بیشتر از آنکه به آن نیاز دارم برخوردار می گردم و از پایداریم در برابر مشکلات زندگی کاسته می شود. وقتی اعمال من به نتایجی دردناک منتهی می شوند خود را محق احساس می کنم تا به ذهنم اعتماد نکنم.

با عزت نفس زیاد با احتمال بیشتری در برابر مشکلات می ایستم، اما شرایط کمی عزت نفس احتمال این که تسلیم شوم و یا از همه توان خود استفاده نکنم بیشتر می شود. با توجه به بررسیهای به عمل آمده اشخاصی که از عزت نفس بیشتر برخوردارند در مقایسه با اشخاص فاقد عزت نفس در برابر شداید زندگی و مشکلات مقاومت می کنند. هر کس مقاومت و مداومت داشته باشد، امکان موفقیتش بیشتر می شود. اگر استقامت کنم و پایداری نشان دهم، این احتمال وجود دارد که بیش از آن که شکست بخورم موفقی شوم. در غیر اینصورت امکان شکست خوردن از امکان موفق شدن فراتر می رود. در هر دو مورد برداشتی که از خود دارم تقویت می شود.

اگر به خود احترام بگذارم و بخواهم دیگران نیز با من رفتار محترمانه داشته باشند، علایمی از خود مخابره می کنم و به طرزی رفتار می کنم که احتمال واکنش مثبت و بجای دیگران را افزایش می دهم. وقتی این اتفاق می افتد، تقویت می شوم و باورهایم افزایش می یابد. اگر برای خودم احترامی قایل نباشم و در نتیجه بی احترامی را بپذیرم، اگر بد رفتاری و سلطه جویی و بدزبانی دیگران را قبول کنم و آن را امری طبیعی بپندارم؛ بی آن که متوجه باشم این را منتقل می سازم و در نتیجه بعضی ها با من به همان شکل رفتار می کنند. وقتی این اتفاق می افتد و من تسلیم آن می شوم، احترام به خود در من تضعیف می شود و از آنچه هست پایین تر می آید.

ارزش عزت نفس صرفاً در این نیست که به ما امکان می دهد احساس بهتری داشته باشیم، بلکه به ما فرصتی می دهد تا بهتر زندگی کنیم. به ما امکان می دهد با چالشهای زندگی بهتر روبرو شویم و از فرصتهای مطلوب بهره برداری بیشتری بکنیم.

تاثیر عزت نفس: ملاحظات کلی

میزان عزت نفس ما روی تمام جنبه های وجودی ما اثر می گذارد: طرز کارمان در کارگاه برخوردمان با مردم، اندازه پیشرفت و ترقی، میزان موفقیت ونیز در قلمرو شخصی این که ممکن است دل به چگونه شخصی ببندیم، چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، چگونه با فرزندان و دوستانمان رفتار کنیم و به چه سطحی اط سعادت و خوشبختی خواهیم رسید.

همبستگی مثبتی میان عزت نفس سالم و بسیاری از ویژگیهای دیگری که روی موقعیت و خوشبختی ما تاثیر دارد، وجود دارد. عزت نفس سالم با رفتار عقلانی، واقع گرایی، فراست، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی قبول تغییر، تمایل به اذعان اشتباهات و اطلاح آن ها، خیرخواهی و همکاری و تعاون، در ارتباط مستقیم است. اما عزت نفس کم با رفتار غیر عقلایی، بی توجهی به واقعیتها، نداشتن انعطاف، ترس از چیزهای بدیع و نا آشنا، سازگاری بیش از اندازه، یا رفتار به شدت کنترل کننده و ترس از دشمنی با دیگران رابطه دارد. در ادامه مطلب منطق این همبستگی را بررسی می کنیم. کاربرد عزت نفس برای بقاء سازگاری و موفقیت شخص کاملاً مسلم است. عزت نفس حامی زندگی و متعالی کننده آن است.

عزت نفس زیاد وسیله ای در خدمت دستیابی به هدف است. رسیدن به هدف نیز از سوی دیگر به میزان عزت نفس می افزاید. فقدان عزت نفس به ایمنی آنچه آشنا و تغییر نکردنی است بستگی دارد. و اگر به آنچه آشنا و دیرینه است دل ببندیم و از چیزهای نو و بدیع اجتناب کنیم، بر کمی عزت نفس خود می افزاییم.

هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز می کند آمادگی بیشتری داریم. سریعتر می توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم، و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن داریم. (شمار قابل ملاحظه ای از کارفرمایان موفق در گذشتۀ خود، یکی، دوورشکستگی یا شکست را تجربه کرده اند اما این شکست توقف آن ها را موجب نشده است).

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد بلند پرواز می شویم که این لزوماً به شغل و حرفه محدود نمی شود بلکه زمینه های احساسی، ذهنی، خلاقیت و معنویت را نیز در بر می گیرد، هر چه عزت نفس ما کمتر باشد میل و امید و آرزویمان نقصان می گیرد و احتمال موفقیتمان کاهش می یابد. هر دو جهت، خود تقویت کننده است.

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد میل ابراز وجود بیشتر می شود و غنای درونمان را بیشتر به نمایش می گذارد و هر چه عزت نفس مان کمتر باشد میل بیشتری به اثبات خود داریم.

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد ارتباطات ما آشکارتر، صادقانه تر و مناسبتر می شود زیرا به این نتیجه می رسیم که افکاری اندیشمند داریم و به همین دلیل از آشکار شدن ها هراسی به دل راه نمی دهیم. هر چه عزت نفس ما کمتر باشد، ارتباطمان تیره تر و نا آشکارتر می شود. زیرا به اندیشه و احساس خود مطمئن نیستیم و از واکنش مستمع خود می ترسیم.

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد، با اشخاص روابط سالمتری برقرار می کنیم. علتش این است که همانندها یکدیگر را جذب می کنند و سالم ها هم به هم می رسند. نشاط و میل به معاشرت دیگران بیشتر مورد توجه کسانی که از عزت نفس زاید برخوردارند، قرار می گیرد.

نکته دیگر این است که ما اصولاً به برقراری رابطه با کسانی که از عزت نفس زیاد برخوردارند راغب تریم. مخالفها ممکن است در زمینه هایی یکدیگر را جذب کنند، اما در این زمینه به خصوص چنین چیزی وجود ندارد. اشخاص با عزت نفس بالا جذب اشخاص با عزت نفس زیاد می شوند. مثالً بهندرت ممکن است اشخاص با عزت نفس اندک و اشخاص با عزت نفس زیاد جذب و شیفته یکدیگر شوند. همانطور که آدمهای عاقل و آدمهای کم فکر عاشق یکدیگر نمی شوند. اشخاص با عزت نفس متوسط هم جذب اشخاص با عزت نفس متوسط می شوند. و کسانی که عزت نفس اندک دارند جذب اشخاص با عزت نفس کم می شوند. البته عمد وقصدی در این کار وجود ندارد. در این میان حال و روز کسانی که با اعتماد به نفس کم جذب یکدیگر می شوند از همه خراب تر است.

ما با کسانی راحت تر کنار می آییم که عزت نفس شان

به اندازۀ عزت نفس ما باشد.

هرچه عزت نفس ما سالم تر باشد به دیگران احترام بیشتری می گذاریم و با آن ها برخورد بهتر و منصفانه تری می کنیم. زیرا آن ها را تهدیدی علیه خود در نظر نمی گیریم. از این که بگذریم احترام گذاشتن به خود، مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به دیگران است. با داشتن عزت نفس خوب و سالم بدخواه دیگران نمی شویم. ترس از مورد بی اعتنایی واقع شدن پیدا نمی کنیم، نگران تحقیر و خیانت نمی شویم. برخلاف باورهای رایج واقعیت این است که اشخاصی که به احساس خود ارزشمندی رسیده اند با مهربانی، سخاوت و تعاون اجتماعی بیشتری با دیگران برخورد می کنند. بررسی جامع واترمن در کتاب «روان شناسی فردگرایی»، این نکته را به خوبی توضیح داده است.

و سرانجام می توان به می یر در کتاب «در جستجوی خوشبختی» اشاره کرد که معتقد است عزت نفس بالا بهترین نشانه سعادت شخص است. در نتیجه به سادگی می توان گفت که عزت اندک با بدبختی و ناخشنودی همراه است.

عشق

درک اهمیت عزت نفس و نقشی که در ایجاد روابط صمیمانه ایفا می کند کار دشواری نیست. مانعی بر سر سعادت عاشقانه از این هراس منجر بزرگتر نیست که، کسی خود را شایسته عشق نداند. این هراس منجر به تحقق دل نگرانی می شود.

اگر از احساس ارزشمندی و کاردانی برخوردار باشم و خود را موجودی دوست داشتنی بدانم می توانم و از ظرفیتی برخوردارم که دیگران را دوست بدارم. رابطۀ عشق، به نظر طبیعی می نماید، خیرخواهی و بذل توجه، به نظر طبیعی می رسد. من چیزی دارم که بدهم، گرفتار و در بند کمبود نیستم . دارای نوعی مازاد احساس هستم که می توانم آن را در جهت عشق کانالیزه کنم. خوشبختی و سعادت نگرانم نمی کند. اطمینان به صلاحیت و ارزش، اطمینان به توانایی خود در دیدن و لمس آن، نیز یک پیش بینی است به حقیقت می پیوندد.

مانعی بر سرسعادت عاشقانه از این هراس بزرگتر که خود را شایسته عشق ندانیم و بر این اعتقاد باشیم که جز رنج و محنت سرنوشتی انتظارمان را نمی کشد.

اما اگر به خودم و به آن کسی که هستم احترام نگذارم ، چیز زیادی برای دادن نخواهم داشت، مگر نیازها و خواسته های برآورده نشده ام را. در این شرایط دیگران را در نهایت، منبع تصدیق و تایید و یا تکذیب می بینم. آن ها را به همان شکلی که هستند عزیز نمی دارم. تنها آن ها را با توجه به کاری که برای من می توانند بکنند یا نکنند ارزیابی می کنم، مترصد کسانی نمی شوم که بتوانم تحسینشان کنم و با ان ها هیجان و ماجرای زندگی را در میان بگذارم. دنبال کسانی می گردم که مرا محکوم و تکفیر نکنند و شاید تحت تاثیر شخصیت من قرار بگیرند. توانایی من در دوست داشتن رشد نکرده باقی می ماند. این یکی از دلایل به شکست انجامیدن بسیاری از روابط است. نه به این دلیل که پنداره و منظر عشق رمانتیک اصولاً غیر منطقی است، بلکه به این دلیل که عزت نفسی که به آن نیاز داریم وجود خارجی ندارد.

همه ما شنیده ایم که می گویند: «اگر خودتان را دوست نداشته باشیدنمی توانید دیگران را دوست بدارید» اما آنچه که نمی فهمیم سر دیگر ماجراست. اگر من خود را دوست داشتنی ندانم، دشوار است قبول کنم که دیگری مرا دوست بدارد. اگر خودم را نپذیرم، چگونه می توان عشق تو را به خودم پذیرا گردم؟ محبت و مهر تو تولید ابهام و سردرگمی می کند زیرا من خودم را موجودی ارزشمند ارزیابی نمی کنم. احساسی که به من داری ممکن است حقیقی، قابل اعتماد یا پر دوام نباشد. اگرخود را دوست داشتنی احساس نکنم،قبولش دشوار است که کس دیگری مرا دوست بدارد. اگر نتوانم خود را بپذیرم چگونه می توانم عشق تو نسبت به خود را قبول کنم؟

حتی اگر آگاهانه احساس دوست داشتنی نبودنم را انکار کنم. حتی اگر خود را موجودی «شگفت انگیز» معرفی کنم، برداشت ضعیفی که از خود دارم در اعماق وجودم باقی می ماند تا در مناسباتم موفق نشوم. این گونه به خرابکار عشق تبدیل می شوم.

عشق را امتحان می کنم برای رسیدن به آن می کوشم اما احساس امنیت و ایمنی درونی وجود خارجی ندارد به جای آن هراسی مرموز در من هست که تنها نصیب من درد و تالم است. از این رو کسی را برمی گزینم که در نهایت مرا ترک می کند و تنهایم می گذارد. (در شروع وانمود می کنم که این را نمی دانم)و یا اگر کسی را پیدا کنم که با او رسیدن به خوشبختی امکان پذیر باشد، از او تضمین های بیشتراز اندازه می خواهم. بر او احساس مالکیت بیش از اندازه می کنم، از کاه کوه می سازم، ناسازگاریهای کوچک را بزرگ و فاجعه آمیز معرفی می کنم. در مقابل کنترل و سلطه جویی بر او بر می آیم.راهی پیدا می کنم که قبل از این که همسرم و شریک زندگیم به من بی اعتنایی کند، به او بی اعتنایی کرده باشم.

چند شاهد مثال زیر موضوع را بیشتر روشن می کند:

«چرا همیشه عاشق آقای نا مناسب می شوم» سؤال زنی است که در جریان روان درمانی از من می کند. پدرش در هفت سالگی او ، ترک منزل کرده است. مادرش نه یک بار که چند بار بر سرش فریاد کشیده «اگر تو نبودی این همه درد سر درست نمی شد، شاید پدرت ما را ترک نمی کرد» حالا او در سن بلوغ دریافته که شایسته مهر و عشق نیست. با این حال با بی تابی خوهان عشق یک مرد است. امّا معمولاً مردی از راه می رسد که او را دوست ندارد و نمی تواند مدتی طولانی با او دوام آورد.پیش بینی اش به حقیقت می پیوندد. برداشتش از زندگی درست از کار در می آید.

وقتی «می دانیم» که محکوم هستیم طوری رفتار می کنیم که حقیقت با آنچه«می دانیم» سازگار شود. اگر دانستنیهای ما با حقیقت همخوانی نداشته باشد ناراحت می شویم. ار آنجایی که دانش ما تردید پذیر نیست ، این حقیقت است که باید تغییر کند.

مردی عاشق می شود، زن احساسش را جواب می دهد و آنها با هم ازدواج می کنند ، امّا زن هر چه تلاش می کند مرد خود را دوستنی نمی یابد. با این حال زن به قدری به او احساس دین می کند که این شرایط را تحمّل می کند، وقتی سرانجام مرد را متقاعد می کند که او را به راستی دوست دارد و دیگر جای تردیدی برای مرد باقی نمی ماند، مرد از خود می پرسد که آیا معیارهایش را بیش از اندازه نازل در نظر نگرفته است؟ از خود می پرسد آیا این زنی که با او ازدواج کرده ام برای من زن مناسبی است؟ و سرانجام زن را ترک می کند. عاشق زن دیگری می شود و رقص از نو شروع می شود.

همه ما این لطیفه مشهور گروچو مارکس را شنیده ایم که می گوید او هرگز به عضویّت باشگاهی که او بپذیرد در نمی آید. این دقیقاً نقطه نظر کسانی است که از عزّت نفس کافی برخواردار نیستند. اگر مرا دوست داری، مسلم بدان که بدرد من نمی خوری. تنها کسی که مرا رد کند مناسب من است.

زنی وسواس گونه احساس اضطراب می کند تا به شوهرش که او را ستایش می کند بگوید همه زنها از او یک سرو گردن بالاترند. وقتی شوهر این حرف را نمی پذیرد ، زن او را مسخره می کند. هر چه بر شدت عشق و علاقه مرد افزوده می شود، زن ظالمانه تر در مقام رد کردن او اقدام می کند. سرانجام زن شوهرش را خسته می کند و مرد از زندگی او بیرون می رود. زن رنجیده خاطر و متحّیر می شود. چگونه ممکن است دربارة او تا این حد اشتباه کرده باشد؟ و این مطلبی است که او از آن چیزی سر در نمی آورد. بعد به این تنیجه می رسد «همیشه می دانستم کسی نمی تواند مرا به واقع دوست داشته باشد.»

او همیشه معتقد بود زنی دوست داشتنی نیست و حالا این را ثابت کرده بود.

تراژدی زندگی بسیاری از مردم این است که اگر فرصتی به آن ها داده شود تا میان «درستی» و خوشبختی یکی را انتخاب کنند، «درستی» و خوشبختی یکی را انتخاب کنند «درستی» را بر می گزینند.

مرد می داند که تقدیر او این گونه رقم نخورده که شاد و خوشبخت باشد.

احساس او این است که حق ندارد شاد و سعادتمند باشد (از آن گذشته خوشحالی او ممکن است پدر و مادرش را جریحه دار کند زیرا آن ها هرگز شادی و سعادت را تجربه نکرده اند.)

امّا وقتی زنی را پیدا می کند که دوستش دارد و او را به خود جلب می کند و زن هم واکنش مثبت نشان می دهد ، مرد شاد می شود. برای لحظه ای فراموش می کند که قرار نیست زندگی عاشقانه ای داشته باشد. فراموش می کند که قرار نیست ندگی عاشقانه ای داشته باشد. فراموش می کند قرار نیست این نمایشنامة زندگی او باشد. موقتاً فراموش می کند که شادی و سعادت، خودانگاره او را مخدوش می سازد و میان او و «حقیقت» فاصله می اندازد. امّا به تدریج شادی و نشاط جای خود را به اضطراب می دهد. برای تخفیف اضطراب باد از شادی خود بکاهد. بنابراین به راهنمایی منطق خودانگاره خویشتن، رابطه اش را با آن زن تخریب می کند.

بار دیگر با انگاره خود ویرانگری روبهرو می شویم: اگر من «می دانم» به حکم سرنوشت نباید سعادتمند شوم، نباید بگذارم که حقیقت با شادی و سعادت مرا سردر گم کند. این من نیستم که باید خودم را با حقیقت وفق دهم، بلکه این حقیقت است که باید خود را با من سازگار کند.

توجّه داشته باشید که همیشه لازم نیست که مانند آنچه در فوق اشاره شد رابطه را به کلی از بین ببریم ، ممکن است بتوان قبول کرد که رابطه ادامه پیدا می کند ، مشروط بر آن که من شاد و سعادتمند نباشم. ممکن است خودم را با پروژه ای بنام «تلاش برای خوشبخت شدن و یا تلاش برای خوشبخت شدن و یا تلاش برای بهبود رابطه» سرگرم کند. ممکن است در باره کتاب بخوانم، در سمینارها شرکت کنم، به جلسات سخنرانی بروم و یا به سراغ یک روان درمانگر بروم به این امیدکه در آینده خوشبخت بشوم. آینده امّا نه امروز. امکان خوشبخت شدن در حال و در لحظة اکنون بسیار هول انگیز است.

سخن عجیبی به نظر می رسد، اما اغلب ما به این احتیاج داریم که بدون لطمه زدن به خود سعادت را تحمل کنیم.

«اضطراب خوشبختی» بسیار متداول است. خوشبخت شدنمی تواند ندایی درون ما ایجاد کند که ، من شایسته خوشبختی نیستم. ممکن است بگوید که خوشبختی را دوامی نیست. یا، راهم به سقوط ختم می شود و یا اگر خوشبخت تر از پدر و مادرم بشوم و یا کشته ام؛ یا زندگی اینگونه نیست. یا، مردم به من غبطه می خورند و از من متنفر می شوند یا خوشبختی تو همی بیش نیست. یا، هیچ کس خوشبخت نیست ، به چه دلیل من باید خوشبخت باشم؟

به نظر عجیب می رسد امّا آنچه بسیاری از ما بدان احتیاج داریم شجاعت تحمل خوشبختی است. باید خوشبختی را تحمل کنیم تا آن روز که باور کنیم این خوشبختی ما را نابود نمی کند و بنابراین لازم نیست که نیست و نابود شود.

باید با این نداهای ویرانگر برخورد کنیم، نه این که از آن ها بگریزیم. باید با آن ها مباحثه کنیم ، باید آنها را به مبارزه بطلبیم تا دلیلشان را باز بگویند. باید صبورانه به آنها جواب بدهیم و چرند بودنشان را بر ملا سازیم. باید صدایشان را در وجود خود خفه کنیم.

محل کار

حالا به مکان کار و کارگاه و دفتر و اداره توجّه کنید . ببینید عزّت نفس بد آنجا چه می کند:

کسی در اداره ترفیع درجه می گیرد. در وحشت می شود که نتواند از پس چالشها و مسئولیتهای جدید بر آیند «من شیّاد هستم. به اینجا تعلّقی ندارم» به این دلیل که از همان نخست خود را شایسته مقام جدید نمی داند، انگیزه ای برای اینکه در حداکثر توان خود ظاهر شود ندارد. بنابراین نا خواسته و ندانسته در مقام تخریب خود گام بر میدارد: بدون آمادگی در جلسات حضور به هم می رساند. هر لحظه با همکاران تحت امرش به شکلی رفتار می کند. لحظه ای خشونت می کند و لحظه دیگر به استمالت و دلجویی می پردازد، نارضایی رئیسش را نادیده می گیرد. کار را به جایی می رساند که او را اخراج می کنند. حالا به خود می گوید «از همان اوّل می دانستم که شایسته ترفیع نیستم. این ترفیع از سرم هم زیادتر بود.»

اگر به دست خود ، خودم را بکشم دست کم می دانم که کنترلی بر زندگی خود دارم. خودم را از شراین اضطراب که به دست یک عامل ناشناخته نابود شوم نجات می دهم، اضطراب ناشی از نداشتن اختیار بر مقدرّات بر خود تحمل نا کردنی است. باید به هر طریق که می توانم به آن پایان دهم.

مدیر ، نقطه نظر عالی یکی از همکاران زیر دستش را می خواند. احساسی از حقارت بر او غالب می شود. ناراحت از این است که چرا این ایده به ذهن او نرسیده است. تصور می کند که همکار زیر دست او را به زیر کشیده و بر جای می نشیند. به ذهنش می رسد که آن پیشنهاد را به هر قیمت که شده رد کند.

این نوع غبطه خوردن مخرّب ناشی از نداشتن احساس شایستگی است.موفقیّت شما تهی بودن مرا رقم می زند. دنیا متوجه نخواهد بود، و از آن بدتر خودم متوجه میشوم که من تا چه اندازه حقیر و ناچیزم. سخاوت نشان دادن به موقعیتهای دیگران، بر عزت نفس شما می افزاید.

فایل ورد 93 ص


چارچوب نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 95 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
چارچوب نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

عزت نفس

از نیازهای اساسی انسان نیاز به ارزشمندی است که گاهی با اصطلاحاتی چون « احترام به خود » و « عزت نفس » نیز از آن یاد می شود . احساس ارزش، بخشی از خود پنداشت فرد بوده و شامل تصویری که او از خودش در ذهن دارد و احساسی که نسبت به خود دارد و درجه پذیرش وتایید شخص نسبت به خویشتن می‌باشد (شیهان[1]، 1998 ) کودکان از زمانی که بسیار خردسال­اند شروع به ساختن تصویری از خود می کنند . به طور کلی این تصویر به خود پنداشت کودک اشاره دارد و به طور عمده بر شیوه‌ای مبتنی است که افراد مهم زندگی کودک با او رفتار می‌کنند. این افراد به وسیله پاسخها و واکنش‌هایشان به کودک اطلاعاتی در مورد خویش و رفتارهایش می‌دهند. در نتیجه کودک نگرش مثبت و منفی‌ای در مورد خود بدست می‌آورد . در همین راستا گلدارد (1998، ترجمه برآبادی 1381) معتقد است که تصویری که کودک از خودش دارد خودپنداشت او است اما ارزشی که او بر این تصویر می گذارد میزان عزت نفس او را مشخص می کند. بنابراین عزت نفس نشانگر میزان ارزشی است که کودک برای خودش قایل است از خصو صیات کسانی که دچار مشکلات روانی­اند این است که آنها خود را افرادی کم ارزش و حقیر می‌دانند. آنها خود را دوست ندارند و به خود احترام نمی گذارند. اگر چنانچه موفقیتی به دست آورند آن را به حساب شانس و یا سخاوت دیگران می گذارند و استعدادهای خود را در این امر دخیل نمی‌دانند. در عین حال شکستهای خود را که گاهی هم ساخته خیال خود آنهاست بزرگ می کنند و برای اثبات این نظر دلایل و شواهد بسیاری می‌آورند. در واقع عزت نفس آنها در سطح پایینی قرار دارد( آبتین، 1374).

عزت نفس[2] به عنوان ارزیابی فرد از ارزشمندی خویش تعریف می‌شود (روزنبرگ[3]، 1979). با بیانی دقیق‌تر، عزت نفس بعد ارزیابانه «خود» است، که درآن فرد به صورت پدیدارشناسانه توانایی‌ها، صفات و قابلیت‌های خود را ارزیابی می‌کند و نگرشی مبنی برتأیید یا عدم تایید خود را شکل می‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز[4]، 1981). از مقیاس‌های عزت نفس به منظور پیش‌بینی و تبیین پدیده‌های رفتاری بسیار زیادی استفاده شده است و این خود نشان از نقش مرکزی این سازه در نظریه و تحقیق روانشناسی دارد (شاهانی ، دیپ بوی و فیلیپس[5]، 1990). به عنوان نمونه تحقیقات نشان از رابطه بین سطح عزت نفس و افسردگی (هارتر[6]، 1993)، تنهایی و طرد شدن از سوی همسالان(ایست، هس و لرنر[7]، 1987)، موفقیت تحصیلی (هتی[8]، 1992) و بسیاری از نشانگرهای سلامت روان، از جمله بهزیستی شخصی (مایرز و دینر[9]، 1996)، بهزیستی اجتماعی (جوشن‌لو، رستمی و نصرت‌آبادی، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادی و جعفری کندوان، 1386)، بهزیستی فضیلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزیستی روان‌شناختی (پارادایز و کرنیس[10]، 2002) دارد.

عزت نفس به عنوان ارزیابی فرد از ارزشمندی خویش تعریف می‌شود (روزنبرگ، 1979). با بیانی دقیق‌تر، عزت نفس بعد ارزیابانه «خود» است، که درآن فرد به صورت پدیدارشناسانه توانایی‌ها، صفات و قابلیت‌های خود را ارزیابی می‌کند و نگرشی مبنی برتأیید یا عدم تایید خود را شکل می‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز، 1981). از مقیاس‌های عزت نفس به منظور پیش‌بینی و تبیین پدیده‌های رفتاری بسیار زیادی استفاده شده است و این خود نشان از نقش مرکزی این سازه در نظریه و تحقیق روانشناسی دارد (شاهانی ، دیپ بوی و فیلیپس، 1990). به عنوان نمونه تحقیقات نشان از رابطه بین سطح عزت نفس و افسردگی (هارتر، 1993)، تنهایی و طرد شدن از سوی همسالان (ایست، هس و لرنر، 1987)، موفقیت تحصیلی (هتی، 1992) و بسیاری از نشانگرهای سلامت روان، از جمله بهزیستی شخصی (مایرز و دینر، 1996)، بهزیستی اجتماعی (جوشن‌لو، رستمی و نصرت‌آبادی، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادی و جعفری کندوان، 1386)، بهزیستی فضیلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزیستی روان‌شناختی (پارادایز و کرنیس، 2002) دارد.

عزت نفس و خود ارزشمندی از اساسی‌ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت، محسوب می‌شود. حس ارزشمند بودن هر فرد از مجموع افکار، احساس­ها، عواطف و تجربیات او در طول زندگی‌اش ناشی می‌شود. مجموعه برداشتها و تجربه‌هایی که فرد از خویش دارد، باعث می‌شود که نسبت به خود احساس خوشایند و یا بر عکس احساس ناخوشایندی داشته باشد، احساس ارزشمندی، واسطه‌ای است که از یک طرف، تجربه و کفایت اجتماعی فرد و از طرف دیگر جهت‌گیری انگیزشی و عاطفی وی در موقعیت تحصیلی و شغلی را به هم مربوط می‌کند. ( میرزایی 1378، نقل از صدیقی ، 1380).



[1] . Sheehen

[2]. self-esteem

[3]. Rosenberg

[4]. Openshaw, Thomas, Rollins

[5]. Shahani, Dipboyer, Philips

[6]. Harter

[7]. East, Hess, Lerner

[8]. Hattie

[9]. Myers, Diener

[10]. Paradise, Kernis


چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 86 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

عزت نفس

عزت نفس از جمله مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است و یکی از موضوعات مهم جنبه های فردی، اجتماعی و روانشناختی می باشد. در سالهای 65-1959 فشرده ترین مطالعات درباره عزت نفس صورت گرفته است(بیابانگرد، 1372،ص10).

موضوع عزت نفس از نظر قدمت ریشه در مباحثی که علماء و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند، دارد. در طول هزاران سال گذشته، گزارشات تاریخی، نظریات فلاسفه و اندیشمندان و شاعران، براین مطلب گواه دارند که برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری وی در مورد خودش نیست. در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است و ارزشیابی شخص از خویشتن قطعی ترین عامل در روند رشد روانی است(بیابانگرد، 1372، 10). نیاز به عزت نفس فقط از آن انسان است، به این دلیل که فقط انسان است که دارای استعداد نماد سازی و تفکر است. این نیاز در انسان از ابتدای طفولیت تا هنگام مرگ وجود دارد(بیابانگرد، 1372، 14).

روانشناسان مختلف نیز بیان داشته اند که افراد با نیاز برای تجربه عزت نفس بالا متولد می شوند به عنوان مثال مازلو[1] اشاره کرده است:« بعد از اینکه وابستگی افراد ارضاء شد، آنها بطور جدی برای ارضای نیازهای مربوط به ارزش و احترام کوشش می کنند» وی اشاره می کند: «همه افراد در اجتماع یک نیاز یا تمایل برای داشتن یک دید مثبت و خوب نسبت به خوشان دارند». بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی و احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. انسان موجودی است اصالتاً اجتماعی، زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود. انسان احساس خوشایندی از اعتماد بع نفس و خودارزشمندی، توانایی، قابلیت، لیاقت و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید، مؤثر و موّلد می یابد(افروز، 1374، 22).

تعاریف عزت نفس:

تعاریف متعددی از عزت نفس به عمل آمده است که به مواردی از آنها اشاره می شود: در فرهنگ لغت وبستر (1968)، از عزت نفس به عنوان اعتماد و رضایت در خویشتن، نظر مثبت فرد درباره خود یاد شده است. از نظر ویلیام جیمزعزت به آرزوها و ارزشیابی که آدمی برای خود تصور می نماید اشاره دارد و بطورکلی عزت نفس یا حساس ارزش در فرد توسط توانایی های واقعی فرد و نیرو های بالقوه وی محاسبه می شود» (فرهنگ لغت وبستر، 1968،ص 206).

از نظر راجرز، عزت نفس عبارتست از :«ارزیابی و ارزشیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خود و نوعی قضاوت شخص نسبت به ارزشمندی وجود خویش می باشد. این صفت خاصیتی عمومی است و در همه انسانها وجود دارد و یک حالت ثابت و دائمی دارد.» (شفیع آبادی، 1377).

مازلو از عزت نفس به عنوان یک نیاز یاد کرده و بیان می کند: « همه افراد جامعه ما به یک ارزشمندی ثابت و استوار و معمولا عالی از خودشان، به احترام به خود یا عزت نفس یا احترام به دیگران تمایل یا نیاز دارند. » (اسلامی نسب، 1373، 309). مازلو عزت نفس را عبارت می‌داند از شایستگی، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی. چنانچه ارضاء گردد فرداحساس ارزشمند بودن، توانا بودن، مثمر به ثمر بودن و احساس غرور واعتماد به خود می‌کند واگر ارضاء نگردد فرد احساس حقارت، درماندگی وضعف می‌کند(مدی، 1976).



[1] .Maslow,A


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

عزت نفس

عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسها، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می‌شود: احساس می‌کنیم که شخصی منفور یا دوست داشتنی هستیم؛ خود را دوست داریم یا نداریم. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه‌ای که از خویش داریم باعث می‌شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، و یا برعکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم (هریس کلمز، امینه کلارک 1929، به نقل از پروین علیپور، 1375).

کوپر اسمیت[1] (1997)، در پژوهش های خود به این نتیجه رسید که عزت نفس بالا فرد را در مقابل انواع مشکلات و مسائل زندگی، فشارهای روانی و موارد مرتبط آن مقاوم خواهد کرد. عزت نفس به عنوان عاملی است که می تواند درک و تفسیر و واکنش های هیجانی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و نیز می تواند در میزان استرس زایی رویدادها، عاملی تعیین کننده باشد. عزت نفس به منزله مجموع بازخوردها و عقایدی است که فرد در روابط خویشتن با دنیای بیرونی ابراز می دارد، یعنی بیان عدم تأیید یا تأئید فرد نسبت به انتظار موفقیت، پذیرش و واکنش به تعیین کننده های شخصی (به نقل از پوردهقان و همکاران، 1387).

23

ویرجنیا ستیر[2] معتقد بود افزایش عزت نفس افراد در خانواده به منظور ایجاد تغییر در نظام میان فردی آن هاست. او بین عزت نفس و ارتباط میان فردی، یک همبستگی مستقیم یافت و عزت نفس پایین را با ارتباط ضعیف همخوان و هم پیوند می دانست. نقش ها اثرهای عمده ای بر کارایی مؤثر خانواده از طریق نفوذ قواعد، فرایندهای ارتباطی و پاسخ به فشارهای روانی دارند. هنگامی که اعضای خانواده از همه رویدادهایی که در زمان حال تجربه می کنند، آگاه شوند، می توانند هم به عنوان فرد و هم به عنوان خانواده رشد کنند. ستیر به طرز ویژه ای بر تخلیه انرژی و از نظر جهت گیری انرژی های متوقف شده از طریق تسهیل در رشد و افزایش عزت نفس و بهبود مهارت های ارتباطی تأکید می ورزد (نوابی نژاد، 1378).

باید توجه داشت که عزت نفس عامل مهمی برای پیشرفت و موفقیت افراد در همه کارها و در زندگی زناشویی است و محیط نیز نقش تأثیرگذاری در شکل گیری آن دارد، و رضایت زناشویی حاصله مبادله رفتارهای پاداش بخش است. رضایت زناشویی، احساسات عینی از خشنودی، و رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهری است که همه جنبه های ازدواجشان را مدنظر قرار می دهند. وقتی فرد ارزیابی مثبت از خصوصیات خود داشته باشد دارای عزت نفس بالا و وقتی نتیجه این ارزیابی منفی باشد دارای عزت نفس پایین است. افرادی با عزت نفس بالا دارای هدف های عالی تر و متعددتری هستند و شوق زیادی دارند تا با موفقیت های تازه و موضوعاتی روبه رو شوند که استعداد و نیروهای آن ها را به طور عمده به کار می گیرد (عظیمی، 1380).

اهمیت عزت نفس ناشی از رابطه تنگاتنگ آن با رشد سازش یافته و عملکرد شخصیت است (نیس و همکاران، 2002). ماسودا (2003)، در ارزیابی رضامندی جنسی میان همسزان کری های مقیم آمریکا دریافت که شوهران بیش از زنان از کیفیت رابطه جنسی خود رضایت دارند. مشخص شده که میزان عزت نفس، با نگرش مثبت و همدلی زن و شوهر و با ارضای جنسی بهتر و کامل تر مرتبط است و در جوان ترها با رضامندی جنسی همبستگی بیشتری دارد، همچنین ممکن است تفاوت فرهنگی زن و شوهر از میزان رضایت جنسی آن ها بکاهد. فقدان اعتماد به نفس به عنوان یکی از علل بارز سرد مزاجی بر شمرده شده است ولیکن نتایج پژوهش وسیتمر و لوپاتر (2005) آشکار ساخت، نابهنجاری های جنسی منجر به کاهش اعتماد به نفس و احساس ناکارآمدی در فرد می شوند، از آن جا که مسایل جنسی و توانایی برقراری یک ارتباط جنسی مطلوب، یکی از اجزای شخصیت و خود پنداره فرد محسوب می شود، زمانی که فرد در عملکرد جنسی با مشکل مواجه می شود، خود را به عنوان یک شریک جنسی فاقد صلاحیت می بیند و این مسئله اعتماد به نفس او را کاهش می دهد.

پژوهش های هارتر (1999)، نشان داد مردان نسبت به زنان عزت نفس بالاتری دارند. اما علیرغم این نتایج، بیشتر پژوهش ها، حاکی از عدم تفاوت بین دو جنس در عزت نفس است، و فقط تعداد کمی از پژوهش ها بالاتر بودن عزت نفس مردان نسبت به زنان را نشان داده اند (وید و همکاران، 1989 ؛ جوزفز و همکاران، 1992 ، بایرن، 2000). پژوهش ها نشان می دهند که عزت نفس مردان و زنان در جنبه های مهمی با هم فرق دارند، که ریشه در عوامل متفاوتی دارد (جوزفز و همکاران، 1992). طرحواره ی خود در زنان، به صورتی وابسته به دیگران تعریف می شود، که در آن روابط با دیگران و به خصوص افراد نزدیک، عنصر مهمی است و در نتیجه دیگران بخشی از خود هستند. اما طرحواره ی خود در مردان به طور مستقل و انفرادی تعریف می شود، و دیگران بخشی از خود نیستند، بلکه مجزا از خود هستند. بنابراین آنچه که تصویر مثبت از خود را می سازد ثابت و استاندارد شده نیست، بلکه به آنچه برای فرد اهمیت دارد بستگی دارد، عزت نفس در مردان حاصل آن چیزی است که برای جنس مردانه مهم است، یعنی مستقل و خودمختار و بهتر از دیگران بودن، اما در زنان عزت نفس از حساس بودن به دیگران وابسته بودن به آن ها ناشی می شود. بنابراین تفاوت مردان با عزت نفس بالا و پایین باید در میزان استقلال و خود مختاری آن ها، و تفاوت زنان با عزت نفس بالا و پایین باید در میزان وابستگی آن ها به دیگران باشد (جوزفر و همکاران ،


[1]- Cooper Smith

[2] Virgenia Setir


بررسی رابطه سبک های اسنادی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در دانش‌آموزان دبیرستان های دخترانه

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های اسنادی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر رودان 420 نفر با حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با 120 نفر بودند و از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 257 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 87
بررسی رابطه سبک های اسنادی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در دانش‌آموزان دبیرستان های دخترانه

فروشنده فایل

کد کاربری 15

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های اسنادی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر رودان 420 نفر با حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با 120 نفر بودند و از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. گروه نمونه با پرسشنامه های سبک های اسنادی و عزت نفس کوپر اسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای پیشرفت تحصیلی معدل سال تحصیلی 92 – 91 منظور شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آمارهای توصیفی نظیر فراوانی، درصد تراکمی، و همبستگی پیرسون و آمار استنباطی نظیر رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده در سطح معنی داری 05/0 به این شرح است: بین سبک اسناد درونی - بیرونی و پیشرفت تحصیلی همبستگی (55/0) وجود دارد. بین سبک اسناد پایدار- ناپایدار و پیشرفت تحصیلی همبستگی (61/0) وجود دارد. بین سبک اسناد کلی- اختصاصی و پیشرفت تحصیلی گرچه همبستگی بسیار ضعیف (17/0) ولی معنی داری وجود دارد. بین سبک اسناد درونی - بیرونی و عزت نفس همبستگی (47/0) وجود دارد. بین سبک اسناد پایدار- ناپایدار و عزت نفس رابطه گرچه همبستگی منفی ضععیف (23/0- ) ولی معنی داری وجود دارد. بین سبک اسناد کلی- اختصاصی و عزت نفس همبستگی منفی (34/0- ) وجود دارد. هم چنین نتایج بدست آمده از سبک های اسنادی به عنوان متغیر پیش بین پیشرفت تحصیلی، نشان دهنده مدل مناسبی می باشد. این مدل 10% از تغییرات مربوط به نمرات پیشرفت تحصیلی را تبیین می کند و نتایج بدست آمده از سبک های اسنادی به عنوان متغیر پیش بین عزت نفس، نشان دهنده مدل خوبی بوده است. این مدل 48% از تغییرات مربوط به نمرات عزت نفس را تبیین می کند که نشان از خوب بودن دارد.

کلید واژه ها: سبک اسنادی، عزت نفس، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان.

فهرست مطالب

چکیده 1

فصل اول: طرح پژوهش

مقدمه2

بیان مسأله3

اهمیت و ضرورت تحقیق4

اهداف تحقیق5

هدف کلی5

اهداف جزئی6

سؤال های پژوهش7

فرضیه‌های پژوهش7

تعریف مفهومی و عملیاتی واژه‏ها7

سبک های اسنادی7

پیشرفت تحصیلی8

عزت نفس8

تعریف عملیاتی8

سبک های اسنادی8

موقعیت اسنادی9

پیشرفت تحصیلی9

عزت نفس9

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه11

نظریه اسناد11

نظریه انتساب13

انتساب ها برای توجیه پیامدها14

ابعاد علیتی انتساب ها15

عزت نفس18

نشانه‌های جسمی و رفتاری ضعف عزت نفس19

ابعاد مختلف عزت نفس20

انواع عزت نفس20

شیوه های افزایش عزت نفس احساسی – عاطفی21

شیوه های افزایش عزت نفس روحی – معنوی21

عوامل مؤثر در ایجاد عزت نفس22

عزت نفس از دیدگاه قرآن، احادیث و دانشمندان اسلامی23

نقش والدین در شکل گیری عزت نفس23

نقش عوامل دیگر در تقویت عزت نفس25

پیشرفت تحصیلی26

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان27

تاکید بر رشد عقلانی28

جو عاطفی مدرسه28

پیش فرض های معلمان در مورد شاگردان28

نگرش معلم28

عقب ماندگی آموخته شده29

اثرات پیشرفتتحصیلی29

نقش عزت نفس در پیشرفت تحصیلی30

عزت نفس = پدر، مادر، معلم33

نقش عملکرد تحصیلی در عزت نفس33

یافته های پژوهشی داخل و خارج از کشور34

الف- پژوهش های انجام شده در خارج از کشور34

ب- پژوهش های انجام شده در داخل کشور35

فصل سوم: روش پژوهش

روش پژوهش39

جامعه و نمونه آماری، و روش نمونه‏گیری39

ابزار اندازه گیری39

1. پرسشنامه سبک های اسنادی (ASQ)39

روش نمره گذاری39

پایایی و روایی40

2- پرسشنامه عزت نفس کوپر – اسمیت40

مؤلفه‌های عزت نفس عبارتند از:40

روش اجرای پژوهش41

روش‌ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده‏ها41

فصل چهارم: یافته های پژوهش

مقدمه43

فصل پنجم56

مقدمه57

نتیجه‌گیری57

محدودیت های پژوهش62

پیشنهادهای تحقیق62

الف- پیشنهادهای کاربردی62

ب- پیشنهادهای پژوهشی62

منابع64

پیوست ها69

فهرست جداول

جدول شماره (4-1): فراوانی و درصد گروه نمونه بر حسب پایه تحصیلی43

جدول شماره (4-2): میانگین و انحراف معیار نمره های گروه نمونه برحسب عزت نفس، پیشرفت تحصیلی و سبک‌های اسنادی44

جدول شماره (4-3): همبستگی بین سبک اسنادی درونی- بیرونی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس45

جدول شماره (4-6): همبستگی بین سبک اسنادی درونی- بیرونی با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی46

جدول شماره (4-4): همبستگی بین سبک اسنادی پایدار و ناپایدار با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس47

جدول شماره (4-7): همبستگی بین سبک اسنادی پایدار و ناپایدار با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی48

جدول شماره (4-5): همبستگی بین سبک اسنادی کلی- اختصاصی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس49

جدول شماره (4-8): همبستگی بین سبک اسنادی کلی - اختصاصی با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی49

جدول شماره (4-9) : توان تبیین مدل پیش بینی پیشرفت تحصیلی52

جدول شماره (4-10): تحلیل واریانس برای مدل پیشرفت تحصیلی52

جدول شماره (4-11): ضرایب رگرسیونی استاندارد شده و استاندارد نشده متغیرهایی که در مدل وارد شدند53

جدول شماره (4-12): توان تبیین مدل پیش بینی عزت نفس54

جدول شماره (4-13): تحلیل واریانس برای مدل عزت نفس55

جدول شماره (4-14): ضرایب رگرسیونی استاندارد شده و استاندارد نشده متغیرهایی که در مدل وارد شدند55


بررسی میران عزت نفس در دانش اموزان مدارس دولتی و غیر دولتی

عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر می گذارد در حقیقت ، بررسی های گوناگون حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء نشود ،
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 32 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
بررسی میران عزت نفس در دانش اموزان مدارس دولتی و غیر دولتی

فروشنده فایل

کد کاربری 15

عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر می گذارد. در حقیقت ، بررسی های گوناگون حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء نشود ، نیازهای گسترده تری نظیر نیاز به آفریدن ، پیشرفت ، و یا درک و شناسایی استعدادهای بالقوه محدود می ماند. به خاطر بیاورید هنگامی که کاری را به بهترین نحو به پایان رسانده اید چه احساس خوشی به شما دست داده است. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند ، معمولاً احساس خوبی نیز نسبت به زندگی خواهند داشت . آنها می توانند با اطمینان به خود و اطرافیان ، با مشکلات و مسئولیت های زندگی مواجه شوند و از عهده آنها برآیند. مجموعه این برداشت ها و ارزیابی ها و تجاربی که از خویش داریم باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن ، یا بر عکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم . همه ی افراد ، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه ی فرهنگی و جهت و نوع کاری که در زندگی دارند ، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس ، برابر است با خودباوری واقعی . یعنی : خود را آن گونه که هستیم باور کنیم و برای خشنودی خودمان و دیگران تلاش نماییم. مساله اصلی این پژوهش بررسی میزان اعتماد به نفس دانش آموزان دولتی و غیر دولتی است ؟

فهرست مطالب

فصل اول. 1

کلیات.. 1

مقدمه. 2

بیان مساله. 2

فرضیات تحقیق :2

سوالات تحقیق. 2

فصل دوم. 3

پیشینه ی تحقیق. 3

تحقیقات انجام شده4

عزت نفس چیست؟. 4

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس چیست؟. 4

منشا پیدایش عزت نفس کجاست؟. 5

نظریه ها5

نظریه ی جیمز. 5

نظریه ی روزنبرگ... 6

نظریه ی آدلر. 6

نظریه ی راجرز. 7

نظریه آلپورت.. 8

نظریا ت دیگر روانشناسان. 8

ویژگی افراد. 9

ویژگی های شخصی که عزت نفس بالا دارد. 9

منابع. 20