فروشگاه نوین داک

فروشگاه نوین داک

فروش تحقیق ، پروژه ، مقاله ، پاورپوینت
فروشگاه نوین داک

فروشگاه نوین داک

فروش تحقیق ، پروژه ، مقاله ، پاورپوینت

دانلود تحقیق مدیریت بحران

مقوله بحران امروزه از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که رهبران، مدیران جامعه با آن درگیر می‌باشند گستردگی و تنوع موضوع به همراه حساسیت و اهمیت آن باعث شده که اندیشمندان زیادی در این وادی قلم‌فرسائی کرده و هر یک از دیدگاه خود راههای برای شناخت و هدایت آن ارائه دهند در کنار این اندیشمندان رهبران جامعه هستند که عملاً با موضوع دست و پنجه نرم کرده، به هنگام
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 99
دانلود تحقیق مدیریت بحران

فروشنده فایل

کد کاربری 8067

مقدمه

مقوله بحران امروزه از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که رهبران، مدیران جامعه با آن درگیر می‌باشند. گستردگی و تنوع موضوع به همراه حساسیت و اهمیت آن باعث شده که اندیشمندان زیادی در این وادی قلم‌فرسائی کرده و هر یک از دیدگاه خود راههای برای شناخت و هدایت آن ارائه دهند در کنار این اندیشمندان رهبران جامعه هستند که عملاً با موضوع دست و پنجه نرم کرده، به هنگام مواجهه با بحران سعی در هدایت، کنترل و مقابله با بحران دارند برای آنها معمولاً این سوالات مطرح است که ادبیات بحران چیست، منابع مورد حمایت در بحران کدامند عاملین و منابع مورد حمله در بحران احتمالاً چیست لیکن با گستردگی جوامع و موضوعات مرتبط با آن و سوء استفاده‌های بعمل امده در این خصوص اندیشمندان را بر آن داشته تا ضمن تعیین چارچوبهای برای شناخت بحران زمینه‌های فراهم کنند تا بتوان بحرانها را از یکدیگر تفکیک کرد و در همین راستا سخت اقدام به دسته‌بندی کلی شامل بحرانهای عارضی، هدایت شده نموده‌اند، که هر یک از این بحرانها خود نیز از تقسیماتی برخوردارند.

برای شناخت و یا تفکیک این دو بحران از یکدیگر در مرحله نخست لازمست بحران حادث شده شناخته شود.

پس از شناخت بحران به هنگام وقوع بحران ، بحران موجود را بر اساس فاکتورهای شناخته شده در هر بحران با آن مقایسه کرد چنانچه از فاکتورهای موجود برخوردار نبود می توان احتمال هدایت شده بودن آن را داد .

امروزه تفکیک بحرانهای عارضی از هدایت شده کاری بس دشوار است و از آنجا که بحران سازی امری غیرقانونی است معمولاً متخصصین فن کمتر اقدام به نگارش موضوعات نموده و چنانچه نیز در این خصوص مطالبی نگارش شود معمولاً سعی در جلوگیری از انتشار آن می دارند ، از طرف دیگر متخصصین فن نیز فنون این اقدامات را بعنوان سرمایه در نزد خود حفظ کرده و به منظور جلوگیری از بهره برداری رقبا یا دشمن از انتشار آن خودداری می نمایند ، اما با مقایسه بین بحران حادث شده با واقعیتهای که در بحرانهای طبیعی حاکم است، می توان به برخی از تفاوتهای آن پی برد، که خود زمینه ای برای کشف و شناسایی بحرانهای هدایت شده باشد از آنجا که روشهای مقابله با بحرانهای هدایت شده با روشهای مورد استفاده در بحرانهای عارضی متفاوت است لذا تنها پس از اطمینان از هدایت شده بودن بحران می توان از روشهای مربوطه استفاده کرد لازم بذکر است عدم تشخیص صحیح و هدایت شده قلمداد کردن بحران‌های عارضی می تواند تبعات نامطلوبی به همراه داشته و گاهاً خود منجر به شدت بحرانها و فراهم شدن زمینه برای بهره برداری دشمنان از این بحرانها شود تشخیص این وظیفه که چگونه فردی بحران‌های عارضی را شناسایی و تفکیک کند وقتی که او به چنین مواردی برخورد کرد هر دو از جمله مهمترین و مشکل ترین کارها در راستای طرح مزبور است حال چنانکه تفکیک بحرانها از یکدیگر مشکل است تفکیک بحران عارضی از هدایت شده به مراتب مشکل تر خواهد بود زیرا باید اول تفکیک بحرانها بدرستی صورت گرفته باشد تا بتوان فاکتور موجود در آن بحران با فاکتورهایی که معمولاً در آن بحران خاص وجود دارد مقایسه کرد . لذا در همین راستا در این مقاله نخست در فصل اول مطالبی در خصوص شناخت بحرانهای موجود در جوامع مخصوصاً جوامع در حال توسعه ارائه شده و سپس به بحث عملیات روانی و ابزارهای مورد استفاده بحران سازان برای ایجاد، یا توسعه بحرانهای هدایت شده پرداخته و درفصل سوم با عنایت به شناخت کسب شده مکانیزم تفکیک این دو بحران از یکدیگر پرداخته و در پایان نتیجه گیری تقدیم خواهد شد .


فصل اول: بحرانهای عارضی

در تعریف بحرانهای عارضی آمده است که این بحرانها ریشه در ذات و درون ساختار نظام داشته و از ضعف رفتارها شکل می‌گیرد.

به طور کلی جوامع را از نظر تاریخی می توان بر اساس بعضی تمایزات به سه گونه یا مرحله اساسی «سنتی » و « در حال گذار » و « مدرن » طبقه بندی کرد ، که دو گونه اول و آخر ، وضعیت تعادل را توصیف می نمایند ؛ از این رو وضعیت تعادل نسبتاً با ثبات تر است ، در حالیکه جوامع در حال گذار که قسمت اعظم جهان سوم را در بر می گیرد، بی ثبات تر و ذاتاً ناقص است . حاصل پژوهش راجع به روابط برابری ، ظرفیت و انفکاک ساختاری ، این بوده که، در حالی که نظم های اجتماعی سنتی قادر به گسترش تنش ها و تضادهای داخلی نمی باشند ، سرشت واقعی نوسازی حالتی پویا است که نیازمند مدیریت و بهبود تنش های غیرقابل اجتنابی است که ذاتی نشانگان توسعه است . تحت تأثیر بینشی که این رهیافت به ما داد ، دریافتیم که مشکلات کشورهای در حال توسعه امروزی آفریقا و آسیا به مشکلات همیشگی جوامع صنعتی پیشرفته نزدیکتر بوده و از اموری که به نظمهای سنتی تعلق دارند ، فاصله زیادی دارد . این رهیافت همچنین ما را به درکی عمیق تر از وجود تنش ، تعارض و حتی خشونت در تمامی جوامعی که باید بر نشانگان توسعه فایق گردند ، رهنمون گردید . بطور مقایسه ای ، به هر اندازه که یک جامعة بیشتر توسعه یافته کمتر دچار بی ثباتی و تعارض باشد ، امکان بسیج منابع و تلاش برای تفوق بر تنش های ذاتی نشانگان توسعه بیشتر خواهد بود .

در راستای شناسایی و تحلیل مشکلات کلیدی یا بحرانهایی که ظاهراً از نظر تاریخی در فرآیند توسعه سیاسی خود را نشان می دهند ، با توجه به ارتباط فرایندهای توسعه با تنش ها و تعامل آنها با شرایط بنیادین مورد نیاز برای ساختن کشور- ملت به پنج بحران شامل بحرانهای هویت، مشروعیت، نفوذ، مشارکت، توزیع برخورد می‌کنیم.

لیکن در وهلة اول ، دربارة اینکه بحران ها یا مشکلات دقیقاً چیستند ، قدری ابهام وجود دارد . بعضاً ، موضوع این است که آیا آن ها بحران اند ( نوعی خاصی از رویداد که می آید و می رود ، به سختی در یک توالی جای می گیرند زیرا به ظاهر هر پنج بحران با هم بوجود می آیند . از آنجایی که پنج بحران یا مشکل های مذکور از انواع مختلفی هستند و اساساً از یک نوع نمی باشند ، باید توقع چنین امری را داشت ، بنابراین ، یک نوآوری حکومتی به برنامة‌ مالیات مجدداً توزیعی در پاسخ به تقاضایی عمومی – کنشی است که مشکل توزیع را مخاطب خود قرار می دهد ، ممکن است موفقیت آن به توان حکومت برای « نفوذ » در جامعه ( همراه کردن مردم با نظام جدید ) وابسته باشد ، که آن هم به نوبة خود ممکن است بر مشروعیت نظام تأثیر بگذارد ) منوط باشد ؛ و ممکن است معیار مربوطه بدون توجه به فراینده مشارکت رشد یافته باشد . بدین ترتیب ، تقریباً در هر نقطه ای که کسی از برخورد یک نظام سیاسی با یکی از مشکلات پنجگانة سخن بگوید ، نشانه هایی از یک « بحران » همزیستی مشکل مشروعیت با یک یا چند مشکل دیگر است .

در نگاه اول ، به نظر می رسد واقعیت این باشد که مواردی را که ما می خواهیم متوالی قرار گیرند اگر در یک توالی قرار نگیرند ، به شرط اینکه « رسیدگی » بیشتری اجرا شود ، مساله ای چندان حاد نخواهد بود . این رسیدگی و بررسی کردن دو جنبه دارد . ما باید دربارة ماهیت مواردی که در تلاطم در یک توالی قرار دهیم تصمیم بگیریم و مسالة جای دادن هر مورد خاصی در یکی از رده بندی ها را مد نظر قرار دهیم . اولین مساله این است که: آیا ما از بحران ها سخن می گوئیم یا مشکلات یا چیز دیگری ؟ با فرض اینکه ما راجع به پاسخ به سوال اول تصمیمی اتخاذ نموده باشیم دومین مساله این است که چگونه معین کنیم که رویدادی خاص ، بحران مشارکت است و بحران توزیع نمی باشد ؟ پاسخ به سؤال دوم مستلزم بررسی قواعدی است که اولاً به ما می گوید با چه نوعی از مشکلات یا بحران روبرو هستیم ، ثانیاً ، از دیدگاه چه کسی بحران یا مشکل در یک رده بندی قرار می گیرد .

بحران چیست ؟

اگر مجبور باشیم بحران های مخلتف را در یک توالی قرار دهیم ، باید مشخص کنیم که آن بحرانها چیستند ؟ ممکن است تصور شود که پنج بحران با فرایندی که حکومت به وسیلة آن تصمیم گیری و اجرا می کنند رابطه ای نزدیک دارد . ممکن است هویت ، مشروعیت ، مشارکت ، نفوذ و توزیع جنبه هایی از تصمیم گیری حکومت تصور شوند که می توانند به مشکل تبدیل شوند ، یا وقتی آنها به عرصة تعارض وارد شوند موجب بحران گردند . می‌توان پنج حوزه مشکل اصطلاح «حوزه مشکل» را می‌توان به جای بحران به کار برد.

1 – بحران نفوذ مشکل میزان کنترل مؤثری است که حکومت مرکزی داراست .

2 – بحران مشارکت مشکل کسی است که در تصمیم گیریها حکومتی شرکت می کند (کسی که بر تصمیم گیریها تأثیر گذار است ).

3 – بحران مشروعیت اشاره دارد به مبنایی که بر اساس آن و نیز به میزانی که در آن تصمیمات حکومت توسط مردم یک جامعه ( به دلیل اعتقاد هنجاری بخشی از مردم به «حقانیت » روش هایی که مطابق آنها تصمیم گیری می شود ) ، پذیرفته می شود .

4 – بحران توزیع به حیطه ای اشاره دارد که در آن تصمیمات حکومت برای توزیع یا توزیع مجدد انتفاعات مادی و غیرمادی در یک جامعه اعمال می گردد .

5 – و بحران هویت به مجموعه ای از افراد اشاره دارد که فرض می شود بطور مناسب در درون قلمرو تصمیم گیری حکومت قرار دارند . به عبارت دیگر این مشکل سؤال از اعضای مناسب یک نظام است . اگر بعضی از اعضای تودة اجتماعی احساس کنند که بطور مناسب در درون قلمرو حکومت قرار نگرفته اند یا بر عکس ، احساس کنند که بعضی از دیگر گروهها در درون این قلمرو قرار ندارند ، می توان از مشکل هویت سخن گفت ، ( این تعریف نسبت به تعاریف دیگری که شکل روانشناختی بیشتری دارند از گستردگی کمتری برخوردار است . مزیت این تعریف داشتن منشأ دقیق سیاسی است.)

بدین ترتیب به نظر می رسد در رابطه با ظرفیت تصمیم گیری حکومت ، پنج مشکل مورد بحث حائز اهمیت اند.

روشن است که پنج جنبه یا مشکلات بالقوة تصمیم سازی حکومت با سادگی یا بطور طبیعی یک الگوی توالی را شکل نمی دهند . این ها مشکلات یا پرسش هایی هستند که در هر برهه ای از زمان وجود دارند : ممکن است کلیة فعالیت های حکومت بطور مؤثر اجرا شود یا اجرا نشود ( بحران نفوذ ) . کلیة ‌این فعالیت ها به سؤالات مشروعیت اشاره دارند : آیا همه این اعمال به دلیل اعتقاد هنجاری به حقانیت شان پذیرفته می شوند ؟ همة این اعمال سؤالاتی راجع به مشارکت را مطرح می سازند : چه کسی در تصمیم سازی شرکت می کند ؟ و به همین ترتیب .

از آنجا که همه حوزه‌های پنجگانة مشکل در هر نقطه ای از زمان با هم دیگر وجود دارند ، اگر بخواهیم از توالیها سخن بگوئیم باید وجود تمایز بیشتری را برشماریم . بدین ترتیب ما باید بین پنج مورد مزبور به طریق ذیل تمایز قائل شویم : در بعضی نقاط ، آن مشکل ها صرفاً جنبه های تصمیمات اند : در دیگر نقاط آنها به مشکلات تبدیل می شوند ؛ و در نقاط دیگر آنها به بحران ها بدل می گردند . اگر جنبه های خاص از فرآیند تصمیم گیری در هیچ نقطه ای از زمان زیر سؤال نرفته باشد – به عنوان مثال برای کسانی که باید در تصمیمات مشارکت نمایند و برای چگونگی این مشارکت قواعدی که بطور عمومی پذیرفته شده ، وجود داشته باشد – می توانیم بگوئیم که در آن « حوزة » مشکلی وجود ندارد . اما به محض اینکه یکی از جنبه های تصمیم گیری « مساله ساز » می شود ، مشکلی در رابطه با آن جنبه از تصمیم گیری ایجاد خواهد گردید – یعنی بعضی از افراد روش انجام امور را در رابطه با آن جنبة از تصمیم گیری نمی پذیرند ، آن جنبه به موضوع یا صحنة تعارض تبدیل می گردد .

پنج جنبة تصمیمات حکومتی در هر نقطه ای از زمان بطور بالقوه مشکل هستند . یعنی ضرورتاً هیچ نظم یا توالی برای این پنج مشکل وجود ندارد ؛ ممکن است آنها ایجاد شوند ، حل شوند ، و مجدداً به شکل متفاوت بروز نمایند . توالی که ممکن است با آن سروکار پیدا کنیم توالی است که حوزه های خاصی از مشکل به وسیلة آن برجسته و چشمگیر می شوند . مهمتر از آن توالی است که همراه با آن نهادهایی برای غلبه بر مشکلات در هر حوزة‌ مشکل دارای ایجاد می شوند . ( منظور از نهادها چیزی بیش از نهادهای رسمی است ؛ یعنی رویه های قاعده مندی که برای فائق آمدن بر یک مشکل و الگوهای رفتای مجاز هنجاری ، از طرف عموم پذیرفته شده باشد . ) در درون هر حوزه ‌مشکل تهیة فهرستی از نهادهایی که بیشتر به شکل مربوط اند ، ممکن خواهد بود . مثلاً در رابطه با مشکلات نفوذ می توان منتظر زمان توسعة خدمات دستگاه اداری ملی بود که بتواند تصمیمات صادره از مرکز را در حاشیه اجرا نماید یا می توان دیگر نوآوریهای اداری را دنبال نمود ؛ در رابطه با هویت می توان به جستجوی راه حل های نهادینه شده ای برای جدال های زبان شناختی ، جدال های مکتبی ، مرزهای سیاسی ، و مانند آن پرداخت ؛ در رابطه با مشارکت می توان توسعة حق رأی ، یا احزاب سیاسی دارای مبانی توده ای را فهرست کرد ؛ در رابطه با توزیع می توان توسعه دستگاههای رفاهی ، یا توسعة ‌یک نظام مالیاتی مجدداً توزیعی ، و مانند آن را فهرست نمود . شاید چنین الگوهای نهادینه شده ای بهترین روش برای یافته موقعیت ملتی خاص در وضعیتهای توالی شان باشد . این امر به دلایل زیر می باشد:

الف – بوجود آمدن چنین نهادهایی موجب نوعی وقفه می شود که تمایز بین مراحل را عملاً ساده تر و از نظر منطقی با مفهوم تر می کند .

فایل ورد 99 ص


دانلود تحقیق مدیریت بحران

مقوله بحران امروزه از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که رهبران، مدیران جامعه با آن درگیر می‌باشند گستردگی و تنوع موضوع به همراه حساسیت و اهمیت آن باعث شده که اندیشمندان زیادی در این وادی قلم‌فرسائی کرده و هر یک از دیدگاه خود راههای برای شناخت و هدایت آن ارائه دهند در کنار این اندیشمندان رهبران جامعه هستند که عملاً با موضوع دست و پنجه نرم کرده، به هنگام
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 8
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 99
دانلود تحقیق مدیریت بحران

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

مقدمه

مقوله بحران امروزه از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که رهبران، مدیران جامعه با آن درگیر می‌باشند. گستردگی و تنوع موضوع به همراه حساسیت و اهمیت آن باعث شده که اندیشمندان زیادی در این وادی قلم‌فرسائی کرده و هر یک از دیدگاه خود راههای برای شناخت و هدایت آن ارائه دهند در کنار این اندیشمندان رهبران جامعه هستند که عملاً با موضوع دست و پنجه نرم کرده، به هنگام مواجهه با بحران سعی در هدایت، کنترل و مقابله با بحران دارند برای آنها معمولاً این سوالات مطرح است که ادبیات بحران چیست، منابع مورد حمایت در بحران کدامند عاملین و منابع مورد حمله در بحران احتمالاً چیست لیکن با گستردگی جوامع و موضوعات مرتبط با آن و سوء استفاده‌های بعمل امده در این خصوص اندیشمندان را بر آن داشته تا ضمن تعیین چارچوبهای برای شناخت بحران زمینه‌های فراهم کنند تا بتوان بحرانها را از یکدیگر تفکیک کرد و در همین راستا سخت اقدام به دسته‌بندی کلی شامل بحرانهای عارضی، هدایت شده نموده‌اند، که هر یک از این بحرانها خود نیز از تقسیماتی برخوردارند.

برای شناخت و یا تفکیک این دو بحران از یکدیگر در مرحله نخست لازمست بحران حادث شده شناخته شود.

پس از شناخت بحران به هنگام وقوع بحران ، بحران موجود را بر اساس فاکتورهای شناخته شده در هر بحران با آن مقایسه کرد چنانچه از فاکتورهای موجود برخوردار نبود می توان احتمال هدایت شده بودن آن را داد .

امروزه تفکیک بحرانهای عارضی از هدایت شده کاری بس دشوار است و از آنجا که بحران سازی امری غیرقانونی است معمولاً متخصصین فن کمتر اقدام به نگارش موضوعات نموده و چنانچه نیز در این خصوص مطالبی نگارش شود معمولاً سعی در جلوگیری از انتشار آن می دارند ، از طرف دیگر متخصصین فن نیز فنون این اقدامات را بعنوان سرمایه در نزد خود حفظ کرده و به منظور جلوگیری از بهره برداری رقبا یا دشمن از انتشار آن خودداری می نمایند ، اما با مقایسه بین بحران حادث شده با واقعیتهای که در بحرانهای طبیعی حاکم است، می توان به برخی از تفاوتهای آن پی برد، که خود زمینه ای برای کشف و شناسایی بحرانهای هدایت شده باشد از آنجا که روشهای مقابله با بحرانهای هدایت شده با روشهای مورد استفاده در بحرانهای عارضی متفاوت است لذا تنها پس از اطمینان از هدایت شده بودن بحران می توان از روشهای مربوطه استفاده کرد لازم بذکر است عدم تشخیص صحیح و هدایت شده قلمداد کردن بحران‌های عارضی می تواند تبعات نامطلوبی به همراه داشته و گاهاً خود منجر به شدت بحرانها و فراهم شدن زمینه برای بهره برداری دشمنان از این بحرانها شود تشخیص این وظیفه که چگونه فردی بحران‌های عارضی را شناسایی و تفکیک کند وقتی که او به چنین مواردی برخورد کرد هر دو از جمله مهمترین و مشکل ترین کارها در راستای طرح مزبور است حال چنانکه تفکیک بحرانها از یکدیگر مشکل است تفکیک بحران عارضی از هدایت شده به مراتب مشکل تر خواهد بود زیرا باید اول تفکیک بحرانها بدرستی صورت گرفته باشد تا بتوان فاکتور موجود در آن بحران با فاکتورهایی که معمولاً در آن بحران خاص وجود دارد مقایسه کرد . لذا در همین راستا در این مقاله نخست در فصل اول مطالبی در خصوص شناخت بحرانهای موجود در جوامع مخصوصاً جوامع در حال توسعه ارائه شده و سپس به بحث عملیات روانی و ابزارهای مورد استفاده بحران سازان برای ایجاد، یا توسعه بحرانهای هدایت شده پرداخته و درفصل سوم با عنایت به شناخت کسب شده مکانیزم تفکیک این دو بحران از یکدیگر پرداخته و در پایان نتیجه گیری تقدیم خواهد شد .


فصل اول: بحرانهای عارضی

در تعریف بحرانهای عارضی آمده است که این بحرانها ریشه در ذات و درون ساختار نظام داشته و از ضعف رفتارها شکل می‌گیرد.

به طور کلی جوامع را از نظر تاریخی می توان بر اساس بعضی تمایزات به سه گونه یا مرحله اساسی «سنتی » و « در حال گذار » و « مدرن » طبقه بندی کرد ، که دو گونه اول و آخر ، وضعیت تعادل را توصیف می نمایند ؛ از این رو وضعیت تعادل نسبتاً با ثبات تر است ، در حالیکه جوامع در حال گذار که قسمت اعظم جهان سوم را در بر می گیرد، بی ثبات تر و ذاتاً ناقص است . حاصل پژوهش راجع به روابط برابری ، ظرفیت و انفکاک ساختاری ، این بوده که، در حالی که نظم های اجتماعی سنتی قادر به گسترش تنش ها و تضادهای داخلی نمی باشند ، سرشت واقعی نوسازی حالتی پویا است که نیازمند مدیریت و بهبود تنش های غیرقابل اجتنابی است که ذاتی نشانگان توسعه است . تحت تأثیر بینشی که این رهیافت به ما داد ، دریافتیم که مشکلات کشورهای در حال توسعه امروزی آفریقا و آسیا به مشکلات همیشگی جوامع صنعتی پیشرفته نزدیکتر بوده و از اموری که به نظمهای سنتی تعلق دارند ، فاصله زیادی دارد . این رهیافت همچنین ما را به درکی عمیق تر از وجود تنش ، تعارض و حتی خشونت در تمامی جوامعی که باید بر نشانگان توسعه فایق گردند ، رهنمون گردید . بطور مقایسه ای ، به هر اندازه که یک جامعة بیشتر توسعه یافته کمتر دچار بی ثباتی و تعارض باشد ، امکان بسیج منابع و تلاش برای تفوق بر تنش های ذاتی نشانگان توسعه بیشتر خواهد بود .

در راستای شناسایی و تحلیل مشکلات کلیدی یا بحرانهایی که ظاهراً از نظر تاریخی در فرآیند توسعه سیاسی خود را نشان می دهند ، با توجه به ارتباط فرایندهای توسعه با تنش ها و تعامل آنها با شرایط بنیادین مورد نیاز برای ساختن کشور- ملت به پنج بحران شامل بحرانهای هویت، مشروعیت، نفوذ، مشارکت، توزیع برخورد می‌کنیم.

لیکن در وهلة اول ، دربارة اینکه بحران ها یا مشکلات دقیقاً چیستند ، قدری ابهام وجود دارد . بعضاً ، موضوع این است که آیا آن ها بحران اند ( نوعی خاصی از رویداد که می آید و می رود ، به سختی در یک توالی جای می گیرند زیرا به ظاهر هر پنج بحران با هم بوجود می آیند . از آنجایی که پنج بحران یا مشکل های مذکور از انواع مختلفی هستند و اساساً از یک نوع نمی باشند ، باید توقع چنین امری را داشت ، بنابراین ، یک نوآوری حکومتی به برنامة‌ مالیات مجدداً توزیعی در پاسخ به تقاضایی عمومی – کنشی است که مشکل توزیع را مخاطب خود قرار می دهد ، ممکن است موفقیت آن به توان حکومت برای « نفوذ » در جامعه ( همراه کردن مردم با نظام جدید ) وابسته باشد ، که آن هم به نوبة خود ممکن است بر مشروعیت نظام تأثیر بگذارد ) منوط باشد ؛ و ممکن است معیار مربوطه بدون توجه به فراینده مشارکت رشد یافته باشد . بدین ترتیب ، تقریباً در هر نقطه ای که کسی از برخورد یک نظام سیاسی با یکی از مشکلات پنجگانة سخن بگوید ، نشانه هایی از یک « بحران » همزیستی مشکل مشروعیت با یک یا چند مشکل دیگر است .

در نگاه اول ، به نظر می رسد واقعیت این باشد که مواردی را که ما می خواهیم متوالی قرار گیرند اگر در یک توالی قرار نگیرند ، به شرط اینکه « رسیدگی » بیشتری اجرا شود ، مساله ای چندان حاد نخواهد بود . این رسیدگی و بررسی کردن دو جنبه دارد . ما باید دربارة ماهیت مواردی که در تلاطم در یک توالی قرار دهیم تصمیم بگیریم و مسالة جای دادن هر مورد خاصی در یکی از رده بندی ها را مد نظر قرار دهیم . اولین مساله این است که: آیا ما از بحران ها سخن می گوئیم یا مشکلات یا چیز دیگری ؟ با فرض اینکه ما راجع به پاسخ به سوال اول تصمیمی اتخاذ نموده باشیم دومین مساله این است که چگونه معین کنیم که رویدادی خاص ، بحران مشارکت است و بحران توزیع نمی باشد ؟ پاسخ به سؤال دوم مستلزم بررسی قواعدی است که اولاً به ما می گوید با چه نوعی از مشکلات یا بحران روبرو هستیم ، ثانیاً ، از دیدگاه چه کسی بحران یا مشکل در یک رده بندی قرار می گیرد .

بحران چیست ؟

اگر مجبور باشیم بحران های مخلتف را در یک توالی قرار دهیم ، باید مشخص کنیم که آن بحرانها چیستند ؟ ممکن است تصور شود که پنج بحران با فرایندی که حکومت به وسیلة آن تصمیم گیری و اجرا می کنند رابطه ای نزدیک دارد . ممکن است هویت ، مشروعیت ، مشارکت ، نفوذ و توزیع جنبه هایی از تصمیم گیری حکومت تصور شوند که می توانند به مشکل تبدیل شوند ، یا وقتی آنها به عرصة تعارض وارد شوند موجب بحران گردند . می‌توان پنج حوزه مشکل اصطلاح «حوزه مشکل» را می‌توان به جای بحران به کار برد.

1 – بحران نفوذ مشکل میزان کنترل مؤثری است که حکومت مرکزی داراست .

2 – بحران مشارکت مشکل کسی است که در تصمیم گیریها حکومتی شرکت می کند (کسی که بر تصمیم گیریها تأثیر گذار است ).

3 – بحران مشروعیت اشاره دارد به مبنایی که بر اساس آن و نیز به میزانی که در آن تصمیمات حکومت توسط مردم یک جامعه ( به دلیل اعتقاد هنجاری بخشی از مردم به «حقانیت » روش هایی که مطابق آنها تصمیم گیری می شود ) ، پذیرفته می شود .

4 – بحران توزیع به حیطه ای اشاره دارد که در آن تصمیمات حکومت برای توزیع یا توزیع مجدد انتفاعات مادی و غیرمادی در یک جامعه اعمال می گردد .

5 – و بحران هویت به مجموعه ای از افراد اشاره دارد که فرض می شود بطور مناسب در درون قلمرو تصمیم گیری حکومت قرار دارند . به عبارت دیگر این مشکل سؤال از اعضای مناسب یک نظام است . اگر بعضی از اعضای تودة اجتماعی احساس کنند که بطور مناسب در درون قلمرو حکومت قرار نگرفته اند یا بر عکس ، احساس کنند که بعضی از دیگر گروهها در درون این قلمرو قرار ندارند ، می توان از مشکل هویت سخن گفت ، ( این تعریف نسبت به تعاریف دیگری که شکل روانشناختی بیشتری دارند از گستردگی کمتری برخوردار است . مزیت این تعریف داشتن منشأ دقیق سیاسی است.)

بدین ترتیب به نظر می رسد در رابطه با ظرفیت تصمیم گیری حکومت ، پنج مشکل مورد بحث حائز اهمیت اند.

روشن است که پنج جنبه یا مشکلات بالقوة تصمیم سازی حکومت با سادگی یا بطور طبیعی یک الگوی توالی را شکل نمی دهند . این ها مشکلات یا پرسش هایی هستند که در هر برهه ای از زمان وجود دارند : ممکن است کلیة فعالیت های حکومت بطور مؤثر اجرا شود یا اجرا نشود ( بحران نفوذ ) . کلیة ‌این فعالیت ها به سؤالات مشروعیت اشاره دارند : آیا همه این اعمال به دلیل اعتقاد هنجاری به حقانیت شان پذیرفته می شوند ؟ همة این اعمال سؤالاتی راجع به مشارکت را مطرح می سازند : چه کسی در تصمیم سازی شرکت می کند ؟ و به همین ترتیب .

از آنجا که همه حوزه‌های پنجگانة مشکل در هر نقطه ای از زمان با هم دیگر وجود دارند ، اگر بخواهیم از توالیها سخن بگوئیم باید وجود تمایز بیشتری را برشماریم . بدین ترتیب ما باید بین پنج مورد مزبور به طریق ذیل تمایز قائل شویم : در بعضی نقاط ، آن مشکل ها صرفاً جنبه های تصمیمات اند : در دیگر نقاط آنها به مشکلات تبدیل می شوند ؛ و در نقاط دیگر آنها به بحران ها بدل می گردند . اگر جنبه های خاص از فرآیند تصمیم گیری در هیچ نقطه ای از زمان زیر سؤال نرفته باشد – به عنوان مثال برای کسانی که باید در تصمیمات مشارکت نمایند و برای چگونگی این مشارکت قواعدی که بطور عمومی پذیرفته شده ، وجود داشته باشد – می توانیم بگوئیم که در آن « حوزة » مشکلی وجود ندارد . اما به محض اینکه یکی از جنبه های تصمیم گیری « مساله ساز » می شود ، مشکلی در رابطه با آن جنبه از تصمیم گیری ایجاد خواهد گردید – یعنی بعضی از افراد روش انجام امور را در رابطه با آن جنبة از تصمیم گیری نمی پذیرند ، آن جنبه به موضوع یا صحنة تعارض تبدیل می گردد .

پنج جنبة تصمیمات حکومتی در هر نقطه ای از زمان بطور بالقوه مشکل هستند . یعنی ضرورتاً هیچ نظم یا توالی برای این پنج مشکل وجود ندارد ؛ ممکن است آنها ایجاد شوند ، حل شوند ، و مجدداً به شکل متفاوت بروز نمایند . توالی که ممکن است با آن سروکار پیدا کنیم توالی است که حوزه های خاصی از مشکل به وسیلة آن برجسته و چشمگیر می شوند . مهمتر از آن توالی است که همراه با آن نهادهایی برای غلبه بر مشکلات در هر حوزة‌ مشکل دارای ایجاد می شوند . ( منظور از نهادها چیزی بیش از نهادهای رسمی است ؛ یعنی رویه های قاعده مندی که برای فائق آمدن بر یک مشکل و الگوهای رفتای مجاز هنجاری ، از طرف عموم پذیرفته شده باشد . ) در درون هر حوزه ‌مشکل تهیة فهرستی از نهادهایی که بیشتر به شکل مربوط اند ، ممکن خواهد بود . مثلاً در رابطه با مشکلات نفوذ می توان منتظر زمان توسعة خدمات دستگاه اداری ملی بود که بتواند تصمیمات صادره از مرکز را در حاشیه اجرا نماید یا می توان دیگر نوآوریهای اداری را دنبال نمود ؛ در رابطه با هویت می توان به جستجوی راه حل های نهادینه شده ای برای جدال های زبان شناختی ، جدال های مکتبی ، مرزهای سیاسی ، و مانند آن پرداخت ؛ در رابطه با مشارکت می توان توسعة حق رأی ، یا احزاب سیاسی دارای مبانی توده ای را فهرست کرد ؛ در رابطه با توزیع می توان توسعه دستگاههای رفاهی ، یا توسعة ‌یک نظام مالیاتی مجدداً توزیعی ، و مانند آن را فهرست نمود . شاید چنین الگوهای نهادینه شده ای بهترین روش برای یافته موقعیت ملتی خاص در وضعیتهای توالی شان باشد . این امر به دلایل زیر می باشد:

الف – بوجود آمدن چنین نهادهایی موجب نوعی وقفه می شود که تمایز بین مراحل را عملاً ساده تر و از نظر منطقی با مفهوم تر می کند .

فایل ورد 99 ص


دانلود تحقیق مدیریت بحران

مقوله بحران امروزه از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که رهبران، مدیران جامعه با آن درگیر می‌باشند گستردگی و تنوع موضوع به همراه حساسیت و اهمیت آن باعث شده که اندیشمندان زیادی در این وادی قلم‌فرسائی کرده و هر یک از دیدگاه خود راههای برای شناخت و هدایت آن ارائه دهند در کنار این اندیشمندان رهبران جامعه هستند که عملاً با موضوع دست و پنجه نرم کرده، به هنگام
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 99
دانلود تحقیق مدیریت بحران

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

مقدمه

مقوله بحران امروزه از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که رهبران، مدیران جامعه با آن درگیر می‌باشند. گستردگی و تنوع موضوع به همراه حساسیت و اهمیت آن باعث شده که اندیشمندان زیادی در این وادی قلم‌فرسائی کرده و هر یک از دیدگاه خود راههای برای شناخت و هدایت آن ارائه دهند در کنار این اندیشمندان رهبران جامعه هستند که عملاً با موضوع دست و پنجه نرم کرده، به هنگام مواجهه با بحران سعی در هدایت، کنترل و مقابله با بحران دارند برای آنها معمولاً این سوالات مطرح است که ادبیات بحران چیست، منابع مورد حمایت در بحران کدامند عاملین و منابع مورد حمله در بحران احتمالاً چیست لیکن با گستردگی جوامع و موضوعات مرتبط با آن و سوء استفاده‌های بعمل امده در این خصوص اندیشمندان را بر آن داشته تا ضمن تعیین چارچوبهای برای شناخت بحران زمینه‌های فراهم کنند تا بتوان بحرانها را از یکدیگر تفکیک کرد و در همین راستا سخت اقدام به دسته‌بندی کلی شامل بحرانهای عارضی، هدایت شده نموده‌اند، که هر یک از این بحرانها خود نیز از تقسیماتی برخوردارند.

برای شناخت و یا تفکیک این دو بحران از یکدیگر در مرحله نخست لازمست بحران حادث شده شناخته شود.

پس از شناخت بحران به هنگام وقوع بحران ، بحران موجود را بر اساس فاکتورهای شناخته شده در هر بحران با آن مقایسه کرد چنانچه از فاکتورهای موجود برخوردار نبود می توان احتمال هدایت شده بودن آن را داد .

امروزه تفکیک بحرانهای عارضی از هدایت شده کاری بس دشوار است و از آنجا که بحران سازی امری غیرقانونی است معمولاً متخصصین فن کمتر اقدام به نگارش موضوعات نموده و چنانچه نیز در این خصوص مطالبی نگارش شود معمولاً سعی در جلوگیری از انتشار آن می دارند ، از طرف دیگر متخصصین فن نیز فنون این اقدامات را بعنوان سرمایه در نزد خود حفظ کرده و به منظور جلوگیری از بهره برداری رقبا یا دشمن از انتشار آن خودداری می نمایند ، اما با مقایسه بین بحران حادث شده با واقعیتهای که در بحرانهای طبیعی حاکم است، می توان به برخی از تفاوتهای آن پی برد، که خود زمینه ای برای کشف و شناسایی بحرانهای هدایت شده باشد از آنجا که روشهای مقابله با بحرانهای هدایت شده با روشهای مورد استفاده در بحرانهای عارضی متفاوت است لذا تنها پس از اطمینان از هدایت شده بودن بحران می توان از روشهای مربوطه استفاده کرد لازم بذکر است عدم تشخیص صحیح و هدایت شده قلمداد کردن بحران‌های عارضی می تواند تبعات نامطلوبی به همراه داشته و گاهاً خود منجر به شدت بحرانها و فراهم شدن زمینه برای بهره برداری دشمنان از این بحرانها شود تشخیص این وظیفه که چگونه فردی بحران‌های عارضی را شناسایی و تفکیک کند وقتی که او به چنین مواردی برخورد کرد هر دو از جمله مهمترین و مشکل ترین کارها در راستای طرح مزبور است حال چنانکه تفکیک بحرانها از یکدیگر مشکل است تفکیک بحران عارضی از هدایت شده به مراتب مشکل تر خواهد بود زیرا باید اول تفکیک بحرانها بدرستی صورت گرفته باشد تا بتوان فاکتور موجود در آن بحران با فاکتورهایی که معمولاً در آن بحران خاص وجود دارد مقایسه کرد . لذا در همین راستا در این مقاله نخست در فصل اول مطالبی در خصوص شناخت بحرانهای موجود در جوامع مخصوصاً جوامع در حال توسعه ارائه شده و سپس به بحث عملیات روانی و ابزارهای مورد استفاده بحران سازان برای ایجاد، یا توسعه بحرانهای هدایت شده پرداخته و درفصل سوم با عنایت به شناخت کسب شده مکانیزم تفکیک این دو بحران از یکدیگر پرداخته و در پایان نتیجه گیری تقدیم خواهد شد .


فصل اول: بحرانهای عارضی

در تعریف بحرانهای عارضی آمده است که این بحرانها ریشه در ذات و درون ساختار نظام داشته و از ضعف رفتارها شکل می‌گیرد.

به طور کلی جوامع را از نظر تاریخی می توان بر اساس بعضی تمایزات به سه گونه یا مرحله اساسی «سنتی » و « در حال گذار » و « مدرن » طبقه بندی کرد ، که دو گونه اول و آخر ، وضعیت تعادل را توصیف می نمایند ؛ از این رو وضعیت تعادل نسبتاً با ثبات تر است ، در حالیکه جوامع در حال گذار که قسمت اعظم جهان سوم را در بر می گیرد، بی ثبات تر و ذاتاً ناقص است . حاصل پژوهش راجع به روابط برابری ، ظرفیت و انفکاک ساختاری ، این بوده که، در حالی که نظم های اجتماعی سنتی قادر به گسترش تنش ها و تضادهای داخلی نمی باشند ، سرشت واقعی نوسازی حالتی پویا است که نیازمند مدیریت و بهبود تنش های غیرقابل اجتنابی است که ذاتی نشانگان توسعه است . تحت تأثیر بینشی که این رهیافت به ما داد ، دریافتیم که مشکلات کشورهای در حال توسعه امروزی آفریقا و آسیا به مشکلات همیشگی جوامع صنعتی پیشرفته نزدیکتر بوده و از اموری که به نظمهای سنتی تعلق دارند ، فاصله زیادی دارد . این رهیافت همچنین ما را به درکی عمیق تر از وجود تنش ، تعارض و حتی خشونت در تمامی جوامعی که باید بر نشانگان توسعه فایق گردند ، رهنمون گردید . بطور مقایسه ای ، به هر اندازه که یک جامعة بیشتر توسعه یافته کمتر دچار بی ثباتی و تعارض باشد ، امکان بسیج منابع و تلاش برای تفوق بر تنش های ذاتی نشانگان توسعه بیشتر خواهد بود .

در راستای شناسایی و تحلیل مشکلات کلیدی یا بحرانهایی که ظاهراً از نظر تاریخی در فرآیند توسعه سیاسی خود را نشان می دهند ، با توجه به ارتباط فرایندهای توسعه با تنش ها و تعامل آنها با شرایط بنیادین مورد نیاز برای ساختن کشور- ملت به پنج بحران شامل بحرانهای هویت، مشروعیت، نفوذ، مشارکت، توزیع برخورد می‌کنیم.

لیکن در وهلة اول ، دربارة اینکه بحران ها یا مشکلات دقیقاً چیستند ، قدری ابهام وجود دارد . بعضاً ، موضوع این است که آیا آن ها بحران اند ( نوعی خاصی از رویداد که می آید و می رود ، به سختی در یک توالی جای می گیرند زیرا به ظاهر هر پنج بحران با هم بوجود می آیند . از آنجایی که پنج بحران یا مشکل های مذکور از انواع مختلفی هستند و اساساً از یک نوع نمی باشند ، باید توقع چنین امری را داشت ، بنابراین ، یک نوآوری حکومتی به برنامة‌ مالیات مجدداً توزیعی در پاسخ به تقاضایی عمومی – کنشی است که مشکل توزیع را مخاطب خود قرار می دهد ، ممکن است موفقیت آن به توان حکومت برای « نفوذ » در جامعه ( همراه کردن مردم با نظام جدید ) وابسته باشد ، که آن هم به نوبة خود ممکن است بر مشروعیت نظام تأثیر بگذارد ) منوط باشد ؛ و ممکن است معیار مربوطه بدون توجه به فراینده مشارکت رشد یافته باشد . بدین ترتیب ، تقریباً در هر نقطه ای که کسی از برخورد یک نظام سیاسی با یکی از مشکلات پنجگانة سخن بگوید ، نشانه هایی از یک « بحران » همزیستی مشکل مشروعیت با یک یا چند مشکل دیگر است .

در نگاه اول ، به نظر می رسد واقعیت این باشد که مواردی را که ما می خواهیم متوالی قرار گیرند اگر در یک توالی قرار نگیرند ، به شرط اینکه « رسیدگی » بیشتری اجرا شود ، مساله ای چندان حاد نخواهد بود . این رسیدگی و بررسی کردن دو جنبه دارد . ما باید دربارة ماهیت مواردی که در تلاطم در یک توالی قرار دهیم تصمیم بگیریم و مسالة جای دادن هر مورد خاصی در یکی از رده بندی ها را مد نظر قرار دهیم . اولین مساله این است که: آیا ما از بحران ها سخن می گوئیم یا مشکلات یا چیز دیگری ؟ با فرض اینکه ما راجع به پاسخ به سوال اول تصمیمی اتخاذ نموده باشیم دومین مساله این است که چگونه معین کنیم که رویدادی خاص ، بحران مشارکت است و بحران توزیع نمی باشد ؟ پاسخ به سؤال دوم مستلزم بررسی قواعدی است که اولاً به ما می گوید با چه نوعی از مشکلات یا بحران روبرو هستیم ، ثانیاً ، از دیدگاه چه کسی بحران یا مشکل در یک رده بندی قرار می گیرد .

بحران چیست ؟

اگر مجبور باشیم بحران های مخلتف را در یک توالی قرار دهیم ، باید مشخص کنیم که آن بحرانها چیستند ؟ ممکن است تصور شود که پنج بحران با فرایندی که حکومت به وسیلة آن تصمیم گیری و اجرا می کنند رابطه ای نزدیک دارد . ممکن است هویت ، مشروعیت ، مشارکت ، نفوذ و توزیع جنبه هایی از تصمیم گیری حکومت تصور شوند که می توانند به مشکل تبدیل شوند ، یا وقتی آنها به عرصة تعارض وارد شوند موجب بحران گردند . می‌توان پنج حوزه مشکل اصطلاح «حوزه مشکل» را می‌توان به جای بحران به کار برد.

1 – بحران نفوذ مشکل میزان کنترل مؤثری است که حکومت مرکزی داراست .

2 – بحران مشارکت مشکل کسی است که در تصمیم گیریها حکومتی شرکت می کند (کسی که بر تصمیم گیریها تأثیر گذار است ).

3 – بحران مشروعیت اشاره دارد به مبنایی که بر اساس آن و نیز به میزانی که در آن تصمیمات حکومت توسط مردم یک جامعه ( به دلیل اعتقاد هنجاری بخشی از مردم به «حقانیت » روش هایی که مطابق آنها تصمیم گیری می شود ) ، پذیرفته می شود .

4 – بحران توزیع به حیطه ای اشاره دارد که در آن تصمیمات حکومت برای توزیع یا توزیع مجدد انتفاعات مادی و غیرمادی در یک جامعه اعمال می گردد .

5 – و بحران هویت به مجموعه ای از افراد اشاره دارد که فرض می شود بطور مناسب در درون قلمرو تصمیم گیری حکومت قرار دارند . به عبارت دیگر این مشکل سؤال از اعضای مناسب یک نظام است . اگر بعضی از اعضای تودة اجتماعی احساس کنند که بطور مناسب در درون قلمرو حکومت قرار نگرفته اند یا بر عکس ، احساس کنند که بعضی از دیگر گروهها در درون این قلمرو قرار ندارند ، می توان از مشکل هویت سخن گفت ، ( این تعریف نسبت به تعاریف دیگری که شکل روانشناختی بیشتری دارند از گستردگی کمتری برخوردار است . مزیت این تعریف داشتن منشأ دقیق سیاسی است.)

بدین ترتیب به نظر می رسد در رابطه با ظرفیت تصمیم گیری حکومت ، پنج مشکل مورد بحث حائز اهمیت اند.

روشن است که پنج جنبه یا مشکلات بالقوة تصمیم سازی حکومت با سادگی یا بطور طبیعی یک الگوی توالی را شکل نمی دهند . این ها مشکلات یا پرسش هایی هستند که در هر برهه ای از زمان وجود دارند : ممکن است کلیة فعالیت های حکومت بطور مؤثر اجرا شود یا اجرا نشود ( بحران نفوذ ) . کلیة ‌این فعالیت ها به سؤالات مشروعیت اشاره دارند : آیا همه این اعمال به دلیل اعتقاد هنجاری به حقانیت شان پذیرفته می شوند ؟ همة این اعمال سؤالاتی راجع به مشارکت را مطرح می سازند : چه کسی در تصمیم سازی شرکت می کند ؟ و به همین ترتیب .

از آنجا که همه حوزه‌های پنجگانة مشکل در هر نقطه ای از زمان با هم دیگر وجود دارند ، اگر بخواهیم از توالیها سخن بگوئیم باید وجود تمایز بیشتری را برشماریم . بدین ترتیب ما باید بین پنج مورد مزبور به طریق ذیل تمایز قائل شویم : در بعضی نقاط ، آن مشکل ها صرفاً جنبه های تصمیمات اند : در دیگر نقاط آنها به مشکلات تبدیل می شوند ؛ و در نقاط دیگر آنها به بحران ها بدل می گردند . اگر جنبه های خاص از فرآیند تصمیم گیری در هیچ نقطه ای از زمان زیر سؤال نرفته باشد – به عنوان مثال برای کسانی که باید در تصمیمات مشارکت نمایند و برای چگونگی این مشارکت قواعدی که بطور عمومی پذیرفته شده ، وجود داشته باشد – می توانیم بگوئیم که در آن « حوزة » مشکلی وجود ندارد . اما به محض اینکه یکی از جنبه های تصمیم گیری « مساله ساز » می شود ، مشکلی در رابطه با آن جنبه از تصمیم گیری ایجاد خواهد گردید – یعنی بعضی از افراد روش انجام امور را در رابطه با آن جنبة از تصمیم گیری نمی پذیرند ، آن جنبه به موضوع یا صحنة تعارض تبدیل می گردد .

پنج جنبة تصمیمات حکومتی در هر نقطه ای از زمان بطور بالقوه مشکل هستند . یعنی ضرورتاً هیچ نظم یا توالی برای این پنج مشکل وجود ندارد ؛ ممکن است آنها ایجاد شوند ، حل شوند ، و مجدداً به شکل متفاوت بروز نمایند . توالی که ممکن است با آن سروکار پیدا کنیم توالی است که حوزه های خاصی از مشکل به وسیلة آن برجسته و چشمگیر می شوند . مهمتر از آن توالی است که همراه با آن نهادهایی برای غلبه بر مشکلات در هر حوزة‌ مشکل دارای ایجاد می شوند . ( منظور از نهادها چیزی بیش از نهادهای رسمی است ؛ یعنی رویه های قاعده مندی که برای فائق آمدن بر یک مشکل و الگوهای رفتای مجاز هنجاری ، از طرف عموم پذیرفته شده باشد . ) در درون هر حوزه ‌مشکل تهیة فهرستی از نهادهایی که بیشتر به شکل مربوط اند ، ممکن خواهد بود . مثلاً در رابطه با مشکلات نفوذ می توان منتظر زمان توسعة خدمات دستگاه اداری ملی بود که بتواند تصمیمات صادره از مرکز را در حاشیه اجرا نماید یا می توان دیگر نوآوریهای اداری را دنبال نمود ؛ در رابطه با هویت می توان به جستجوی راه حل های نهادینه شده ای برای جدال های زبان شناختی ، جدال های مکتبی ، مرزهای سیاسی ، و مانند آن پرداخت ؛ در رابطه با مشارکت می توان توسعة حق رأی ، یا احزاب سیاسی دارای مبانی توده ای را فهرست کرد ؛ در رابطه با توزیع می توان توسعه دستگاههای رفاهی ، یا توسعة ‌یک نظام مالیاتی مجدداً توزیعی ، و مانند آن را فهرست نمود . شاید چنین الگوهای نهادینه شده ای بهترین روش برای یافته موقعیت ملتی خاص در وضعیتهای توالی شان باشد . این امر به دلایل زیر می باشد:

الف – بوجود آمدن چنین نهادهایی موجب نوعی وقفه می شود که تمایز بین مراحل را عملاً ساده تر و از نظر منطقی با مفهوم تر می کند .

فایل ورد 99 ص


پاورپوینت مدیریت بحران و انواع مدلهای آن

دانلود پاورپوینت با عنوان مدیریت بحران و انواع مدلهای آن در قالب ppt، قابل ویرایش و در حجم 27 اسلاید شامل تعریف بحران، انواع بحران، مقایسه بحران های تدریجی و ناگهانی، موقعیت بحران، مراحل بحران، پیشگیری بحران، مدیریت بحران، بحران (CRISIS) و واقعه ناگوار(DISASTER)، مدلهای مدیریت بحران، مدل مدیریت بحران تیری و میتراف، مدل واکنشی در مقابل مدل پیش فع
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 4
فرمت فایل ppt
حجم فایل 714 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
پاورپوینت مدیریت بحران و انواع مدلهای آن

فروشنده فایل

کد کاربری 19
کاربر

مشخصات فایل:

عنوان: پاورپوینت مدیریت بحران و انواع مدلهای آن

تعداد اسلاید: 27 اسلاید

قالب بندی: پاورپوینت

فهرست مطالب:

تعریف بحران

انواع بحران

مقایسه بحران های تدریجی و ناگهانی

موقعیت بحران

مراحل بحران

پیشگیری بحران

مدیریت بحران

بحران(CRISIS) و واقعه ناگوار(DISASTER)

مدلهای مدیریت بحران

مدل مدیریت بحران تیری و میتراف

مدل واکنشی در مقابل مدل پیش فعال

چرخه عمر بحران و دیدگاه استراتژیک نسبت به آن

نظریه تعادل در مدیریت بحران

مطالعه موردی : بحران در کارخانه شیر

قسمتی از متن پاورپوینت:

کلارک بحران را رویدادی بدون برنامه می داند که باعث وارد آمدن صدمه یا حتی مرگ کارکنان ، مشتریان یا مردم جامعه و ورشکستگی یا ایحاد وقفه در عملیات سازمان شود و خسارات فیزیکی یا محیطی به دنبال داشته باشد ، و جایگاه مالی سازمان و یا تصور عامه مردم از کارگزاران یا سازمان را تهدید کند.


مبانی نظری مدیریت بحران

مبانی نظری مدیریت بحران
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 5
فرمت فایل docx
حجم فایل 108 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 44
مبانی نظری مدیریت بحران

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مدیریت بحران
تعریف بحران :
ویژگی¬های بحران :
مراحل یک بحران :
انواع بحران :
1- بحرانهای ناشی از حوادث و سوانح طبیعی،
2-بحرانهای غیرطبیعی
الف- بحرانهای اجتماعی و فرهنگی
ب- بحرانهای اقتصادی، مالی
ج- بحرانهای امنیتی
د- بحرانهای اطلاعاتی
ه- بحرانهای زیست محیطی
و- بحرانهای انسانی
تعریف بحران سازمانی :
انواع بحران سازمانی :
الف ـطبقه¬بندی بحرانها از لحاظ ناگهانی بودن یا تدریجی بودن آنها:
ب ـ طبقه¬بندی بحران از دیدگاه «پارسونز»:
بحرانهای فوری:
بحرانهایی که به صورت تدریجی ظاهرمی¬شوند:
بحرانهای ادامه¬دار:
ج ـ طبقه¬بندی بحرانها از دیدگاه «میتراف »:
جدول 2-1. انواع بحران از دیدگاه میتراف(منبع: رضوانی، 1385)
د) طبقه بندی بحران ها با توجه چگونگی بوجود آمدن آنها :
- مدیریت بحران :
ضرورت مدیریت بحران:
چرخه مدیریت بحران :
- پیشگیری از بحران:
- کاهش اثرات مخرب بحران:
- آمادگی:
- امدادرسانی:
- بهبودی:
- توسعه عمرانی:
نظریه های مدیریت بحران :
- نظریه تعادل در مدیریت بحران :
شکل 2-2. مدل مدیریت بحران تعادلی
- نظریه مدیریت شناور(جزیره¬ای) :
مدلهای مدیریت بحران:
الف- مدل بارنت31
شکل 2-3. مدل مدیریت بحران، تحلیل استراتژیک بارنت(منبع: بودرئوکس، 2006: 11).
ب ـمدل مدیریت بحران پیرسون و میتراف :
ج- مدل واکنشی در مقابل مدل پیش فعال :
شش گام موثر در مدیریت بحران:
گام اول - مواجهه با بحران:
گام دوم- احساس بحران:
گام سوم - مداخله و اقدام:
گام چهارم – بازاندیشی:
گام پنجم - برنامه نوسازی:
گام ششم- اقدامات نهایی:
لزوم سیاست گذاری و برنامه ریزی کلان در مدیریت بحران :
مهمترین اقدامات در مواجهه با بحران :
مهمترین اقداماتی که می توان در هنگام بروز بحران انجام دا د عبارتند از : ( یقین لو ، 1383 ، ص 61 )
منابع





مدیریت بحران
تعریف بحران :
بحران از ریشه یونانی در معنای جورکردن، قضاوت، لحظه حساس و مشاجره گرفته شده است. بحران به معنای تغییر ناگهانی است که در جریان یک بیماری پدید می‌آید و صفت ویژه آن معمولاً بروز حوادث و وخامت است. در معنای مجازی، شرایط و اوضاع یا دورانی خطرناک و فاقد اطمینان را می‌رساند. بحران، حالت و فرایندی است که با آن تعادل ناپدید می‌شود و از انتقالی نسبتاً اجتناب ناپذیر به سوی شرایط و اوضاعی دیگر خبر می‌دهد(لاوروس ، 2003: 386).
مینزبرگ و همکارانش معتقدند که بحران در اثر وقوع فوری، ناگهانی و غیر منتظره حوادث و یا اتفاق بوجود می‌آید که توجه فوری و فوتی به آن برای اخذ تصمیمی فوری ضروری است. در تعریف دیگر، بحران چنین بیان شده است؛ هرگاه در مسیر تحقق اهداف از پیش طراحی شده، حالت پیش بینی نشده‌ای رخ دهد که انتظارات و مطلوب‌های دیگر ما را متأثر سازد یک بحران روی نموده است. (موسی¬خانی، 1369:14)
برای بحران تعاریف زیاد دیگری نیز آورده شده است که وجه مشترک همه آنها، تهدید وضعیت موجود بوده و تفارق آنها در شرایط فرعی هر وضعیت است. محمد رضا تاجیک در کتاب «مدیریت بحران» به این مقوله از

دید سیستمی نگریسته و می‌گوید: از منظر سیستمی بحران به وضعیتی اطلاق می‌گردد که نظم سیستم اصلی یا قسمت‌هایی از آن [سیستم فرعی] را مختل کرده و پایداری آن را برهم زند. (تاجیک،1379: 61)
البته بحران یک امر نسبی است، پیتر بروک در این خصوص می‌گوید: بحران‌ها در جهان زیست نمی‌کنند، آنها در گفتمان زیست می‌کنند. بحران‌ها رویدادهای واقعی نیستند بلکه ارزیابی‌های اهمیت آن چیزها هستند که دارد اتفاق می‌افتد. بحران‌ها شناخت و آگاهی ویژه‌اند که به برداشت‌ها از اختلال در وضعیت‌های موجود وابسته‌اند که به دگرگونی‌های ناگهانی و غیره منتظره که پرداختن به آنها دشوار است، می‌انجامد. بحران‌ها را نمی‌توان دید چون آنها ساختارهای نظام‌های ارزشی هستند. بحران‌ها، رویدادهایی هستند که با نظام‌های الزامات کنش‌ها که تصور می‌شود پیامدهای ناخوشایند رویدادها را از میان می‌برند ارتباط دارند.
به بیان دیگر می‌توان گفت بحران‌ها شکل‌های خاصی از گفتمان هستند که بر پایه و اساس رمزهای مشخص شکل می‌گیرند. این رمزها گاهی از رویدادهای گذشته را با پیش بینی‌های مشخصی از پیامدهای قریب الوقوع یا آتی ترکیب می‌کنند و به این ترتیب بحران‌ها را از رویدادهای فاجعه آمیز تمیز می‌دهند و آنها را در مقایسه با حوادث صرفاً فاجعه آمیز به مشکلات جامعه شناختی پیچیده‌تری تبدیل می‌کنند(رابوی،1377 :210).
«واینر» و «کان» در یک نگرش جامع و همه جانبه برای بحران تعاریف زیر را بیان کرده اند(کومبز ، 2007):


مبانی نظری مدیریت بحران، بحران

مبانی نظری مدیریت بحران، بحران
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 117 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
مبانی نظری مدیریت بحران، بحران

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری مدیریت بحران، بحران

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پژوهش

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


- تعریف بحران :

بحران از ریشه یونانی در معنای جورکردن، قضاوت، لحظه حساس و مشاجره گرفته شده است. بحران به معنای تغییر ناگهانی است که در جریان یک بیماری پدید می‌آید و صفت ویژه آن معمولاً بروز حوادث و وخامت است. در معنای مجازی، شرایط و اوضاع یا دورانی خطرناک و فاقد اطمینان را می‌رساند. بحران، حالت و فرایندی است که با آن تعادل ناپدید می‌شود و از انتقالی نسبتاً اجتناب ناپذیر به سوی شرایط و اوضاعی دیگر خبر می‌دهد(لاوروس، 2003: 386).

...........................

- ویژگی­های بحران :

بحران ها دارای ویژگیهای زیر می‌باشند(کومبز، 2007):

1- بحران عموماً غیر قابل پیش بینی است ( یعنی نمی‌توان پیش بینی کرد که کی و در کجا اتفاق می‌افتد)

2- بحران ها آثار مخربی دارند و مردمی‌که تا قبل از بحران نیازمند کمک نبودند به محض وقوع بحران نیازمند کمک می‌شوند.

..................

- مراحل یک بحران :

هر بحران دارای مراحلی بشرح زیر می­باشد(میرزایی، 1391):

احساس خطر نمودن مانند رانندگی نمودن – کار در کارخانه و دستگاههای پر خطرکه ممکن است برای هر یک از افراد سازمان و یا برای هر سازمان اتفاق بیفتد از طرفی تغییر عقاید بسیار سخت تغییر پیدا می نماید لذا درک خطرات در مواقعی دشوار است لذا کارهایی که سود و زیان آگاهانه وغیر آگاهانه دارند همانند ایمنی غذا و سلامتی در محیط استفاده از مواد شیمیایی منبع اطلاعات مواد مصرف کننده­ای که ایجاد گیجی می نماید و مسایل زیستمحیطی از مواردی هستند که ایجاد بحران می نمایند همچنین هیجان از بین عوامل تغییر بحران بسیار قوی است که شامل هیجانات عمومی – هیجانات حقوقی – رسانه های گروهی – فرمولهای سیاسی می­باشند.

................

- انواع بحران :

بحرانها انواع مختلفی دارند، از نظر اهمیت، بحرانها را می­توان به صورت زیر طبقه­بندی نمود(رمضانی، 1389):

.......................

- تعریف بحران سازمانی :

مفهوم بحران می­تواند به معنای انحراف از وضعیت تعادل عمومی رابطه سازمان بامحیط یا تعریفی از خصوصیت محیطی باشد که سازمان مجبور است به صورت مستمر از آناگاهی داشته باشد. در هر یک از این دو نگرش، انجام مسائل بحران در یک دیدگاه مدیریتاستراتژیک به بهترین وجه قابل درک است(بوث، 1993: 64).

.............

انواع بحران سازمانی :

برای اینکه بتوان بحرانها را شناسایی و تفکیک کرد بهتر استکه آنها را دسته­بندی کرده و مبناهایی را برای تفکیک آنها در نظر گرفت.

الف ـ طبقه­بندی بحرانها از لحاظ ناگهانی بودن یا تدریجی بودن آنها:

بعضی از بحرانها بهصورت ناگهانی و یک دفعه بهوجود می­آیند و اثرات ناگهانی بر محیط درونی و بیرونی سازمان می­گذارند. به این بحرانها، بحرانهای ناگهانی می­گویند.

.....................

ب ـ طبقه­بندی بحران از دیدگاه «پارسونز»:

............

ج ـ طبقه­بندی بحرانها از دیدگاه «میتراف»:

...............

د) طبقه بندی بحران ها با توجه چگونگی بوجود آمدن آنها :

.................

- مدیریت بحران :

...................

چرخه مدیریت بحران :

.................

- نظریه های مدیریت بحران :

هیچ الگوی واحدی که بتواند تحقیق در خصوص موضوع مدیریت بحران را راهنمایی کند وجود ندارد محققان تمایلدارند هر کدام بر یک عنصر خاص از اجزای فرایند مدیریت بحران تمرکز کنند، میتراف و همکاران25 ، (1987) بر حسابرسی بحران، نلسون ـ هارچلر26 (1986) بر تیم‌های مدیریت بحران، ترویت و کلی 27(1989) بر برنامه‌های مدیریت بحران، ریلی 28(1987) بر آمادگی درمقابل بحران، اشریدر 29 (1990) بر یادگیری از وقایع ناگوار، پاوچانت و میتراف30(1992)بر فعالیتهایی لازم برای آمادگی در مقابل بحران و نیز عهدنامه سازمانی برای مقابله با بحرانها تمرکز کردند و تحقیقهایی را انجام دادند. در هر صورت باید فرایندی ازمدیریت بحران مطرح شود که همة عناصر فوق را در بر داشته باشد چون هر کدام از آنهاقسمت مهمی‌از مدیریت بحران سازمانی هستند.

................

- نظریه تعادل در مدیریت بحران :

...................

- نظریه مدیریت شناور(جزیره­ای) :

...............

مدل های مدیریت بحران:

الف- مدل بارنت31

بارنت در مدل خود وظایف و عواملی که سازمان را قادر به استفاده مناسب از مدیریت بحران کند را تشریح می­کند(شکل 2-3). در این مدل ابتدا نویسنده چهار عامل را که در مقابل مدیریت بحران وجود دارد را نشان می­دهد(بودرئوکس32، 2006: 8):

..................

- شش گام موثر در مدیریت بحران:

...............

- لزوم سیاست گذاری و برنامه ریزی کلان در مدیریت بحران :

..............

مهمترین اقدامات در مواجهه با بحران :

...............

منابع

الوانی، مهدی(1384). مدیریت عمومی. چاپ بیست و پنجم. تهران: نشر نی.

بابای اهری، مهدی، (مدیریت بحران سازمانی)، کمال مدیریت، شماره 4و5.1384.

بابایی اهری، مهدی(1383). مدیریت بحرانهای سازمانی. کمال مدیریت. شماره 4 و 5.

بالاغفاری، ع؛ علی­گل­بندی، ک(1388). مدیریت ثبت اسناد ضروری پزشکی. ساری: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مازندران.

....................

......................

Boudreaux, Brian(2006). “Exploring a Multi4Stage model of crisis management: utilities, hurricanes, and contingency”, Journalism and Communications, May.

Brent, W. Ritchie(2003). “Chaos, Crises and Disasters: a strategic Approach to crisis Management in th Tourism Industry”; Tourism Management Journal ; University of Canberra, Australia.

Brian Boudreaux,(2006)”Exploring a Multi-Stage model of crisis management: utilities, hurricanes, and contingency”, Journalism and Communication, May.

…………………..

………………………

……………………


مبانی نظری مدیریت بحران، بحران

مبانی نظری مدیریت بحران، بحران
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 117 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
مبانی نظری مدیریت بحران، بحران

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری مدیریت بحران، بحران

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پژوهش

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


- تعریف بحران :

بحران از ریشه یونانی در معنای جورکردن، قضاوت، لحظه حساس و مشاجره گرفته شده است. بحران به معنای تغییر ناگهانی است که در جریان یک بیماری پدید می‌آید و صفت ویژه آن معمولاً بروز حوادث و وخامت است. در معنای مجازی، شرایط و اوضاع یا دورانی خطرناک و فاقد اطمینان را می‌رساند. بحران، حالت و فرایندی است که با آن تعادل ناپدید می‌شود و از انتقالی نسبتاً اجتناب ناپذیر به سوی شرایط و اوضاعی دیگر خبر می‌دهد(لاوروس، 2003: 386).

...........................

- ویژگی­های بحران :

بحران ها دارای ویژگیهای زیر می‌باشند(کومبز، 2007):

1- بحران عموماً غیر قابل پیش بینی است ( یعنی نمی‌توان پیش بینی کرد که کی و در کجا اتفاق می‌افتد)

2- بحران ها آثار مخربی دارند و مردمی‌که تا قبل از بحران نیازمند کمک نبودند به محض وقوع بحران نیازمند کمک می‌شوند.

..................

- مراحل یک بحران :

هر بحران دارای مراحلی بشرح زیر می­باشد(میرزایی، 1391):

احساس خطر نمودن مانند رانندگی نمودن – کار در کارخانه و دستگاههای پر خطرکه ممکن است برای هر یک از افراد سازمان و یا برای هر سازمان اتفاق بیفتد از طرفی تغییر عقاید بسیار سخت تغییر پیدا می نماید لذا درک خطرات در مواقعی دشوار است لذا کارهایی که سود و زیان آگاهانه وغیر آگاهانه دارند همانند ایمنی غذا و سلامتی در محیط استفاده از مواد شیمیایی منبع اطلاعات مواد مصرف کننده­ای که ایجاد گیجی می نماید و مسایل زیستمحیطی از مواردی هستند که ایجاد بحران می نمایند همچنین هیجان از بین عوامل تغییر بحران بسیار قوی است که شامل هیجانات عمومی – هیجانات حقوقی – رسانه های گروهی – فرمولهای سیاسی می­باشند.

................

- انواع بحران :

بحرانها انواع مختلفی دارند، از نظر اهمیت، بحرانها را می­توان به صورت زیر طبقه­بندی نمود(رمضانی، 1389):

.......................

- تعریف بحران سازمانی :

مفهوم بحران می­تواند به معنای انحراف از وضعیت تعادل عمومی رابطه سازمان بامحیط یا تعریفی از خصوصیت محیطی باشد که سازمان مجبور است به صورت مستمر از آناگاهی داشته باشد. در هر یک از این دو نگرش، انجام مسائل بحران در یک دیدگاه مدیریتاستراتژیک به بهترین وجه قابل درک است(بوث، 1993: 64).

.............

انواع بحران سازمانی :

برای اینکه بتوان بحرانها را شناسایی و تفکیک کرد بهتر استکه آنها را دسته­بندی کرده و مبناهایی را برای تفکیک آنها در نظر گرفت.

الف ـ طبقه­بندی بحرانها از لحاظ ناگهانی بودن یا تدریجی بودن آنها:

بعضی از بحرانها بهصورت ناگهانی و یک دفعه بهوجود می­آیند و اثرات ناگهانی بر محیط درونی و بیرونی سازمان می­گذارند. به این بحرانها، بحرانهای ناگهانی می­گویند.

.....................

ب ـ طبقه­بندی بحران از دیدگاه «پارسونز»:

............

ج ـ طبقه­بندی بحرانها از دیدگاه «میتراف»:

...............

د) طبقه بندی بحران ها با توجه چگونگی بوجود آمدن آنها :

.................

- مدیریت بحران :

...................

چرخه مدیریت بحران :

.................

- نظریه های مدیریت بحران :

هیچ الگوی واحدی که بتواند تحقیق در خصوص موضوع مدیریت بحران را راهنمایی کند وجود ندارد محققان تمایلدارند هر کدام بر یک عنصر خاص از اجزای فرایند مدیریت بحران تمرکز کنند، میتراف و همکاران25 ، (1987) بر حسابرسی بحران، نلسون ـ هارچلر26 (1986) بر تیم‌های مدیریت بحران، ترویت و کلی 27(1989) بر برنامه‌های مدیریت بحران، ریلی 28(1987) بر آمادگی درمقابل بحران، اشریدر 29 (1990) بر یادگیری از وقایع ناگوار، پاوچانت و میتراف30(1992)بر فعالیتهایی لازم برای آمادگی در مقابل بحران و نیز عهدنامه سازمانی برای مقابله با بحرانها تمرکز کردند و تحقیقهایی را انجام دادند. در هر صورت باید فرایندی ازمدیریت بحران مطرح شود که همة عناصر فوق را در بر داشته باشد چون هر کدام از آنهاقسمت مهمی‌از مدیریت بحران سازمانی هستند.

................

- نظریه تعادل در مدیریت بحران :

...................

- نظریه مدیریت شناور(جزیره­ای) :

...............

مدل های مدیریت بحران:

الف- مدل بارنت31

بارنت در مدل خود وظایف و عواملی که سازمان را قادر به استفاده مناسب از مدیریت بحران کند را تشریح می­کند(شکل 2-3). در این مدل ابتدا نویسنده چهار عامل را که در مقابل مدیریت بحران وجود دارد را نشان می­دهد(بودرئوکس32، 2006: 8):

..................

- شش گام موثر در مدیریت بحران:

...............

- لزوم سیاست گذاری و برنامه ریزی کلان در مدیریت بحران :

..............

مهمترین اقدامات در مواجهه با بحران :

...............

منابع

الوانی، مهدی(1384). مدیریت عمومی. چاپ بیست و پنجم. تهران: نشر نی.

بابای اهری، مهدی، (مدیریت بحران سازمانی)، کمال مدیریت، شماره 4و5.1384.

بابایی اهری، مهدی(1383). مدیریت بحرانهای سازمانی. کمال مدیریت. شماره 4 و 5.

بالاغفاری، ع؛ علی­گل­بندی، ک(1388). مدیریت ثبت اسناد ضروری پزشکی. ساری: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مازندران.

....................

......................

Boudreaux, Brian(2006). “Exploring a Multi4Stage model of crisis management: utilities, hurricanes, and contingency”, Journalism and Communications, May.

Brent, W. Ritchie(2003). “Chaos, Crises and Disasters: a strategic Approach to crisis Management in th Tourism Industry”; Tourism Management Journal ; University of Canberra, Australia.

Brian Boudreaux,(2006)”Exploring a Multi-Stage model of crisis management: utilities, hurricanes, and contingency”, Journalism and Communication, May.

…………………..

………………………

……………………