دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
فهرست مطالب
دوغ و دوشاب یکی است ..........................
دو قورت و نیمش باقی است ..............................
دود چراغ خورده............................................
دنبال نخود سیاه فرستادن.............................
نازشست.......................................
مقدمه
در این مقاله به بررسی و ریشه یابی معروف ترین ضرب المثل های فارسی را مدنظر داشتهایم و بدین لحاظ از منابع مختلفی سود جسته ایم. با کلیک بر روی هر کدام از ضرب المثل ها، صفحات جدیدی باز خواهد شد و شأن روایت هر کدام از آن مثل ها گاه کوتاه و گاه به تفضیل تقدیم می گردد. در بخش دوم نیز بیش از هزار ضرب المثل بی هیچ توضیحی تقدیم می گردد. در بخش دوم نیز بیش از هزار ضرب المثل بی هیچ توضیحی تقدیم می گردد. در بخش سوم به بیان ضرب المثل های رایج مناطق و شهرهای ایران پرداخته ایم و نمودی از این ادبیات عامیانه را در بین اقوام مختلف ایرانی باز جسته ایم.
در اینجا ذکر این نکته الزامی است که همه آنچه در این بخش تقدیم شده است در تعریف خاص ضرب المثل نمی گنجد و در اصل برخی از موارد ذکر شده از منظر علم بیان، مقید معنی کنایه است. در اصل اینگونه موارد کنایه های معروف فارسی اند که به دلیل کثرت استعمال با قدری تسامح عنوان ضرب المثل یا مثل سائره یافته اند. با همه این احوال حتی چنین کنایه هایی در تعریف عام ضرب المثل می گنجد.
آش شله قلمکار
هر کاری که بدون رعایت نظم و نسق انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد، به آش شله قلمکار تشبیه و تمثیل می شود. اصولاً هر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهراً به صورت معجونی درمی آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود.
اکنون ببینیم آش شله قلمکار چیست و از چه زمانی معمول و متداول گردیده است.
ناصرالدین شاه قاجار بنابر نذری که داشت سالی یک روز، آن هم در فصل بهار، به شهر ستانک از ییلاقات شمال غرب تهران و بعدها به علت دور راه به قریه سرخه حصار، واقع در شرق تهران میرفت. به فرمان او دوازده دیگ آشی بر بار می گذاشتند که از قطعات گوشت چهارده رأس گوسفند و غالب نباتات مأکول و انواع خوردنی ها ترکیب می شد. کلیه اعیان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در این آشپزان افتخار حضور داشتند و مجتمعاً به کار طبخ و آشپزی می پرداختند. عده ای از معاریف و موجهین کشور به کار پاک کردن نخود و سبزی و لوبیا و ماش و عدس و برنج مشغول بودند. جمعی فلفل و زردچوبه و نمک تهیه می کردند. نسوان و خواتین محترمه که در مواقع عادی و در خانه مسکونی خود دست به سیاه و سفید نمی زدند، در این محل دامن چادر به کمر زده در پای دیگ آشپزان برای روشن کردن آتش و طبخ آش کذایی از بر و دوش و سر و کول یکدیگر بالا می رفتند تا هر چه بیشتر مورد لطف و عنایت قرار گیرند. خلاصه هر کس به فراخورشان و مقام خویش کاری انجام می داد تا آش مورد بحث حاضر و مهیا شود. چون این آش ترکیب نامناسبی از غالب مأکولات و خوردنی ها بود، لذا هر کاری که ترکیب ناموزون داشته باشد و یا به قول علامه دهخدا: چو زنبیل در یوزه هفتاد رنگ باشد؛ آن را به آش شله قلمکار تشبیه می کنند.
فایل ورد 19 ص
دسته بندی | علوم سیاسی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
فهرست
مقدمه ......................................................................
جایگاه شورای نگهبان در قانون اساسی........................................
ترکیب شورای نگهبان......................................
شرایط فقهای عضو شورای نگهبان....................
عضویت وشرایط حقوقدانان عضو..................................
مرجع انتخاب اعضای شورای نگهبان..........................
فهرست وظایف شورای نگهبان........................................
وظیفه فقها در انطباق مصوبات با موازین اسلام..............
وظیفة فقها در تصویب قانون خاص...........................
پاسداری از قانون اساسی.............................
مهلت اظهار نظر نسبت به مصوبات مجلس..........................
نتیجة رسیدگی شورای نگهبان نسبت به مصوبات مجلس...........
وظیفة شورای نگهبان در امر نظارت بر انتخابات وهمه پرسی کیفیت نظارت شورای نگهبان
نتیجه گیری...........................................
منابع............................................
مقدمه:
شورای نگهبان:
شورای نگهبان از دو کلمة شورا و نگهبان ترکیب شده است. شورا نمایانگر ماهیت کار این نهاد است و ریشة قرآنی دارد. بر اساس دستور قرآن «و امر هم شوری بینهم» و « شاور هم فی الامر» شوراها از ارکان تصمیم گیری و ادارة امور کشور هستند و شورای نگهبان از اهم این شوراهاست در چهار چوب شورا. گروهی متخصص صاحب نظر و دارای صلاحیت لازم گرد میآیند تا در مورد قوانین مختلف و از جمله مقررات مربوط به ادارة امور مملکت به مشاوره بپردازند.
کلمه نگهبان معرف نوع و اهمیت این نهاد است و مراقبت وحراست دائمیرا میرساند. شورای نگهبان پاسدار و حافظ مستمر موازین اسلامیو قانون اساسی است. این شورا وظیفه ندارد که مصلحت فرد یا جمع یا هر دو را بسنجد. و یا وضع اجتماعی را بررسی کند و ضرورتهای روز را مورد ملاحظه قرار دهد ویا مصوبات مجلس را از جهت مفید و مضر بودن مورد ارزش یابی قرار دهد و یا تلاشی در اصلاح عبارات از لحاظ دستوری نماید هیچ یک از این موارد به شورای نگهبان مربوط نمیشود تا اساس تصویب یا رد مصوبات مجلس باشد . مصلحت اندیشی و تشخیص صلاح و مصلحت در واقع کار سیاسی و در درجة اول از وظایف مجلس شورای اسلامیاست و در حد نهائی هم به عهده تأسیس جدیدی است که به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام با اصلاحات اخیر در قانون اساسی ظاهر شده است.
شورای نگهبان در عین حال باید با درک درست از مقتضیات زمان ومسائل روز جهان ودور اندیشی ومتانت لازم موازین اسلامیرا حفاظت و از قانون اساسی حراست کند .شورای نگهبان با علم به این که احکام اسلام برای همة جهان و همه ادوار است و با شناخت زمان دقیق اجرا به آنها تحرک و جذابیت میدهد از چنین دیدگاهی شورای نگهبان عوامل وموجبات تزلزل اساس موازین اسلام و قانون اساسی را شناسایی میکند و اجازه نمیدهد که شکل قانونی به خود بگیرد . در واقع اولین و اصلی ترین وظیفه شورای نگهبان، نگهبانی است و لفظ به کار گرفته شده بامعنا تناسب دارد.
امروزه جمهوری اسلامیایران به جهت اتکاء به اسلام در یک موقعیت خاص جهانی قرار گرفته است هر جا سخن از اسلام به میان میآید بلافاصله ایران و حکومت اسلامیوقانون اساسی آن تداعی میشود.
و هر قانون و سازمان حکومتی که ایران ارائه کند عنوان اسلامیمیگیرد.
امت اسلام پس از قرنها خاموشی آهنگ انسان ساز اسلام را با تمام وجود احساس میکند . لازمة حفظ این موقعیت و استحکام بخشیدن به آن وتلاش در جهت بارورساختن آن اجرای قوانین اسلامیواقعی با تمام مشخصات اصلی آن است و مخصوصاً باید اسلامشناسان توجه نمایند موادی بیپایه و غیرمعقول و سبک به نام احکام اسلام مورد تصویب قرارنگیرد که اسباب بیاعتباری مکتب الهی اسلام باشد.
شورای نگهبان و شورای نگهبان قانون اساسی هردو مفهوم واحدی دارند. قانون اساسی درهمه جا عبارت شورای نگهبان را به کار برده جز در اصل 121 که بدون هیچ دلیل خاصی به شورای نگهبان قانون اساسی تصریح کرده است که البته مفهوم اصلی را تغییر نمیدهد.
جایگاه شورای نگهبان درقانون اساسی:
درحقوق اساسی ما شورای نگهبان پدیده جدیدی است. تدوینکنندگان قانون اساسی درپی مرجع صالحی بودند تا با قدرت کامل از موازین اسلام و اصول قانون اساسی پاسداری کند و با این تفکر اصول مربوط به شورای نگهبان را تدوین نمودند.
فصل ششم قانون اساسی به قوة مققنه اختصاص دارد و از دو مبحث تشکیل شده است مبحث نخست با عنوان مجلس شورای اسلامیبیان کنندة شکل گیری و ترکیب کلی مجلس است .
مبحث دوم نیز با عنوان اختیارات وصلاحیت مجلس شورای اسلامیترتیب کار و چگونگی وظایف مجلس را توضیح داده است . در قانون اساسی هیچ فصل یا مبحث خاصی با عنوان شورای نگهبان دیده نمیشود تنها در ذیل مبحث دوم از اصل 91 الی 99 بدون تعیین عنوان و سرفصل به شرح تشکیل شورای نگهبان و وظایف و اختیارات آن پرداخته است.
اگر این قصور به آن علت باشد که قانون اساسی شورای نگهبان را قسمتی از قوة مقننه شناخته است باز هم اقتضا داشت که مبحثی جداگانه از فصل قوة مقننه در برگیرندة عنوان شورای نگهبان باشد همان طور که فصل مربوط به قوة مجریه دارای مباحثی است با عنوان ریاست جمهوری و وزراء ( مبحث اول) سپاه پاسداران ( مبحث دوم ) لازم بود که برای فصل مربوط به قوة مقننه نیز مباحثی مانند ترکیب و تشکیل مجلس شورای اسلامی، اختیارات وصلاحیت مجلس وشورای نگهبان در نظر گرفته شود.
در حالی که اکنون پس از اصل 90 اختیارات وصلاحیت مجلس شورای اسلامیپایان میگیرد یکباره و بی هیچ عنوانی از اصل 91 تا 99 به تشکیل و وضع شورای نگهبان و اختیارات آن پرداخته است و این در حالی است که ترکیب شورای نگهبان وصلاحیت و اختیارات آن به هیچ وجه در چهارچوب اختیارات و صلاحیت مجلس نمیگنجد.
در قانون اساسی علاوه از 9 اصل ( 91 الی99) که منحصراً شورای نگهبان و وظایف آنرا توصیف میکند در 11 اصل دیگر نیز این شورا مطرح شده ( اصول 4 و 68 و 69و72 و 108 و110 و 111 و 112 و 118 و 121 و 177 ) و بالاخره در برخی دیگر از اصول قانون اساسی نیز مانند اصول ( 6 و 12 و 59 و 73 و 77 و 78 و 82 و 83 و 85 و 105 و 115 و 116 و 119 و 123 و 126 و 138 و 139 و 170 ) اگر چه نام شورای نگهبان در آنها نیامده ولی مفاد آن به نحوی با کار این ارگان مربوط است.
محتوای اصولی که در آنها از شورای نگهبان نام برده شده با آن که چند اصل آن تقریباً تکراری است در مجموع نمایانگر این معنی است که ظریف ترین و دقیق ترین وظایف و مسئولیتها را در سازمان حکومتی بر عهده دارد.
ترکیب شورای نگهبان:
شورای نگهبان ارگانی است با ترکیب خاص فقیه و حقوقدان ـ تنها دو گروه به این رکن راه دارند و آن قدر هم نزدیک اند که میتوان برای آنها یک عنوان واحد قائل شد در جامعة اسلامیفقیه در واقع حقوقدان اسلامیدر ابعاد وسیع آن است و حقوقدانی که دارای دیدگاه اسلامیباشد به فقیه بودن نزدیک است . جدا شدن دو عنوان فقیه و حقوقدان در گذشته نیز به دلیل دوگانگی بافت جامعه بوده و قانون اساسی نیز به جهت ملاک زمان این وضعیت را پذیرفته و چنین ترکیبی را از لحاظ تخصصی و آگاهیها برای شورای نگهبان لازم شمرده شورای نگهبان 12 نفر عضو دارد شش نفر فقیه وشش نفر حقوقدان.
عضویت فقها:
فایل ورد 35 ص
دسته بندی | علوم سیاسی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران، ایجاد شوراهای اسلامی است که یکی از مظاهر دموکراسی و حاکمیت مردم به شمار می رود. هدف از تشکیل این شوراها، شرکت دان مردم در ادارة امور است، از پایین ترین سطح جامعه تا بالاترین سطح آن و در تمام واحدهای سازمانی و واحدهای کار تا مردم به ادارة امور شهر و محلی که در آن زندگی می کنند و یا سازمانی که در آن کار می کنند علاقه مند شوند و نسبت به آن احساس شخصیت و مسئولیت کنند. علاوه بر این، از این طریق زمینة بحث و گفتگو در سطح محلی و ملی، برای همة افراد و همه گروهها فراهم می شود و مسائل و مشکلات اجتماعی بروشنی و با بی غرضی و با دیدی انتقادی مطرح، و برای آنها راه حلهای مناسب و سازنده پیدا می شود و بالاخره روابط سالم و مردمی، جایگزین روابط شخصی و بوروکراسی پیچیده و استبدادی می گردد.
بدیهی است در فضای بسته و نفوذ ناپذیر و در پشت درهای بسته، بین دستگاه رهبری و مدرم تفاهم به وجود نمی آید و گردانندگان امور نمی توانند از حدود عقاید و افکار و خواستها و تمایلات افراد آگاهی یابند. در نتیجه، مسائل در پشت هاله ای از ابهام، سوء تفاهم و ریا و تزویر باقی می ماند.
شوراهای اداری و کارگری، در بحبوحة انقلاب و در زمانی که پیکار بین انقلابیون و رژیم گذشته ادامه داشت، در سازمانها و مؤسسات، کارخانجات و مراکز آموزشی و محلات شهرها، به نام شوراها، کمیته ها و هیأتها به وجود آمدند و نقش آنها در ابتدا سازمان دادن و رهبری تظاهرات، راهپیماییها، اعتصابها و به طور کلی مبارزه با رژیم گذشته بود. در آن ایام که همه چیز از هم پاشیده بود، این شوراها شبکة عظیمی از نیروی فعال و متحرک را تشکیل می دادند و به طور موقت، مدیریت دستگاهها و سازمانهای مربوط را بر عهده گرفتند تا آنکه دولت موقت انقلابی توانست رشتة امور را به دست گیرد، چون وجود این شوراها بر اساس ضوابط معینی نبود، برای جلوگیری از تداخل و لوث شدن مسئولیتها، لایحة قانونی شوراهای محلی در 14/4/1358 و « قانون انتخابات شوراهای شهر و طریقة ادارة آن» در 14/4/1358 و تصویبنامة هیأت وزیران دربارة «اصول تشکیل شوراهای کارکنان در موسسات دولتی و خصوصی« در 15/7/1358، مدتها پیش از تصویب قانون اساس تصویب و به دولت ابلاغ شد. این مقررات قبل از آنکه به مرحله اجرا در آیند، جای خود را به قانون تشکیلات شوراهای اسلامی مورخ یکم آذر 1361 و سپس قانون تشکیلات و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب 1-2/1375 داد اولین دروه انتخاباتی شوراها در 7 اسفند 1377 برگزار گردید و به عنوان اصل مهجور قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نام برده شد اما متأسفانه به دلیل دولتی بودن کلیه امور جاری و عدم تطابق شرائط قانونی با وضعیت موجود شوراها آن گونه که باید تاکنون در انجام وظائف محوله موفق نبوده اند که بحمدالله در چند سال اخیر به طور محسوسی این روند رو به سوی بهبودی و کمال دارد.
مواد قانون اساسی مرتبط با شورا:
1- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با اعتقاد به اهمیت شورد و مشورت در جامعه و در اجرای دستور قرآن کریم، اصولی را به این امر اختصاص داده است که به شرح زیر است:
اصل 7 قانون اساسی: « طبق دستور قرآن کریم(« وامرهم شوری بینهم» و « شاورهم فی الامر» ) شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها، از ارکان تصمیم گیری و ادارة امور کشورند. طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را این قانون و قوانین ناشی از آن معین می کند».
اصل 100 قانون اساسی:« برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم، با توجه به مقتضیات محل، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند.
شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوة انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را باید رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد، قانون معین می کند.»
اصل 101 قانون اساسی:« به منظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیة برنامه های عمرانی و رفاهی استانها و نظارت بر اجرای هماهنگ آنها، شورای عالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل می شود. نحوة تشکیل و وظایف این شورا را قانون معین میکند.»
اصل 102 قانون اساسی: « شورای عالی استانها حق دارد در حدود وظایف خود طرحهایی تهیه و مستقیماً یا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کند. این طرحها باید در مجلس مورد بررسی قرار گیرد.»
اصل 103 قانون اساسی: « استانداران، فرمانداران، بخشداران و سایر مقامات کشوری که از طرف دولت تعیین می شوند، در حدود اختیارات شوراها ملزم به رعایت تصمیمات آنها هستند.»
اصل 104 قانون اساسی:« به منظور تأمین قسط اسلامی و همکاری در تهیة برنامه ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور در واحدهای تولیدی، صنعتی و کشاورزی، شوراهایی مرکب از نمایندگان کارگران و دهقانان و دیگر کارکنان و مدیران، و در واحدهای آموزشی، اداری و خدماتی مانند اینها شوراهایی مرکب از نمایندگان اعضای این واحدها تشکیل میشود.
اصل 105 قانون اساسی:« تصمیمات شوراها نباید مخالف موازین اسلام و قوانین کشور باشد.»
اصل 106 قانون اساسی:« انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظایف قانونی ممکن نیست. مرجع تشخیص انحراف و ترتیب انحلال شوراها و طرز تشکیل مجدد آنها را قانون تعیین می کند.
شورا در صورت اعتراض به انحلال حق دارد به دادگاه صالح شکایت کند و دادگاه موظف است خارج از نوبت به آن رسیدگی کند.»
بخش اول: شوراهای اسلامی کشور:
چنانکه قبلاً گفته شد، درتقسیمات کشوری، امور و خدمات محلی بر اساس عدم تمرکز اداری، به دست ساکنین آن نقاط سپرده شده است، یعنی سازمانهای مستقل و جدا از وزارتخانه ها که آنها را در اصطلاح« سازمانهای محلی یا شوراهای محلی« می نامند، ادارة امور و خدمات محلی مزبور را بر عهده دارند. اینها در واقع ارگانهای واحدهای سرزمینی، مانند ده، شهر، شهرستان و استان هستند که به صورت غیر متمرکز اداره می شوند. در نظام گذشته این نوع شوراها را انجمن می نامیدند.
مقررات حاکم بر این سازمانها، در ابتداء عبارت بود از: قانون« تشکیل شوراهای اسلامی کشوری» مصوب 1 آذر ماه 1361 مجلس شورای اسلامی، و قانو« اصلاح قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشوری و انتخابات شوراهای مزبور» مصوب 29 تیرماه 1365 مجلس شورای اسلامی و قوانین اصلاحی 20/9/ 1369 و 22/2/1370 و آیین نامة اجرایی 5/5/1368 این قوانین هرگز ب مورد اجرا در نیامد اکنون قانون مصوب 1/3/1375 جایگزین آن شده است:
فایل ورد 28 ص
دسته بندی | عمومی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 1570 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
شبکه اجتماعی علمی برای پژوهشگران، دانشمندان، استادان و دانشجویان سراسر جهان در جهت ارتباط، همکاری، پرسش و پاسخ و مبادلههای علمی است.
این وبگاه در سال ۲۰۰۸ و توسط دو پزشک ویروسشناس به نامهای ایاد مادیش و سورن هاف مایر، و یک متخصص رایانه به نام هارست فیکنشر در بوستون آمریکا راهاندازی شد و چندی بعد به برلین آلمان انتقال یافت. تعداد کاربران این شبکه اجتماعی از ۲۵۰۰۰ نفر در سال ۲۰۱۱ به شش میلیون نفر در پایان سال ۲۰۱۴، رسیده است. تعداد کارکنان آن نیز در پایان سال ۲۰۱۴، ۱۲۰ نفر گزارش شدهاست.
دسته بندی | کتابداری |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 2307 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 106 |
مطالعه فلسفی طبیعت هستی، شدن، وجود یا حقیقت است؛ همچنین به عنوان پایه مقولات وجودو روابطشان.[۱] هستیشناسی که بهطور سنتی به عنوان بخشی از شاخههای عمده از فلسفه، یعنی متافیزیک شناخته میشود، اغلب با سوالاتی از قبیل اینکه چه چیزهایی وجود دارند یا ممکن است گفته شود وجود دارند و اینکه چگونه چنین اشیایی ممکن است در یک سلسله مراتب گروهبندی شوند و طبق شباهتها و تفاوتهایشان تقسیمبندی شوند. اگرچه هستیشناسی به عنوان یک امر فلسفی به شدت فرضی است، همچنین در علم اطلاعات وتکنولوژی کاربردهایی مانند مهندسی هستی شناختی دارد.
فهرست مطالب
عنوان.
فصل 1 : مقدمه.
1-1- تاریخچه وب
1-2- مشخصات وب فعلى..
1-3- قابلیت هاى وب فعلى..
1-4- مزایاى وب فعلى..
1-5- چرا وب فعلى کافى نیست؟.
1-6- اجزاء وب..
1-7- سیر تکاملی وب..
فصل 2 : وب معنایی.
2-1- مقدمه.
2-2- تعریف وب معنایی..
2-3- تاریخچه وب معنایی..
2-4- چهره وب معنایی..
2-4- ایجاد وب معنایی..
2-6- معماری وب معنایی..
2-7- مؤلّفههای وب معنینگر.
2-7-1- XML.
2-7-2- RDF.
2-7-3- زبان هستیشناسی وب ((OWL)(Web Ontology Language)
2-7-4- منطق..
2-7-5- برهان.
2-7-6- اعتماد.
2-8- جستجو در وب معنایی..
فصل 3 : هستی شناسی.
3-1- مقدمه.
3-3- انواع هستی شناسی ها
3-4- معماری هستی شناسی ها
3-5- زبانهای بیان آنتولوژی..
3-5-1- زبان OWL. 3
3-6- نحوه ایجاد هستیشناسیها
3-7- استخراج دانش...
3-7-1- مراحل و روش تحلیل.
3-8- ابزار توسعه هستیشناسیها
3-9- روشهای یکدست سازی هستیشناسیها
فصل 4: سیستم تولید و نمایش آنتولوژی.
4-1- مقدمه.
4-2- مرحله شکستن وتشخیص نقش کلمات..
4-2-1- مرحله شکستن..
4-2-2- مرحله تشخیص نقش جمله.
4-3- مرحله استخراج دانش مفهومی از متن..
3-4-1- الگوهای هیرست..
3-4-2- الگوی None Verb None.
4-4- ساختن فایل XML.
5: فصل 6: نتیجهگیری.
منابع.
ضمیمه : کدهای برنامه.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 2189 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 64 |
این فایل برای افراد و محقیقینی که می خواهند با مرور نظامند در یک حوزه موضوعی مقاله خیلی خوبی برای ژورنال های خارجی و داخلی بنویسند و ارسال کنند بکار می آید
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
چکیده
رویکرد جدیدی که در سالهای اخی بر میدیریت عملیات حاکم شده، رویکود مدیریت زنجیره تامین (SCM) است. زنجیره تامین شبکه ای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام، تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطهای و توزیع این محصولات نهایی به مشتریان را انجام میدهد. امروزه شرکتها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرایندهای تولیدی- از ماده خام تا مصرف کننده نهایی – ایجاد کنند. مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات و جریان پولی، توانایی پاسخگویی به این را داراست. و جایگاه اطلاعات و تکنولوژی موثر و کاراشدن فرآیندها در مدیریت زنجیره تامین امری بدیهی می باشد. در این مقاله محی شده است نقش سیستمهای اطلاعاتی در مدیرت زنجیره تامین تشریح گردد.
واژههای کلیدی : مدیریت - مدیریت زنجیره تامین – سیستمهای اطلاعاتی – سیستمهای اطلاعاتی بین سازمانی – تجهیزات اطلاعات و تکنولوژی
مقدمه
سرعت جهانی شدن اقتصاد و همبستگی فعالیتهای اقتصادی در دهههای پایانی قرن بیستم، مرزهای جغرافیایی را به سرعت بیرنگ نموده و ظهور شرکتهای بین المللی شاهدی بر این مدعاست.ظهور این شرکتها به همراه خود روشهای بسیار پیچیدهای را در جستجو و خلق بازارها، روشهای نوین مدیریت در تولید و توزیع و کلیه عملیات بازرگانی، ایجاد نموده است. عرصه رقابت چنان پیچیده شده که شرکتهای بزرگ از ملتهای متقاوت با یکدیگر ادغام شده و برای دست یابی به مزیتهای ویژه در سطح بینالمللی در کلیه بخشهای تولیدی و خدمات، روشهای نوین را به کار گرفته اند.
در این مسیر بکرگیری تکنولوژیهای برتبر در زمینههای اطلاعات و ارتباطات نیز در افزایش سرعت این تحولات سهم بسیار عمدهای را داشته است شبکه جهانی اینترنت باعث شده که در دوردست ترین نقاطه بتوان به اطلاعات گستردهای در زمینههای مختلف دسترسی یافته و فرضیه دهکده جهانی، پایههای خود را محکم کند. در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجه گیری از تغییرات مذکور، سازمانها دریافتند باید در مدیریت شکبه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودی سازمان آنها را – بطور مستقیم و غیر مستقیم – تامین می کردند و همچنین شبکه شرکتهای مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری، درگیر شوند.
با چنین نگرشیس رویکردهای «زنجیره تامین» و مدیریت زنجیره تامین پا به عرصه وجود نهادند.
برطبق این نظریه زنجیره تامین در یک تعریف ساده، شامل تمام فعالیتهای مورد نیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی بوده و مدیریت زنجیره تامنی در واقع، مدیریت این فعالیتها در زنجیره تامین است.
مفاهیم مدیریت زنجیره و تحلیل آن: ] 4[
یک زنجیره تامین شامل همه تسهیلات (امکانات)، وظایف و کارها و فعالیتهایی میشود که در تولید و تحول یک کالا یا خدمت از تامین کنندگان (و تامین کنندگان آنها) تا مشتریان (مشتریان آنها) درگیر هستند و شامل برنامهریزی و مدیریت عرضه وتقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه زمانبندی محصول یا خدمت، انبار کردن، کنترل موجودی و توزیع، تحول و خدمت به مشتری میشود مدیریت زنجیره تامین همه این فعالیتها را طوری هماهنگ میکند که مشتریان بتوانند محصولاتی با کیفیت بالا و خدمات قابل اطمینان در حداقل هزینه به دست آوردند، مدیریت زنجیره تامین میتواند برای شرکت میزیتی رقابتی ایجاد کند. بنابراین مدیریت زنجیره تامین دارای سه مولفه کلی به صوت زیر است:
این سه مولفه در حقیقت سه مشخصه استراتژیک یک شبکه به شمار می رود و در صورتیکه براساس شرایط مورد نیاز شبکه طراحی نشوند و یا بعد از طراحی آنچنان که شایسته است مورد توجه، بازبینی و کنترل یک نظام و سیستم پویا برای تحلیل و بهبود این سه رکن شبکه است زیر شرایط محیطی می تواند بشدت متغیر بوده و همین تغییرات شدید برروی کارایی و حتی حذف یک شبکه موثر باشد. در نتیجه به مجموع سه مدیریت ذکر شده در فوق، بایستی مورد چهارمی اضافه کرد که عبارتست از : مدیریت استراتژیک شبکه تامین
بنابراین می توان یک مدل مفهومی برای مدیریت شکبه تامین (scm) به صورت عام طرح کرد شکل (1) مدل مفهومی در سطح کلان مدیریت شبکه تامین می باشد. توضیحات فوق به خوبی در این مدل بکارگرفته شده اند.
اهمیت اطلاعات در محیط مدیریت زنجیره عرضه هماهنگ
تا قبل از دهه 1980 بسیاری از اطلاعاتی که بین نواحی وظیفهای در داخل یک ارگان و یا ارگانهای عضو زنجیره عرضه جریان داشتند بر روی کاغذ ثبت میشدند: در بسیاری از موارد این نوع محاملات و ارتباطات کند، غیر معتبر، و نزدیک به خطا بود. این نوع تجارت هزینه زیادی در برداشت زیرا باعث کاهش اثربخشی موسسات بازرگانی در قابلیت طراحی پیشرفت، تهیه، تولید، توزیع این محصولات می شد. همچنین این شیوه مانع از ریسک کردن در سرمایهگذاری بین سازمانی میشود که امکان پیشرفت و سود در آنها زیاد است. در طول این دوران، اطلاعات به صورت عامل رقابتی – انتقادی کم ارزشی درآمده بودند زیرا قابلیت آن توسط اعضاء زنجیره عرضه به خوبی قابل درک نبود. اگرچه در این زمان شرکتهایی که مبادرت به استفاده ازمدیریت زنجیره عرضه میکنند متوجه اهمیت حیاتی این اطلاعات و همینطور تکنولوژیهای میشوند که این اطلاعات را قابل دسترسی مینمایند. ] 6[
امروزه ممکن است زیر ساختارهای بنایدین تکنولوژی اطلاعات پیچیده و جامع باشد. این زیرساختارها پشتیبان شبکه های ارتباطی موسسات بازرگانی به بانک دادهها و سیستمهای عامل هستند. در حقیقت قابلیتهای زیرساختارهای تکنولوژی اطلاعات موقعیتی را برای رقابت در زمینه نوآوریهای تجارت به وجود میآورد مانند کاهش زمان سیکل، اجرای فرایندهای دوباره طراحی شده بین بخشی [1]، به کار بردن موقعیتهای هماهنگ کننده فروشی[2]، و هدایت خریداران. این زیر ساختارها همچنین محافظ پشرفت مدیریت و نگهدای زنجیرههای عرضه درون سازمانی هستند.
فایل ورد 13 ص
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
سرپرستی
همه کارکنان سازمان به سرپرستی نیازمندند و انتظار دارند که در انجام وظایف خود هدایت شوند. روابط مدیر با زیردستان در جریان سرپرستی شکل میگیرد یعنی راهنماییهای او پذیرفته یا رد میشود. در طی سرپرستی است که رفتار مدیر تاثیر خود را از لحاظ سوق دادن زیردستان در جهت اهداف سازمان به مرور آشکار میسازد.
و مدیر بر مسائل و مشکلات زیردستان آگاهی یافته در صدد حل یا رفع آنها بر میآید. سرپرستی ممکن است توام با سختگیری و شدت عمل یا ملایم باشد. ماهیت وظایف ما شیوه سرپرستی را مشخص میکند. بعضی وظایف باید به طور مستمر سرپرستی شوند وظایف دیگر حدود و چهارچوب مشخصی دارند و حداقل سرپرستی را ایجاب میکنند.
در اینجا لازم است به یک نکته مهم اشاره کنیم در مدت مدیریت، غالباً میان مدیران و سرپرستان تفاوت قائل میشوند. سرپرستی همیشه اشاره میکند به هدایت فعالیتهای زیردستان بلافص. یعنی میان سرپرست و زیردستان فاصلهای نیست و فعالیتها او مستقیماً به زیردستان مربوط میشود. اگر سرپرستی به این معنا باشد پس در همه سطوح سازمانی صورت میگیرد با وجود این اگر در سلسله مراتب سازمان مدیریت سطح عملیاتی را رده اول به حساب آوریم، سرپرستان، مدیران رده اول سازمان تلقی میشوند. پس سرپرستان مدیران هستند که مسئولیت هدایت کار و فعالیت کارکنان عملیاتی را بر عهده دارند. مدیران سطوح بالاتر غالباً با کارکنان اداری، مثل مدیران دوایر، اعضای ستادی، منشیها و غیره سروکار دارند.
انگیزش
و بالاخره لازم است در اینجا به وظیفه بسیار مهم و حساس مدیران و سرپرستان در زمینه ایجاد انگیزه کار و فعالیت تاکید کنیم. وظایف سازمانی هر اندازه هم که دقیق و حساب شده باشند تا زمانی که کارکنان انگیزه کار فعالیت نداشته بشاند بطور موثر به مرحله عمل در خواهند آمد. انگیزه با محرک کارکنان ممکن است کاملاً درونی باشد ولی غالباً لازم است که مدیر از محرکات بیرونی برای انگیزش آنان استفاده کند.
محیط آموزشی موثر
رهبری آموزشی مستلزم آن است که مدیر بتواند.
اولاً محیط کار خود را با تعریف و تفسیر هدفها، تهیه و اجرای برنامهها، و راهنمایی موثر فعالیتهای آموزشی به یک نظام همکاری فعال و پویا مبدل سازد.
ثانیاً با یاری و مساعدت به افرادی که در امر آموزش و یادگیری نقشی دارند، آنها را در نوآوری و انجام کار موثر تقویت نماید. درچنین شرایطی است که موجبات شکوفائی استعدادها و قابلیتها فراهم میشود: معلمان بکار اثربخش برانگیخته میشوند، دانشآموزان به یادگیری تشویق میگردند والدین در جریان فعالیتهای آموزشی مشارکت میکنند، و روی هم رفته محیط موثر و مساعدی برای فعالیت آموزشی و تحقق اهداف آن به وجود میآید.
وظایف رهبر آموزشی
وظایف مدیران آموزشی در نقش رهبری عبارتند از:
1- ایجاد انگیزه در کارکنان محیط آموزشی به منظور بالا بردن اثربخشی کار و عملکرد آنها.
2- ایجاد شرایطی که کارکنان به قبول مسئولیت تشویق شوند و در قبال عواقب آن پاسخگو باشند بطوری که نظارت و سرپرستی فعالیتهای آنان از سوی مدیر به حداقل کاهش یابد.
3- ارزشیابی واقع بینانه و منصفانه از کار و فعالیت کارکنان با همکاری خود آنان بطوری که کیفیت و کمیت کار انجام شده از طریق اعمال روشهای منظم ارزشیابی بر همگان معلوم گردد و خطاها و کاستیها با همکاری و اشتراک مساعی رفع شود.
4- برقراری ارتباطات موثر با والدین دانشاموزان و مشارکت دادن آنان در امور مدرسه.
5- تشویق کارکنان به مطالعه و تحقیق و ارزشیابی در زمینههای آموزشی نظیر اهداف، روشها، مواد و کتب درسی.
6- استفاده از توان رهبری دانشآموزان در اداره امور مدرسه.
7- ایجاد شرایطی که به ابتکار و نوآوری میدان دهد و کارکنان را به ابتکار عمل تشویق نماید. مقام رهبری مدیر از طریق اقدامات موثر در زمینههای فوق تثبیت میشود. با وجود این، چون ایفای نقش رهبری، ملازم با ایفای نقش اداری و سرپرستی است، از این رو نمیتوان توانائی و مهارت در انجام دادن وظایف اداری و سرپرستی را از تبحر و صلاحیت رهبری مدیر آموزشی جدا دانست. در محیط آموزشی، شخص مدیر به عنوان عضو فعال گروه نه فقط باید بتواند رفتار همکاران و کارکنان خود را تحت تاثیر قرار دهد بلکه در عین حال باید بتواند وظایف رسمی خود را با مهارت و تبحر عملی سازد.
بنابراین در ارتباط با وظایف اداری وسرپرستی او باید:
1- سازمان آموزشی و اهداف وظایف و مقررات آن را بهتر از دیگران بشناسد و درک کند.
2- روشهای مدیریت را بهتر و بیشتر از دیگران بدانند.
3- بر امر آموزش و پرورش مسلط باشد و در زمینه سرپرستی، راهنمایی امور آموزش و پرورش و تدریس، تجربه و تحصیلات بیشتری داشته باشد تا بتواند درباره عملکرد معلمان و کارکنان خود به درستی داوری کرده دانش و مهارتهای آنان را بهبود بخشد.
4- از توانائیها، مهارتها و انگیزههای کارکنان محیط آموزشی مطلع باشد تا به موقع از آنها استفاده کند.
با ملاحظات فوق میتوان نتیجه گرفت که مدیر و رهبر آموزشی
اولاً باید ادراک و برداشت درستی از جهت هدف و سازمان آموزش داشته باشد و از طریق ایجاد تعهد نسبت به این هدف، کارکنان خود را بکار و فعالیت برانگیزد.
ثانیاً توانائی داشته باشد که بر رفتار آنان اثر گذاشته آنها را ورای هدفهای شخصیشان بر حول اهداف سازمانی متفق و یگانه سازد.
رهبری در امر مدیریت آموزشی بدان معناست که هدایت و راهنمایی کار و فعالیت در جهت اهداف نظام آموزش و پرورش صورت میگیرد.
تربیت مدیران و رهبران آموزشی
در نظامهای آموزشی معمولاً افراد از مسیر معلمی به مناصب و سمتهای مدیریت و رهبری آموزشی دست مییابند و از این رو احتمالاً مفهوم درستی از مدیریت و رهبری در ذهن ندارند. آنها کار مدیریت را از دیدگاه معلمان نمیگرند. گرچه این نگرش خوب و لازم است ولی کافی نیست نقش مدیریت و رهبری آموزشی باید با توجه به همه عناصر و عوامل موثر در محیط آموزشی ایفا شود. از این رو لازم است افرادی که به مدیریت و مرکز و سازمانهای آموزشی گمارده میشوند به دانش و معلومات، نگرشها و مهارتهای ویژهای مهجز باشند. بنابراین، لازم میدانیم که در خاتمه بخش دوم، درباره آموزش مدیران و تربیت رهبران آموزشی به اختصار بحث کنیم.
اهمیت نقش معلم و ضرورت تربیت او سالیان نسبتاً درازی است که در اغلب نظامهای آموزشی به رسمیت شناخته شده است و همه ساله عده کثیری از داوطلبان ملی پس از طی مراحل آموزشی رسمی در مراکز تربیت معلم و دانشگاهها، جذب حرفه معلمی میشوند و در مقایسه با معلمان که بدون پیش آمادگی به نظامهای آموزشی راه مییابند بدون تردید، کارآیی و اثربخشی بیشتری از خود نشان میدهند. با وجود این، هنوز در بعضی از کشورها شمار معلمان که آموزش حرفهای ندیدهاند بر معلمان آموزش دیده فزونی دارد.
در مقابل، اهمیت نقش مدیر آموزشی و ضرورت تربیت او هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است و از این رو غالباً اقدام چشمگیری در زمینه تربیت مدیر مشاهده نمیشود. در بهترین شرایط مدیریت مدارس و ادارات و بخشهای آموزش و پرورش به افرادی سپرده میشود که سابقه و تجربه معلمی داشته ولی در زمینه مدیریت و رهبری دانش و مهارت لازم و کافی ندارند به علاوه در اغلب کشورها مدیریت آموزشی و مسائل مرتبط با آن معمولاً در سطح کلان یعنی در ارتباط با مدیریت تشکیلات کلی نظام آموزش و پرورش حائز اهمیت است و به مدیریت و رهبری آموزشی در سطح خود، یعنی مدرسه و محیط آموزشی چندان توجهی نمیشود. در سطح کلان مدیریت نظام آموزشی معمولاً از خطمشیهای کلی اداری کشورها مایه میگیرد و تصمیمگیریهای آموزش و پرورش دستخوش مقررات بوروکراسیهای دولتی میگردد و در سطح خود در میزان شرایط فقط در زمینه تربی معلم اقداماتی به عمل میآید.
فایل ورد 24 ص
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
با شنیدن صورت مسئله یا وسوسه میشویم که هرچه سریعتر دست به قلم ببریم، یا خود را چنان موضوع دشواری روبهرو میبینیم که دستیابی به راهحل آن غیر ممکن به نظر میرسد. گاه اینطور به نظر میرسد که بزودی با طرحی شکفت دنای را متحول خواهیم کرد و گاه درمانده و مستأصل نمیدانیم که از کجا میباید آغاز کنیم. بسیاری بیمهابا دست به قلم میبرند و اغل در نهایت به راهحلی نیز دست پیدا میکنند. اما آیا این تمام ماجرا است؟
پیش از آغاز به کار طراح یا تیم طراحی، اتفاقات بسیاری میافتد که طراحات کم تجربه اهمیت چندانی به آنها نمیدهند. در جریان طراحی نیز بسیاری از مراحل چندان ضروری به نظر نمیرسد. گاهی آنقدرپیش پاافتاده که اگر انجام همشوند جایی ثبت نخواهد شد. شاید تجربه داشته باشید که چگونه با صرف زمانی قابل توجه روی موضوعی بیاهمیت، از کاراساسی در قسمتی مهم بازماندهاید. آغاز واقعی کجاست؟ مرحلهی بعدی چیست؟ چگونه آغاز کنیم؟ مرحلهی چیست؟ و مراحل بعدی؟ برای طی هر مرحله نیازمند چقدر زمان هستیم؟ کدام محک و معیار گویای اجرای صحیح مراحل اجرا شده است؟ و درنهایت آخر کار کجاست؟
مسؤولیت صددرصد:
خلاء بزرگی وجود دارد که اغلب این سؤالات را بیپاسخ میگذارد و آن این ذهنیت و بدوی است که مکانیزه شدن مانع بروز خلاقیت است. نسل سنتی طراحان معتقدند که روشهای خلاقیت سیستماتیک مانع رائهی طرحهای بدیع است. آنها استاندارد شدن روشها و فرایندها را در طراحی نفی میکنند و تنها به فعالیتی صرفا ذهنی و آزاد«طراحی» میگویند. آیا تا به حال به تفاوتهای طراحی صنعتی و نقاشی یا موسیقی فکر کردهاید؟ عمیقترین جنبهی این تفاوتها به بعد «مسئولیت» درآنها برمیگردد. بدونشک خطی که ت نها از سرگذر ذهن برکاغذ نقش شده است لیاقت تولید و عرضه شدن را ندارد که درغیر این صورت مفسده برانگیز و حادثه جوست.
طراحان، اغلب بیش از آنچه میپندارند مسؤول هستند. خطوطی که آنها با اعتماد به نفس بر صفحهی کاغذ یا نمایشگر رایانه ترسیم میکنند، تاثیرات شگرفی بر زندذگ گروههای انسانی میگذارند. بهعقیدهی ویکتورپایانک، طراحان در برابر9 گروه زیر مسئوولیت مستقیم دارند:
کسی، باید سرمایهگذاران را مطمئن کند که درگیر خطر غیر معقولی نشدهاند. تیم طراحی نیز در مورد حسن شهرت و زمانی که صرف می کند نگران است. تأمینکنندگان، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان نیز نگران موجودیت خود هستند. پرداختکننده، مهمترین کسی است که باید برای خرید توجیه شود. رضایت استفادهکننده، یکی از ارکان رضایت خریدار است. جامعه دراین میان حقوق ویژهی خود را داراست و توجه به محیط زیست نیز دیگران بدل به حساسیتی جهانی شده است. طراحی کنترل نشده و خطی غیرمستدل میتواند منافع و حتی موجودیت گروه کثیری را به مخاطره اندازد. بدین ترتیب یک فرایند طراحی در قالب یک پروسهی خود پیشروند که بدرستی معلوم نیست به کجا میرود، دارای اعتمادپذیری کافی نیست. طراحی میباید در قالبی مشخص با قابلیت برنامهریزی، هدایت، کنترل و ارزیابی تعریف شود. بهطور طبیعی، چنین قالبی یک مجموعهی سایبرنتیکی خواهد بود. یعنی طراحی میتواند سازوکار مدونی باشد که با اعداد و ارقام شبیهسازی بوده و به معیارهای دقیق سنجش و ارزیابی است.
مدیریت طراحی
مدیریت طراحی، پرکنندهی خلاء اساسی نهفته دردل طراحی سنتی و حکایت نگاهی مسوول و بسیار کلینگر برگسترهی طراحی است. مدیریت طراحی از دستور کار طراحی آغاز شده و تا اخذ رضایتمندی از بازار مصرف ادامه مییابد. با یک تعریف آغاز کنیم.
تعریف: مدیریت طراحی، علم بهکارگیری صحیح عوامل درگیر دریک فعالیت طراحی است.
یکنکته: مدیریت طراحی، مدیریت بریک تیم طراحی نیست. مدیریت بریک تیم طراح زیرمجموعهی مدیریت طراحی محسوب میشود. یک فعالیت طراحی معمولا با دستور کار طراحی آغاز میشود که فرهنگی آن به آن میگویند یک تعریف دیگر:
دستور کار طراحی: نسخهی رسمی، کتبی و قابل استناد صورت مسئله است.
این نسخهی رسمی از صورت مسئله که بهطور طبیعی از سوی کارفرما میشود، نیازمند پاسخی رسمی است از سوی تیم طراحی، که اصطلاحا به آن (proposal) یا طرح پیشنهادی میگوییم.
طرح پیشنهادی، پیشنهاد رسمی، کتبی و قابل استناد طراح یا تیم طراحی است درمورد چگونگی انجام، زمان تحویل و نحوهی تضمین انجام پروژه ژ، طرح پیشنهای، مبتنی بر تحقیق، اعداد و ارقام مستند و روش علمی میشود.
بدیهی است بر استفاده از مشاوران با استفاده از مشاوران باسابقه در تهیهی طرح پیشنهادی، مبتنی برتحقیق اعداد و ارقام مستند و روش علمی تهیه میشود.
بدیهی است براستفاده از مشاوران باسابقه در تهیهی طرح پیشنهادی بشدت تأکید میگردد. نمیتوان انتظار داشت که هر طرح یا تیم طراحی درمورد هر صورت مسالهی ارائه شده دارای اطلاعات کافی برای تهیهی پاسخی مستدل و علمی باشد.
ارائهی طرح پیشنهادی یا انجام مشاوره ممکن است با تغییر دردستور که طراحی منجر شود. این تغییر به ایجاد تغییرات مشابه در طرح پیشنهادی میانجامد و این فرایند رفت و برگشتی آنقدر ادامه پیدا میکند تا در نهایت به ر ضایتی دوطرفه منتهی گردد.
ادامهی این رضایت دوطرفه میتواند انعقاد یک قرارداد باشد.
هرچه دورهی برنامهریزی پروژه اساسیتر باشد تعداد و عمق خطاها احتمالی درجریان انجام کار کمتر بوده و مجموعه حرفهییتر عمل خواهد کرد.
فایل ورد 13 ص
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
سرفصل موضوعات:
مقدمه: تبیین مفاهیم مدیریت شهری و آلودگی هوا
1- توجیه پلان
2- علت انتخاب موضوع
3- فوائد
4- مدیریت شهری
5- آلودگی هوا
6- ارتباط مدیریت شهری با آلودگی هوا
بخش اول: سازمانهای مرتبط با آلودگی هوا با توجه به موارد مربوط به هر منبع آلوده کننده
1- وسایل نقلیه موتوری
2- منابع تجاری و خانگی و متفرقه
3- کارخانجات، کارگاهها و نیروگاهها
بخش دوم: راهکارهای جلوگیری از آلودگی هوا
1- کوتاه مدت
2- میان مدت
3- بلند مدت
مقدمه: «تبیین مفاهیم مدیریت شهری و آلودگی هوا» 1- توجیه پلان:
پلان مربوطه از یک مقدمه و دو بخش تشکیل شده است. در مقدمه به ذکر کلیات بحث نظیر علت انتخاب موضوع، اهمیت و ضرورت موضوع (فوائد عملی، نظری و تکنیکی)، مفهوم مدیریت شهری، مفهوم آلودگی هوا و ارتباط این دو با هم پرداخته میشود. در واقع یک دید و نگرش کلی از موضوع برای ما فراهم می آورد. در بخش اول که اختصاص به سازمانهای مرتبط با آلودگی هوا با توجه به موارد مربوط به هر منبع آلوده کننده می باشد در حقیقت با ذکر هر عدد، چگونگی اعمال مدیریت شهری در کنترل آلودگی هوا مطرح می شود (یعنی موضوع یا عدد مربوطه به هر ماده قانونی یا منبع آلوده کننده ارائه و سپس سازمانهای مرتبط با آن ذکر می شود).
نحوه ارائه مطلب به این شکل بخاطر آن است اولاً از پیچیدگی مطلب می کاهد و ثانیاً با ذکر هر مورد قانونی می توان دریافت چه سازمانهایی در رابطه با آن موضوع درگیر هستند. و در نهایت در بخش دوم که اختصاص به ذکر راهکارهای جلوگیری از آلودی هوا دارد، ارائه راهکارهای مربوطه ما را به نتیجه در راستای دستیابی به کاهش آلودگی هوا و توجه بیشتر به آن رهنمون می کند.
2- علت انتخاب موضوع:
بطور کلی به دو دلیل این موضوع بنظر اینجانب دارای اهمیت در انتخاب می باشد یکی بخاطر ارتباط این موضوع (آلودگی هوا) بعنوان یک معضل و پدیده مهم شهری با مدیریت شهری یعنی رشته تحصیلی اینجانب (خودم) و دیگر اینکه آلودگی هوا خصوصاً در شهرهای بزرگ مثل تهران (یعنی شهری که در آن زندگی می کنیم) که از آلودگی بالائی برخوردار است و در تمام لغات بطور جدی و عینی اثرات آن انسانها را تهدید می کند بسیار جلب نظر می کند.
3- فوائد (نظری، عملی، تکنیکی):
قبل از پرداختن به موضوع میزان شناخت بسیار سطحی بوده است ولی با پرداختن به آن بعنوان یک پروژه درس باعث دقت و کنکاش بیشتری در مطلب شده و جوانب موضوع برای دانشجو بهتر روشن می گردد مثل آلودگی هوا، آلاینده ها، اثرات آلودگی هوا بر انسان، سازمانهای مرتبط با آلودگی هوا و مدیریت شهری، موارد قانونی و غیره در واقع میزان اطلاع دانشجو از ادبیات موضوع هرچند مختصر افزوده می شود و از طرف دیگر توجه به راهکارها با در نظر گرفتن امکان بکارگیری آن چه بسا اگر بدرستی انتخاب و اجرا گردد می تواند موجبات کاهش آلودگی هوا را فراهم کند هرچند موضوعی با این درجه اهمیت و ضرورت نیازمند تحقیقات گستردهتری می باشد و در حد یک پروژه درس چندان کارساز نخواهد بود چرا که این تحقیق زمانی در عمل قابلیت اجرا خواهد داشت که به ریز (تفضیلی) نحوه اجرا و مراحل آن ارائه شود البته بطور خلاصه راهکارها فقط در قالب کوتاه مدت و بلند مدت ارائه شده اند و تنها زمانی امکان اجرا پیدا می کند که اولاً زمان بیشتری صرف آن نمائیم و ثانیاً از نزدیک با سازمانهای مربوطه و متخصصین این امر جهت استفاده مشورتی و وظایف این سازمانها و مشکلاتی که در این راستا قرار دارد شناخت داشته باشیم.
4- مدیریت شهری:
بطور کلی با رشد شتابان شهرها و تمرکز (جمع شدن) جمعیت در آن (رشد طبیعی، کاهش مرگ و میر، مهاجرتها، رشد کلیدی، افزایش کارخانجات و فعالیتهای آنها) زمینه پیدایش مشکلات جدیدی در شهرها بدلیل عدم امکان ارائه خدمات زیربنائی کافی، ضرورت توجه به مدیریت احد شهری و بهبود ارائه احد شهر و برنامه ریزی برای یافتن راه حلهائی برای این مشکلات که در واقع هدف اصلی مدیریت شهری است خواهم شد. (بعضی از اهداف: حفاظت از محیط فیزیکی شهر، بهبود شرایط کار و زندگی کلیه شهروندان، سازماندهی و بهبود کیفیت محیط فیزیکی زندگی شهری شهروندان). بروز مشکلات شهری و توجه به آن بطور جدی به انقلاب صنعتی (قرن 18 م) و خصوصاً بعد از آن باز می گردد.
از جمله عواملی که به توسعه و رواج شهرنشینی پس از کشف قوه بخار در سال 1765م انجامید عبارت بودند از: اختراع برق، اتومبیل، لوکوموتیو، اختراع ماشین چاپ، وسایل ارتباط جمعی، هواپیما، و غیره که به توسعه و بسط راهها انجامید و در واقع بروز این تحولات به انقلاب صنعتی مرسوم گردید نتیجه این تحولات افزایش مهاجرتها، تحول در حمل و نقل، ظهور تحقق و تقسیم کار، افزایش جمعیت و کاهش مرگ و میر (که افزایش جمعیت موجب افزایش نیازها و در نتیجه افزایش صنایع و حمل و نقل را به دنبال دارد)، تمرکز صنعت و تجارت (بخاطر جمعیت، تخصص، مواد اولیه، تنوع مشاغل، موقعیت و غیره)، و غیره بود.
لذا توجه به مدیریت در امر شهر و برنامه ریزی در خصوص آن ضروری می باشد و در نهایت با توجه به توضیح فوق ارائه تعریفی از مدیریت شهری عازم می باشد. مدیریت شهری عبارت از اداره امور شهر به منظور بهبود توسعه پایدار (توسعه پایدار مبتنی بر سه اصل شامل 1- رشد تولید (موجب رشد اقتصادی)، 2- بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی، 3- حفظ منابع پایدار (منابع پایدار همان منابع محیط زیست شامل آب، خاک، هوا، جنگل و مرتع)) مناطق شهری با در نظر داشتن و پیروی از اهداف، سیاستهای ملی، اقتصادی و اجتماعی کشند.
در گذشته اداره احد شهرها بطور جسته و گریخته (پراکنده) و محدود (بسته) توسط حکام، پادشاهان و حکومتها اعمال می شد ولی در حال حاضر عمدتاً شهرداریها این امر را بعهده دارند هرچند که هنوز پراکندگی در اداره احد شهر بین سازمانها و وزارتخانه ها و همچنین عدم وجود هماهنگی بین آنها (در لیوان) وجود دارد که موجبات عدم برنامهریزی صحیح و دقیق را بدنبال داشته است.
فایل ورد 24 ص